آشنایی با قدرت نظامي اسرائيل

آشنایی با قدرت  نظامي اسرائيل


آشنایی با قدرت نظامي اسرائيل

مقاله براي تبيين ميزان تواناييهاي نظامي اسراييل، تنظيم شده است. نويسندة ساختار ارتش اسراييل و ماهيت اهداف تشكيل دهند تفكرات استراتژيك چنين ارتشي را كاملاً در تقابل با ديگر نيروهاي نظامي منطقة خاورميانه تلقي مي‌كند. وي در ابتدا به بررسي ويژگيهاي تفكر نظامي اسراييل مي‌پردازد و سپس تأثيرات چنين تفكري را بر بخشهاي مختلف ارتش اسراييل، به لحاظ تعداد نيروها، حجم تسليحات و اهميت استراتژيك آنها، ارزيابي مي‌كند و عقيده دارد اسراييل قادر است با توجه به قدرت نظامي خويش به مقابله با تمامي كشورهاي عربي منطقه برخيزد، اما استراتژيست‌هاي اسراييل براي تكميل بازدارندگي و حفظ تفوق تسليحاتي و به منظور جبران كمبود تعداد پرسنل نظامي، توجه ويژه‌اي به گسترش توان هسته‌اي و تسليحات اتمي دارند. به نظر نويسنده، از آنجا كه ايالات متحده همواره از دولتهاي عربي خواسته است تا در پي دستيابي به سلاحهاي هسته‌اي نباشند، دولت اسراييل هرگز به طور رسمي اعلام نخواهد كرد كه داراي زرادخانه هسته‌اي است، زيرا ابراز چنين مطلبي در سياستهاي خاورميانه‌اي ايالات متحده، تأثيري كاملاً منفي برجاي خواهد گذاشت و طبعا اين رژيم را نيز با فشارهايي مواجه خواهد كرد.

مقدمه

براي اينكه نقش استراتژيك اسراييل در منطقه كامل و تبديل به ابزاري قدرتمند در خدمت امپرياليسم بين‌الملل «بويژه آمريكا» شود و شريكي كوچك در منافع اقتصادي و استراتژيك امپرياليسم باشد، بايد يك نيروي نظامي توانمند در جهت اجراي اين اهداف استراتژيك در اين كشور به وجود مي‌آمد، زيرا ياري گرفتن از نيروي نظامي بيگانه در زمينة تحقق بخشيدن به مراحل مختلف دست‌اندازي به سرزمينها يا مقاومت در برابر ديگر كشورهاي عربي، هر بار منافع مستقيم امپرياليسم را با نيروهاي ملي عرب مواجه مي‌كرد.

يكم. ويژگيهاي عام تفكر نظامي اسراييل

فرآيند تأسيس نيروي نظامي اسراييل به نظرية امنيت داخلي اسراييل و اين تفكر كه براي اجراي اهداف استراتژيك و سياسي رژيم صهيونيستي بايد از نيروي نظامي قدرتمند بهره جست، باز مي‌گردد. با توجه به دو اصل برتري كيفي و بازدارندگي كه دو اصل اساسي در تفكر نظامي اسراييل مي‌باشد و با توجه به اين واقعيت كه توان كمي نيروهاي نظامي عربي بيش از اسراييل مي‌باشد، اسراييل تلاش كرد تا ارتش قدرتمندي ايجاد كند كه از برتري كيفي سود جويد و بتواند كمبود نيروي انساني خويش را در برابر برتري اعراب جبران كند. در اسراييل همواره اين پيش فرض وجود داشته است كه در برابر تجمع نيروي نظامي اعراب از برتري تسليحاتي استفاده شود، البته چنين پي‌فرضي در طول پنجاه سالي كه از تشكيل دولت اسراييل مي‌گذرد، عملاً تحقق نيافته است. اين كشور در حال حاضر از چنان نيروي نظامي بهره‌مند است كه نه تنها توان بازدارندگي همة كشورهاي عربي را دارد، بلكه مي‌تواند به يك حملة سريع و همه جانبه نيز دست بزند.حمايتهاي نظامي فرانسه و بريتانيا در ابتداي تأسيس اسراييل تا جنگ 1967 و سپس حمايتهاي همه جانبة آمريكا كه تا كنون نيز ادامه دارد در كنار پيشرفت صنايع نظامي داخلي، اسراييل را تبديل به قدرت برتر تسليحاتي در سطح منطقه كرده است. سلاحها و تجهيزات نظامي اسراييل به گونه‌اي، در كنار ساير عوامل كمك كننده، انتخاب شده است كه ضمن تأمين اصول اساسي انديشة نظامي اسراييل ـ يعني برتري كيفي و بازدارندگي ـ در خدمت يك جنگ سريع و كوتاه مدت باشد، زيرا اسراييل به دليل جمعيت اندك و توان اقتصادي نسبتاً محدود ياراي جنگ طولاني مدت را ندارد. اصل «حملة پيشگيرانه» كه كاملاً با اصل «جنگ كوتاه مدت» منطبق ممي‌باشد، در واقع اين امكان را به اسراييل مي‌دهد كه ويژگي ژئواستراتژيك «حركت بر خطوط دروني» را به طور كامل در اختيار گيرد. اسراييل با توجه به موقعيت جغرافيايي خود كه از سمت شمال با سوريه و لبنان، از شرق با اردن و از جنوب با مصر همسايگي دارد، مي‌تواند سريعتر از دشمنانش تمركز قواي خود را در جبهه‌هاي مختلف به وجود آورد. اصول مطرح شده كه چارچوب انديشة نظامي اسراييل را تشكيل مي‌دهد پس از جنگ 1956، هدف غايي اسراييل، يعني استفاده از ازار نظامي جهت كسب اهداف سياسي را بنيان نهاده است.

دوم. بازتاب انديشة نظامي بر تاكتيكهاي رزم و نظاميگري

در پرتو اصول انديشة نظامي، اساساً تسليحات متعارف اين كشور بر جنگنده‌هاي بمب‌افكن و تانك قرار گرفته است. نيروي هوايي با توجه به توان حمله به عمق استراتژيك كشورهاي عربي و فلج كردن نيروي هوايي اين كشورها، بزرگترين نيروي نظامي اسراييل به شمار مي‌آيد، ضمن اين كه جنگنده‌هاي نيروي هوايي مي‌توانند با حملات پيش‌دستانه فرصت را براي تانكها فراهم آوردند تا بتوانند وارد جبهه‌هاي نبرد شوند و ضمن قطع خطوط ارتباطي دشمن، موقعيتهاي دفاعي اعراب را از بين برده و در مراكز فرماندهي پشت جبهه و لجستيك تشويش و اضطراب ايجاد كنند.جنگ 1967، نمونة كاملي از اين تاكتيك نظامي اسراييل بود، اما شرايط جنگ 1973 تا حدودي از اتكاي مطلق به هواپيما و تانك در انديشة نظامي اسراييل كاست و همكاري ميان تانكها و نيروي زميني وسيعتر شد. همچنين پيشرفتي كمي و كيفي در صنايع نظامي اسراييل در زمينة ساخت موشكهاي ضد تانك و ضد هواپيما و موشكهاي بالستيك زمين به زمين پديد آمد. در همين زمان، نيروي درياي اسراييل نيز متحول شد و براي نفوذ در عمق درياي كشورهاي عربي توانايي بيشتر يافت. اين نيرو براي حمايت از خطوط ارتباطي دريايي اسراييلي در درياي مديترانه و درياي سرخ و حمله به عمق ساحلي كشورهاي عربي اينك كاملاً توانمند است. همچنين اسراييل تقريباً از بدو تأسيس و به طور سري به ساخت سلاحهاي هسته‌اي روي آورده است تا بدون نياز به چتر هسته‌اي خارجي، برتري و بازدارندگي مطلقي نسبت به كشورهاي عربي به دست آورد و در بدترين حالات و در كلية زمانها امنيت خويش را فراهم كند.

سوم. نشانه‌هاي پيشرفت كنوني تفكر نظامي اسراييل

در درون ساختار نظامي اسراييل در حال حاضر اين بحث وجود دارد كه تفكر نظامي به سطحي ارتقا يابد كه همسان با پيشرفتهاي نظامي اين رژيم و كشورهاي منطقه باشد. البته بخش اعظم چنين بحثهايي به صورت كاملاً محرمانه دنبال مي‌شود. در اين خصوص، اسحاق مردخاي وزير دفاع اسراييل در 29 ژوئن 1998 اظهار داشت كه در درون ساختار نظامي اسراييل اينك گفت و گوهايي در حال جريان است تا انديشة نظامي اسراييل مدرن گردد و به زودي نتيجه اين گفت و گوها و مذاكرات به دولت ارائه خواهد شد. روزنامة هآرتص كه اين گفته‌هاي را به چاپ رسانده است، در همين خصوص نوشت، مردخاي شجاعت به خرج داد و اين موضوع را در پاسخ به سخنان ژنرال ماتان ويلناي (54ساله) كه گفته بود انديشة نظامي اسراييل نياز به تحول دارد و پاسخگوي مشكلات دفاعي اسراييل نيست، مطرح ساخت. شايان ذكر است كه ژنرال ويلناي نامزد تصدي پست رياست ستاد مشترك ارتش به جاي ژنرال امنون ليبكن شاحاك و رقيب ژنرال شائول موفاز (50 ساله) براي رسيدن به اين مقام در 9 جولاي 1998 بود. اين روزنامه در ادامه افزوده بود: «ارتش اسراييل در آستانة از دست دادن توان نيروي ضربتي خويش به خاطر كهنگي انديشة نظامي و فرسودگي تجهيزات جنگي است.» جوهر گفته‌هاي ويلناي حاوي نكتة جديدي نيست، زيرا پيش از اين نيز ژنرال بازنشسته «اسراييل تال»، مشاورز وزير دفاع و فرمانده سابق يگان زرق پوش، قبل و بعد از جنگ 1967 و فرماندهي كه در اين جنگ نقش بارزي در جبهة مصر ايفا كرد و تحولي در شيوه‌هاي جنگي پديد آورد، و به دنبال وي، كارشناسان ديگري نظير ژنرال اسحاق بن اسراييل نيز اظهار كردند كه اينك در عصر موشكهاي دوربردد قرار داريم و اسراييل در معرض حملات موشكي از سوي كشورهاي عربي و اسلامي كه مرز مشتركي با اسراييل ندارند قرار گرفته است و لذا تحول انديشة نظامي، كه توسط بن گوريون وايگال آلون و شركايشان در زمان تدسيس ارتش دفاعي اسراييل، شكل گرفته است، ضروري به نظر مي‌رسد. هر چند وضعيت مردم شناختي و توازن قوا در منطقه به شكل سابق باقي مانده است، ولي پيشگامان انديشة نظامي اسراييل براي تدوين چنين انديشه‌اي متأثر از جنگهاي 1948 و جنگ جهاني دوم بودند.»اين روزنامه مي‌افزايد: «براي اسراييل كماكان بازدارندگي اهميتي حياتي دارد. به عبارت ديگر، هنوز به اطلاعات و نيروي هوايي تأكيد مي‌شود هر چند كه به توازن ميان نيروهاي مختلف نظامي نيز توجه بيشتري شده است، يعني ايجاد ساختاري دفاعي متشكل از موشكهاي بالستيك، موشكهاي ميان برد، هواپيماها، سيستمهاي پيشرفتة دريايي و زميني در كنار تجهيزات لجستيك كه اين توان دفاعي را حفظ كند.» به عبارت ديگر، تعيين نسبتي جديد در توازن ميان نيروهاي مختلف ارتش اسراييل به جاي نسبت كنوني و توجه بيشتر به تانك، زره پوش و نفربر مدّنظر قرار گرفته است. روزنامة مزبور، تفكرات موافق با تحول انديشة نظامي سنتي اسراييل را اين چنين مطرح مي‌كند: «در اين تغييرات مطرح شده به معادلات در «حمله در مقابل دفاع» و «آتش توپخانه در برار مانور» توجه شده است. همچنين به اين واقعيت كه براي به خدمت گرفتن سلاحهاي پيشرفته و گران‌قيمت آمريكاي، دلارهاي كافي موجود نمي‌باشد و كسري بودجة زيادي براي گسترش و تقويت سلاحها و وسايل دفاعي سرّي اسراييل به چشم مي‌خورد، توجه ويژه‌اي شده است. دولت، وزير دفاع و رييس ستاد مشترك براي اتخاذ تصميماتي كه اولويتهاي مربوط به دگرگوني و تحول نيروهاي مسلح را تعيين كند، مسئوليت دارند.» اين روزنامه جهت توضيح مسئوليت دولت اسراييل مبني بر اينكه اسحاق مردخاي وزير دفاع و نتانياهو، نخست‌وزير [سابق.م] بايد به اجراي اين تحولات توجه كنند، نوشت: «آنها مي‌توانند سياست صلحي را در پيش گيرند كه دولتهاي مخالف را از اردوگاه، دشمن خارج كند و سپس با استفاده از موقعيت، فرصتهاي تقويت ارتش دفاعي اسراييل افزايش يابد. همين روزنامه در مقالة ديگري كه تحت عنوان «نقشة تدافعي جديد در حال ديدن روشنايي است» در همان روز به چاپ رسانده بود، اعلام كرد كه فرماندهان سازمان نظامي اسراييل مرحلة نخست نقشة كلّي تحول استراتژي دفاعي دولت عبري، يعني انديشة نظامي را كه از ژانوية 1998، در جلسات گفت و گوي سرّي كه توسط ديويد عفري معاون اول وزير دفاع در امارات افال واقع در مركز اسراييل ترتيب يافته بود، به اتمام رساندند. در پايان مرحلة نخست اين گفت و گوها، سندي تهيّه شده است كه الگوهاي پايه‌اي پيشنهادي براي استراتژيي دفاعي اسراييل را مطرح مي‌كند و اخيراً اسحاق مردخاي با آن موافقت كرده است. بر پايه اين سند پنج گروه كاري تشكيل شده است؛ دو گروه براي بحث و بررسي مسايل ژئوپليتيك بين‌الملل مثل پايان جنگ سرد و مشكلات خاورميانه و سه گروه ديگر براي بحث و بررسي مسايل داخلي اسراييل نظير نيروهاي مسلح و تحولات اقتصادي و اجتماعي اسراييل.در ادامة مطالب مذكور، ديويد عفري، معاون اول وزير دفاع ابراز كرد: «از ابتداي اين دهه، تغييرات عميقي نظير پايان جنگ سرد، جنگ خليج فارس، حمله با موشكهاي زمين به زمين به اسراييل و عمليات صلح خاورميانه به وقوع پيوسته است، اين تحولات نه تنها باعث مدرنيزه كردن استراتژي دفاعي اسراييل شده است، بلكه ساختار چنين استراتژي را نيز دگرگون كرده است.»در 5 جولاي 1998، روزنامة اورشليم پست نوشت، ژنرال «اسراييل تال» در يكي از گردهماييهاي كنفرانس مشورتي گفته است: «اسراييل بايد از توان خويش براي حمله به دشمنانش و همچنين براي انتخاب حملة پيشگيرانه و استفاده از آن، محافظت كند.» شايان ذكر است كه اين ژنرال اسراييلي انديشة رزم با نيروي همة تانكها را كه به نقش مستقل نيروي تانكها توجه مي‌كند، در تاكتيكهاي نظامي معاصر مطرح كرده است. وي از 1 نوامبر 1964 فرماندهي نيروهاي زره‌پوش را در اختيار داشت و پس از جنگ 1967 به فرماندهي ارتش اسراييل منصوب شد.اين روزنامه مي‌افزايد، تال در همين كنفرانس اظهار كرده است كه اختصاص بودجة كلان از سوي دولت جهت ساخت موشكهاي تدافعي «آرو» به منظور ايجاد سپري بزرگ در مقابل ضد موشكهاي بالستيك دشمن با نيازهاي دفاعي كشور همخواني ندارد. اورشليم پست به نقل از تال مي‌نويسد: «يكي از مسايلي كه باعث نگراني من شده است، اين است كه تصميم‌گيرندگان سياسي كشور كاملاً معتقدند كه دفاع قويتر از حمله است. اين اعتقاد خطرناكي است. اعراب مي‌توانند وضعيت دفاعي خويش را تحمل كنند، ولي ما نمي‌توانيم، زيرا نيروهاي ذخيرة كافي براي چنين منظوري در اختيار نداريم.» وي با اشاره به اهميت متحول كردن تانكهاي اسراييلي «ميركاوا» گفت: «تنها تكيه به نيروي هوايي در جنگهاي آينده امري بسيار خطرناك است. در جنگ 1973، نيروي هوايي در هفتمين روز جنگ تقريباً از كار افتاد، در حالي كه تانكها توانستند در ميان نيروهاي مصري نفوذ كنند.»در آخرين هفتة سال 1998 كارگاهي متشكل از 15 ژنرال براي بررسي نتايج كميسيون 31 نفرة كنفرانس مشورتي براي مدت سه روز تشكيل گرديد و تصميمات متعددي در خصوص تحول انديشة امنيت و ساختار ارتش اسراييل براي ورود به قرن بيست و يكم گرفته شد. ژنرال شائول موفاز رييس ستاد مشترك ارتش در 12 ژانوية 1999 به طور خلاصه اين تصميمات را اين چنين اعلام كرد:

1. كاهش تعداد نيروهاي ذخيره؛

افزايش نيروهاي اصلي جهت آمادگي بيشتر براي مقابله با هر حملة ناگهاني كه در آن از موشكهاي بالستيك استفاده شود؛لغو 2000 شغل دايمي در ارتش كه شامل 8 درجة ژنرالي و 20 درجة سرهنگي مي‌شود، تا از اين طريق بودجة لازم براي تهية سلاح و ابزارهاي پيشرفته فراهم گردد و ارتش از حجم كمتر و توان بيشتري برخوردار شود و بتواند موشكهاي ضد موشك بالستيك مجهزي را تهيه نمايد؛فرماندهي نيروهاي زميني مسئوليت ارتش زميني را در كليه زمينه‌هاي تمريني و ساماندهي بر عهده مي‌گيرد و بر مراكز فرماندهي ديگر مناطق كشور اشراف و اهداف داشت تا رياست ستاد مشترك بتواند در ايجاد هماهنگي بين بخشهاي مختلف نيروهاي مسلح و اجراي مأموريتهاي استراتژيك و متحول كردن انديشة نظامي، فراغت بيشتري داشته باشد.از همين اندك اطلاعاتي كه مطبوعات اسراييل دربارة تحولات انديشة نظامي درج كرده‌اند، مي‌توان فهميد كه انديشة نظامي جديد اين كشور با شرايط و تحولات منطقه‌اي و بين‌المللي پس از جنگ سرد، حملة موشكي عراق به اسراييل در جنگ خليج فارس 1991 و تحولات مربوط به عمليات صلح خاورميانه از سوي كشورهاي عربي، كاملاً همخواني دارد، اما با توجه به اختلاف نظر موجود ميان طرفداران نظريه‌هاي امنيتي پيشين كه هنوز قدرت را در ارتش اسراييل در اختيار دارند و طرفداران انديشة نظامي جديد، هنوز تحولات و تفاوتهاي به وقوع پيوسته، مشخص نشده است. در واقع اين اختلاف نظرها پس از جنگ 1973 آغاز شد و در توازن ميان بخشهاي مختلف ارتش اسراييل تأثير گذاشت، به طوري كه حجم و نقش نيروهاي پيادة مكانيزه توپخانة نيروي زميني افزايش يافت، اما كماكان اين مسئله كه اساساً ارتش اسراييل متكي به نقش اساسي تانكها مي‌باشد، محفوظ باقي ماند. ضمن اينكه حجم و مدل تجهيزات دفاع ضد تانك و هواپيما و اخيراً ضد موشكهاي بالستيك نيز افزايش پيدا كرده و موشكهاي بالستيكي نيز در انواع مختلف وارد تسليحات اسراييل شده است. همچنين به خريد جنگنده پيشرفته‌هاي نظير «اف ـ 15» و زيردريايي و كشتيهاي جنگي براي متحول كردن نيروي دريايي توجه شده است. با اين وصف، هنوز اعتقاد داريم كه اندية نظامي اسراييل نمي‌تواند به طور اساسي از يك نيروي دفاعي به يك نيروي تهاجمي تغيير يابد، زيرا چنين تغييري با تواناييهاي استراتژيك اسراييل در تناقض مي‌باشد، ضمن اينكه با اهداف سياسي و دليل اصلي تأسيس چنين دولتي در قلب جهان عرب نيز در تعارض خواهد بود. سخناني هم كه از طريق رسانه‌هاي گروهي درز پيدا كرده است، هراس اين رژيم را از تسليحاتي همچون موشكهاي بالستيك سوريه، مصر و ايران نشان مي‌دهد. به همين دليل، بخش اعظم تلاشهاي فني و پولي اسراييل با همكاري كامل ايالات متحدة امريكا صرف ايجاد تشكيلات وسيعي از موشكهاي ضد موشك و هواپيماهاي بدون خلباني كه قادر به كشف پرتاب هر نوع موشك بالستيكي و نابود كردن آن در بالاي سر پرتاب كنندگان موشك و فعاليتهايي از اين قبيل مي‌شود. در همين زمينه، اسراييل با همكاري ايالات متحدة امريكا كوشش مي‌كند تا سلاحي ليزري براي مقابله با موشكهاي «كاتيوشا» كه مقاومت ملي لبنان از آن براي جلوگيري از حملات اسراييل عيه شهروندان لبناني استفاده مي‌كند، تهيّه و توليد كند. در ادامه به صورت خلاصه بخشهاي مختلف نيروي نظامي اسراييل را مورد مداقه قرار خواهيم داد.

يكم. نيروي زميني اسراييل

اين نيرو داراي 134 هزار سرباز آمادة رزم (مرد و زن) مي‌باشد كه در سه لشگر تقسيم شده‌اند، البته در زمان آماده‌باش كامل و شرايط جنگي نيروي ذخيره و تعداد لشگرها افزايش مي‌يابد. نيروي متشكل از 365 هزار سرباز (مرد و زن) مي‌باشد كه همگي آنها ظرف مدت 48 الي 72 ساعت آماده خواهند بود. به عبارت ديگر تعداد نيروهاي زميني اسراييل، در حدود پانصد هزار نفر مي‌باشد وحتي مي‌تواند به ششصد هزار نفر نيز برسد.

1. نيروي زرهي

2/62 درصد از نيروي زميني در اختيار نيروي زرهي است و اين امر بيانگر اهميت اين نيرو مي‌باشد. ارتش اسراييل داراي 5400 تا 5500 تانك است در حالي كه ارتش سوريه 4600 تانك در اختيار دارد. اگر بخواهيم در مقام مقايسه با ارتش اين رژيم، ارتش مصر را در نظر آوريم، خواهيم ديد كه 6/44 درصد از ارتش مصر را نيروهاي زرهي در اختيار دارند و اين نيروهاي زرهي در اختيار دارند و اين نيروهاي در حدود 3650 تانك در اختيار دارند و اين امر بيانگر ضعف ارتش مصر در مقابل ارتش سوريه و اسراييل و اهميت استفادة وسيع از تانك در انديشة نظامي اسراييل است.

2. نيروي پياده مكانيزه

اسراييل داراي 9500 نفر بر جنگي در اندازه‌ها و مدلهاي مختلف است در حالي كه ارتش سوريه 3750 و ارتش مصر 3904 نفربر در اختيار دارند. به عبارت ديگر، تفاوتي 250 درصدي ميان تجهيزات ترابري ارتش اسراييل با ارتش سوريه و 243 درصدي با ارتش مصر به چشم مي‌خورد كه اين امر بيانگر اهميت لجستيك در تفكر نظامي اسراييل مي‌باشد.

3. توپخانه

بيش از 1810 توپخانة ميداني و هاوتزر در اختيار نيروي زميني اين رژيم مي‌باشد. در جنگ 1973 زماني كه نيروي هوايي اسراييل نتوانست از آتش خود جهت حمايت از نيروي زميني استفاه كند، آتش توپخانة مصر و سوريه برتري قابل ملاحظه‌اي نسبت به نيروي زميني اسراييل يافت. از آن پس ارتش صهيونيستي نسبت به افزايش كيفي و كمّي توپخانه توجه بيشتري نشان داد، به طوري كه هم اينك حجم اين توپخانه 22 درصد بيشتر از توپخانه‌هاي سوريه و مصر مي‌باشد.

4. خمپاره‌اندازها

خمپاره‌اندازها از جنگ 1948 تا كنون نقش مهمي در ارتش اسراييل داشته‌اند، زيرا طرز استفادة آنها آسان و در عين حال ارزان قيمت هستند، در تمامي شرايط قابل استفاده است، به راحتي به كار مي‌افتد و نيروهاي پياده مي‌توانند به سرعت از آنها استفاده كنند، ضمن اينكه ساخت آنها هزينة زيادي در بر ندارد. هم اكنون ارتش اسراييل داراي 2740 خمپاره‌انداز سنگين مي باشد، 1600 خمپاره‌انداز 81 ميلي‌متري، 900 خمپاره‌انداز 120 ميلي‌متري، 240 خمپاره‌انداز 160 ميلي‌متري، در حدود پنج‌هزار خمپاره‌انداز 60 و 52 ميلي‌متري نيز در اختيار اين ارتش مي‌باشد.

5. موشكهاي

تا قبل از جنگ 1973 و با توجه به اينكه انديشة نظامي اسراييل مبتني بر اتكا به تانك و هواپيما بود، توجه چنداني به موشكهاي ضد تانك نمي شد، اما در جنگ سال 1973 ارتشهاي سوريه و مصر با قدرت و شدت بالايي از موشكهاي ضد تانك براي از كار انداختن تانكهاي اسراييلي استفاده كردند و موفقيت مطلوبي نيز به دست آوردند. اين موفقيت نه تنها در تاريخ جنگهاي اعراب و اسراييل بلكه در تاريخ جنگهاي مدرن نيز بي‌نظير بود. از آن پس اسراييل به اهميت موشكهاي ضد تانك پي‌برد به طوري كه در حال حاضر ارتش آن داراي 3200 سكوي پرتاپ موشكهاي آمريكايي «بي جي ام ـ 71 تاو» و «تاو ـ 2» و 18 هزار موشك مي‌باشد. همچنين در حدود 2000 پرتابگر موشك آمريكايي در آسوان و تعداد بسياري از سكوهاي پرتاب اسراييلي ماپاتس كه نمونه‌اي از موشك‌هاي آمريكايي «تاو» مي‌باشد و توسط اسراييل در سال 1984 طراحي و ساخته شده و با اشعة ليزر كار مي‌كند، در اختيار ارتش اسراييل قرار گرفته است. تعداد و مدل موشكهاي ارتش اسراييل بسيار زياد و متنوع مي باشد، اما آمار دقيقي از آنها در دسترس نيست.

6. موشكهاي ضد هواپيما و بالستيك

تا جنگ 1973، ارتش اسراييل به دفاع پدافندي خود چه از لحاظ كميت و چه از لحاظ كيفيت توجهي نشان نمي‌داد و معتقد بود هواپيماهاي جنگنده بهترين وسيله براي مقابله با هواپيماهاي دشمن مي‌باشد. اما پس از تجربة جنگ 1973، اين ارتش به دفاع پدافندي توجهي ويژه نشان داد، به طوري كه در سال 1997، 17 باطري موشكهاي «ام اي ام ـ 23 هاوك» ضد هواپيما كه ساخت آمريكا مي‌باشد، در اختيار ارتش اسراييل قرار گرفت، در حال حاضر 102 سكوي پرتاب همراه با 306 موشك آمادة پرتاب است، البته به غير از اين موارد، 900 الي 1000 موشك ذخيره نيز در اختيار دارد.همچنين چهار باطري موشك مدل «پاك ـ 2» معروف به تام «پاتريوت» نيز كه باز هم آمريكايي است در خدمت ارتش اسراييل قرار گرفته است. اين موشكهاي دوربرد و ضد هواپيما، موشكهاي بالستيك و موشكهاي كروز هستند. براي موشكهاي پاتريوت، 16 سكوي پرتاب متحرك 64 موشك آمادة پرتاب وجود دارد، ضمن اينكه 128 موشك ديگر نيز آماده پرتاب است كه فعلاً به صورت ذخيره نگهداري مي‌شود، اما با توجه به نتايج پرتاب اين موشكها در جنگ 1991 خليج فارس، عملكرد اين موشكها چندان رضايتبخش نيست و به همين دليل در حال حاضر آمريكا در تلاش است تا نمونه‌اي پيشرفته‌تر تحت نام «پاك ـ 3» ارايه كند. بجز موارد مذكور، هشت باطري موشكهاي ضد هواپيماهاي در حال پرواز در ارتفاع پايين نيز كه با اشعة مادون قرمز كار مي‌كند و ساخت آمريكا مي‌باشد، در اختيار ارتش اسراييل قرار دارد. مدل اين موشكها «ام ـ 48 الف 1 چاپارال» مي‌باشد و 48 سكوي چهارگانه با 192 موشك آمادة شليك است. تعداد اين موشكها در ارتش اسراييل در حدود 1152 موشك مي‌باشد.اسراييل از سال 1992 با مشاركت فني و مالي ايالات متحده در حال ساخت يك مدل موشك ضد موشك جديد به نام «آرو» مي‌باشد. حداكثر برد اين موشك 500 كيلومتر است تا بتواند در دورترين فاصله از اسراييل موشكهاي بالستيك حمله كننده به آن را هدف قرار دهد. البته بدون كمك از طريق ارتباط ميان ماهواره‌هاي امريكايي به سيستم هشدار سريع اسراييل، نمي‌توان در زمان مناسب در مقابل موشكهاي بالستيك حمل كنندة به اسراييل قرار گرفت. اين رژيم براي اينكه بتواند توان دفاع موشكي خود را بالا ببرد، از ايالات متحده درخواست كرده است تا هر چه سريعتر مدل پيشرفته «آروـ2» را به مرحلة ساخت برساند. قرار بود اسراييل در آوريل 1998 دو باطري موشك «آروـ2» را دريافت كند، اما دولت اسراييل در خواست كرد كه يك باطري ديگر نيز اضافه شود، با توجه به هزينة 150 ميليون دلاري ساخت اين باطريها و در پرتو اانتشار وسيع موشكهاي بالستيك در سطح منطقه، ايالات متحده تصميم گرفته است بخشي از هزينه‌هاي ساخت باطري سوم را تقبّل نمايد.يك پروژة مشترك ديگر ميان اسراييل و ايالات متحده براي ساخت موشك ضد موشك كاتيوشا كه از سوي مقاومت ملي لبنان به عنوان پاسخي به حملات اسراييل عليه شهروندان لبناني مورد استفاده قرار مي‌گيرد، در حال پيگيري است. نام اين پروژه «ناتيلوس» است. توپخانة اسراييل نيز متعدد و متنوع مي‌باشد. يكي از مدلهاي اين توپخانه « ام ـ 163 فالكون» است و مدل ديگر «شيلكا» مي‌باشد كه مدل اخير در اتحاد جماهير شوروي ساخته شده است و ارتش اسراييل تعدادي از آنها را طي جنگ 1973 و اشغال جنوب لبنان در 1982 به دست آورد. آزمايشهاي نشان داد كه توپ «شليكا» از فالكن آمريكايي بهتر است و قدرت نشانه‌گيري آن بالاتر مي‌باشد. نوع ديگري از موشكها به نام «آدامز» كه ساخت اسراييل، به تعداد بيشماري در اختيار ارتش قرار گرفته است. اين موشكها بسيار سبك‌وزن هستند و در زمرة نادر موشكهاي زمين به هوا مي‌باشند كه حتي مي‌توان آنها را در پشت يك خودروي مسطح مثل جيپ يا وانت‌بار قرار داد و شليك كرد. اين موشكها به طور عمودي و براي ارتفاعات پايين مورد استفاده قرار مي‌گيرند. همچنين تعداد سه هزار موشك «رد آي» كه بر روي شانه حمل و به وسيلة دوربين چشمي مادون قرمز جهت‌گيري مي‌شوند، در خدمت اين ارتش مي‌باشد. اين موشكها ساخت امريكاست و براي مقابله با موشك روسي (سام ـ 7) ساخته شده و بعد از جنگ 1973 به ارتش اين رژيم تحويل شده است. همچنين موشكهاي معروف به «استينگر» كه پيش از اين به «رد آي ـ 2» معروف بود و نمونة پيشرفته‌تري از آن به شمار مي‌آيد به تعداد نامشخصي در اختيار اسراييل قرار گرفته است.بدين ترتيب اهميت تسليحات دفاع هوايي، چه موشكهاي ضد هواپيما و چه ضد موشكهاي بالستيك، از بعد از جنگ 1973 براي ارتش اسراييل مشخص مي‌شود. با وجود اين، هواپيماهاي جنگنده كماكان ابزار اصلي دفاع هوايي عليه جنگنده‌هاي ديگر كشورها به شمار مي‌آيد، گر چه نقش دفاعي هواپيماها بعد از جنگ 1973 به ارتش اين رژيم تحويل شده است. همچنين موشكهاي معروف به «استينگر» كه پيش از اين به «ردآي ـ 2» معروف بود و نمونة پيشرفته‌تري از آن به شمار مي‌آيد به تعداد نامشخصي در اختيار اسراييل قرار گرفته است.بدين ترتيب اهميت تسليحات دفاع هوايي، چه موشكهاي ضدهواپيما و چه ضدموشكهاي بالستيك، از بعد از جنگ 1973 براي ارتش اسراييل مشخص مي‌شود. با وجود اين، هواپيماهاي جنگنده كماكان ابزار اصلي دفاع هوايي عليه جنگنده‌هاي ديگر كشورها به شمار مي‌آيد، گر چه نقش دفاعي هواپيماها بعد از جنگ 1973 كمتر شده است. بد نيست مقايسه‌اي ميان تسليحات دفاع هوايي كشورهاي عربي مثل مصر و سوريه با اين رژيم ارايه بدهيم. به عنوان مثال، دفاع هوايي سوريه داراي حدود 130 باطري سام 2و3و6 [50 باطري سام 6]، 8 باطري سام ـ 5، 15 باطري سام ـ 8، 24 باطري سام ـ 9 و 9 باطري سام ـ 13 مي‌باشد.

7. موشكهاي بالستيك (زمين به زمين)

در حال حاضر سه مدل موشك بالستيكي تاكتيكي ـ عملياتي در ارتش اسراييل موجود دارد. در اين ميان 27 سكوي پرتاب موشكهاي زمين به زمين تاكتيكي از نوع «م ج م ـ 52 سي لانس» ساخت امريكا با قابليت استفاده از كلاهكهاي متعارف يا خوشه‌اي به وزن 454 كيلوگرم در اين ارتش وجود دارد. با استفاده از اين كلاهكها، موشك مي‌تواند حداكثرمسافتي معادل 72 كيلومتر را طي كند، اما اگر از يك كلاهك هسته‌اي با توان 10 كيلويي در رأس اين موشكها استفاده شود اين مسافت به 120 تا 130 كيلومتر خواهد رسيد. كارشناسان نظامي غربي معتقدند تعميرات و بازسازي صحيح موشكهاي «لانس» و دقت در حفاظت از تجهيزات الكترونيكي آن باعث مي‌شود تا اين موشكها بتوانند به خوبي از نيروهاي نظامي پرتحرك حمايت كنند و يا اينكه هدفهاي بزرگي نظير شهرها، پايگاهها، فرودگاهها و صايع زيربنايي اقتصادي را مورد اصابت قرار دهند.نوع دوم موشكهاي بالستيكي كه در اختيار ارتش اسراييل مي‌باشد، موشكهاي «جريكو ـ 1» فرانسوي مي‌باشد كه در سال 1965 در صحراي شمال آفريقا مورد آزمايش قرار گرفت. فرانسه تا قبل از اعمال تحريم نظامي پس از جنگ 1967 در حدود 14 موشك به اسراييل فروخت و از آن به بعد اسراييل خود مبادرت به توليد اين نوع از موشكها كرد. يكي از كارشناسان آمريكايي برآورد كرده است كه اسراييل سالانه بين 60 تا 80 موشك «جريكوـ1» توليد مي‌كند. گفته مي‌شود اين موشك بردي در حدود 482 تا 563 كيلومتر دارد و قادر به حمل كلاهك هسته‌اي متعارف مي‌باشد. نوع سوم موشكهاي بالستيك اسراييل «جريكو ـ 2» مي‌باشد كه در داخل ساخته شده است و مدل پيشرفته‌اي از «جريكو ـ 1» به شمار مي‌آيد. اين نوع موشكها از سال 1981 در اختيار ارتش اسراييل قرار گرفت. اسراييل در مه 1987 اين موشك را مورد آزمايش سري قرار داد كه موشك با طي مسافتي معادل 850 كيلومتر در درياي مديترانه در جنوب جزيرة كرت فرو افتاد، پس از آن ازمايش دوم در ژانوية 1988 انجام شد. در 19 سپتامبر 1988 رژيم صهيونيستي اولين ماهوارة خود را به نام (افق ـ 1) با استفاده از نوع پيشرفته و دو مرحله‌اي موشك «جريكو ـ 2» پرتاب كرد و در 5 آوريل 1995 سومين ماهوارة (افق ـ 3) خود را پرتاب كرد. در 14 سپتامبر 1989 سومين آزايش موشكي خود را انجام داد كه در اين آزمايش، موشك از نقطه‌اي واقع در نزديكي شهر قدس پرتاب شد و پس از عبور از قسمت وسيعي از درياي مديترانه در 400 كيلومتري شمال شهر بنغازي ليبي و درون دريا فرود آمد و بدين ترتيب مسافتي در حدود 1300 كيلومتر را طي كرد. منابع اطلاعاتي آمريكا بر اين باورند كه حداكثر برد موشك «جريكو ـ 2» در حدود 1500 كيلومتر مي‌باشد و اسراييل در حدود يكصد موشك از اين نوع توليد كرده است. گفته مي‌شود اين موشك نيز قادر به حمل كلاهكهاي هسته‌اي 340 كيلوگرمي و كلاهكهاي متعارف مي‌باشد. مجلة جينز اينتليجنس ريويو در سال 1997 گزارش كرد كه در حدود 150 كلاهك هسته‌اي و 50 موشك «جريكو ـ 2» در پايگاه هوايي اسراييلي «زكريا» واقع در جنوب شرقي تل‌آويو، انبار شده است. روزنامة اورشليم پست در خبري كه در 3 جولاي 1998 منتشر كرد، نوشت موشك «جريكو ـ 3» داراي برد 5 هزار كيلومتر و كلاهك هسته‌اي به وزن يك تن مي‌باشد.

دوم. نيروي هوايي اسراييل

نيروي هوايي اسراييل در واقع بدنة اصلي ساختار نظامي آن را تشكيل مي‌دهد. با توجه به انديشة نظامي هجومي اين رژيم كه بر مبناي بازدارندگي و برتري كيفي استوار مي‌باشد، مي‌توان سه ركن اصلي اين انديشه را اين چنين معرفي كرد؛
1. توان حمله به عمق استراتژيك عربي جهت فلج كردن توان نيروي هوايي عربي و سپس وارد آوردن ضربات متعدد به نيروي زميني در جبهه‌هاي نبرد؛
حمايت پيوسته از نيروهاي زميني و زرهي برپاية تاكتيك دوگانة «هواپيما ـ تانك»؛ اعمال يك دفاع هوايي فعال در عمق استراتژيك اسراييل با استفاده از جنگنده‌هاي دفاعي به عنوان بهترين وسيله جهت‌ جلوگيري از حملات هوايي دشمن.با توجه به گزارش ميليتاري بالانس، 98ـ1997، تعداد نيروي انساني فعال در نيروي هوايي اسراييل 32 هزار نفر و مجموع اين نيرو به انضمام نيروهاي ذخيره به 37 هزار نفر مي‌رسد كه در اين ميان 21800 نفر در گروههاي دفاع هوايي مشغول به كار هستند، ضمن اينكه تعداد هواپيماهاي آماده به خدمت 448 هواپيما و تعداد هواپيماهاي ذخيره 250 هواپيما مي باشد. همچنين 130 هليكوپتر مسلح در اين نيرو حضور دارد. در شرايط عادي، ساعت پرواز سالانة خلبانان اصلي 190 ساعت و خلبانان ذخيره 75 ساعت مي‌باشد.در كنفرانس مشورتي نيروي هوايي كه در ژوئن و ژوئيية 1998 به مناسبت پنجاهمين سالگرد تأسيس نيروي هوايي اسراييل و به عنوان «نيروي هوايي: نگاهي به آينده» تشكيل شد، اسحاق مردخاي وزير دفاع گفت: «علي‌رغم هزينه‌هاي بالاي آموزش بايد تعداد خلبانان نسبت به هواپيما تغيير كند، بايد خلبانان بيشتري به خدمت بگيريم تا شرايط رزمي كاملا حفظ شود و بتوان از هواپيما به دفعات استفاده كرد.» ژنرال ايتان بن الياهو، فرمانده نيروي هوايي نيز طي گفت و گو با روزنامة اورشليم پست كه در 1 جولاي 1998 به چاپ رسيد، گفت: «نسبت ميان كادر پروازي و هواپيما طي ساليان گذشته كم شده است و به خدمت گرفتن خلبانان بيشتر يك امتياز مثبت محسوب مي‌گردد، ولي هزينة آموزش خلبانان بسيار زياد است. بدون شك وزير دفاع مي‌تواند در خواست خلبانان بيشتري براي هر هواپيما كند، ولي بودجه نيز بايد افزايش يابد، زيرا تعداد خلبانان بيشتر به معني فعاليت هوايي و ساعت پروازي بيشتري خواهد بود و اين امر هزينه بر مي‌باشد و بايد تعادلي ميان بخشهاي ديگر نيروي هوايي نيز پديد آوريم.» اين روزنامه افزوده است كه در حال حاضر نيروي هوايي اسراييل مي‌تواند در طول شبانه روز و در شرايط مختلف جوي فعاليت رزمي كند، ولي تعداد خلبانان نسبت به هواپيماها در اين كشور از ديگر كشورها كمتر است. به نوشتة مجلة جينز اينتليجنس ريويو نيروي هوايي اسراييل در صدد است تا ميانگين پرواز هر هواپيماي خود را در طي يك شبانه روز به 4 الي 7 پرواز برساند، اين در حالي است كه ميانگين پرواز هواپيماهاي آمريكايي درطول جنگ خليج فارس 2/1 برابر اين ميانگين است. در حالي كه ميانگين پرواز هواپيماهاي كشورهاي عربي در جنگهاي گذشته كمتر از يك پرواز در روز بوده است. با اين حال هنوز در اسراييل نسبت به موشكهاي بالستيك زمين به زمين كشورهاي همجوار بيم و اضطراب به چشم مي‌خورد. برپاية گزارش روزنامة اورشليم پست مورخ 2 جولاي 1998، ديويد عفري مشاور ويژة وزير دفاع، يكي از عالي‌ رتبه‌ترين فرماندهان نيروي هوايي و معاون سابق رييس ستاد مشترك در كنفرانس مشورتي روز 1 جولاي 1998 گفته است: «برتري هوايي اسراييل با توجه به وجود موشكهاي زمين به زمين هفت كشور همسايه، ديگر يك بازدارندگي فعال به شمار نمي‌آيد. نيروي هوايي اسراييل در زمان حمله يك نيروي برتر قلمداد مي‌شود، ولي در حالات دفاعي اگر بازدارندة مناسبي در اختيار اين نيرو براي مقابله با تهديدات موشكهاي زمين به زمين وجود نداشته باشد از اهميت نيروي هوايي كاسته خواهد. بايد هواپيماهاي ما قادر باشند تا در اولين دقايق پرتاب موشكهاي بالستيكي به مقابله با آنها بروند.» عفري پنج راه حل براي حمايت اسراييل از موشكهاي بالستيك ارائه كرده است كه اين راه حلها عبارتند از: اطلاعات سريع، هشدار آني، دفاع شهري، دفاع مثبت و مقابله در زمان پرتاب موشك. راه حل اخير، عامل تهديد كشورهاي پرتابگر موشكهاي بالستيك مجهز به كلاهكهاي شيمايي يا بيولوژيك خواهد بود، زيرا اين موشكها بر فراز سر پرتاب‌كنندگانش فرود خواهد آمد.» وي سپس توضيح داد كه تا كنون هواپيمايي كه بتواند در برابر موشكهاي بالستيك قرار گيرد ساخته نشده است، ولي ايالات متحده در حال ساخت يك دستگاه ليزري است كه داراي تواني معادل دو مگا وات مي‌باشد و در جلو هواپيماهاي حمل و نقل بويينگ 747 ـ 900 اف قرار مي‌گيرد و مي‌توان با استفاده از اين ليزر موشكهاي بالستيكي را كه شليك مي‌شوند، نابود كرد. البته نيروي هوايي آمريكايي در ژوئن 1998، اولين آزمايش ليزري موفق در اين خصوص را انجام داد. روزنامة اورشليم پست در خاتمة مقاله خود مي‌نويسد، برخي كارشناسان اسراييل معتقدند كه تنها راه حل اين رژيم در حال حاضر استفاده از هواپيماهاي بدون خلبان در جوار مرزهاي كشورهايي كه داراي اين نوع از موشكها هستند، مي‌باشد.اگر چه چنين اقدامي بسيار پر هزينه خواهد بود و استفاده از ليزر نيز نياز به هماهنگي ميان ماهواره‌ها و سيستمهاي زميني پيشرفته دارد كه باز هم مشكلات خاص خود را به همراه خواهد داشت، ليكن همين مسئله نشان مي‌دهد كه اسراييليها مجدانه به دنبال راه حلي براي مقابله با اين نوع از موشكها هستند. بر پاية آمارهاي منتشره در نشريه ميليتاري بالانس، طي دهة نود ميلادي، هواپيمهاي نيروي هوايي اسراييل به شرح زير بوده‌اند:
1. در حدود 170 هواپيماي فانتوم اف ـ 4 كه در يك پرواز قادر به حمل 1233 تن سلاح هجومي مي‌باشند. در حدود 80 هواپياي اف ـ 4 به عنوان هستند. 50 هواپيماي فانتوم (F-4 E 2000) و (F – 4 E) مأموريت از بين بردن سيستمهاي دفاع هوايي دشمن را بر عهده دارند و به همين منظور مجهز به موشكهاي هوا به زمين ضد رادار هستند. همچنين 14 هواپيماي فانتوم (RF-4 E) نيز مأموريتهاي تجسسي را انجام مي‌دهند.
2. نيروي هوايي اسراييل تا پايان سال 1997، 65 جنگندة آمريكايي (F-15) در اختيار داشته است كه مجموعاً قادر به حمل 354 تن محمولة جنگي بوده‌اند. 13 جنگنده پس از پايان جنگ دوم خليج فارس به عنوان پاداش به اسراييل داده شد. همچنين از سال 1998 به بعد تعداد 25 جنگندة (F-15) مدل (I) با قدرت حمل سلاح هجومي به وزن 275 تن از سوي اين كشور خريداري شده است. اين نوع از هواپيماها قادرند بدون سوخت‌گيري در آسمان مسافتي در حدود 1450 كيلومتر را طي كنند و به عنوان مثال مي‌توانند نيروگاه هسته‌اي ايران را كه در بوشهر مستقر است، مورد هدف قرار دهند.
بين سالهاي 1980 تا 1995 مجموعاً در حدود 260 هواپيماهاي جنگندة (F-16) از سوي آمريكا به اين رژيم تحويل داده شده است. البته 50 جنگندة (F-16) به عنوان پاداش پس از خاتمة جنگ دوم خليج فارس به اين كشور اعطا شد. اين هواپيماها پيش از تحويل به نيروي هوايي اسراييل كماكان در نيروي هوايي آمريكا به پرواز در مي‌آمدند و بين سالهاي 1994 و 1995 به اسراييل ارسال شدند. جنگنده‌هاي (F-16) مي‌توانند در يك مأموريت پروازي در حدود 1358 تن تسليحات هجومي با خود حمل كنند. در كنار آمارهاي مزبور، احتمالاً 615 هواپيماي «كفير ـ سي» در مدلهاي مختلف در اختيار نيروي هوايي مي‌باشد كه اگر اين تعداد را با هواپيماهاي آموزشي ـ رزمي، ذخيره و هواپيماهاي آمريكايي F-6، F15 و F16 جمع كنيم، احتمالاً اين رژيم داراي 530 جنگنده و 336 هواپيماي ذخيره است.

تحولات آينده در نيروي هوايي در نيروي هوايي اسراييل

در پاسخ به اين سئوال، ايان بيران، مدير كل وزارت دفاع اسراييل در 1 جولاي 1997 گفت اسراييل در صدد خريد تعداد ديگري جنگنده از آمريكا مي‌باشد و اين جنگنده‌ها F15 و F16 خواهند بود. شايان ذكر است كه تا سال 2006 اسراييل در مجموع 8/1 ميليارد دلار از آمريكا سلاح خواهد خريد.در 4 جولاي 1997 نيز ژنرال ايتان بن الياهو فرمانده نيروي هوايي اعلام كرد كه طي هفت سال آينده بايد در حدود يكصد هواپيما به ناوگان هوايي اسراييل بپيوندند تا جايگزين هواپيماهاي اسكاي هاوك A-4، فانتوم (F-4) و مدلهاي قديمي (F-16) شوند. بجز هواپيماهاي جنگنده، هواپيماهاي ديگري نيز در نيروي هوايي فعاليت دارند.
ـ دو هواپيماي هشدار سريع و مديريت عمليات هوايي مدل بويينگ 707 و چهار هواپيماي «E-2e-Hawak-EYE»؛
ـ 41 هواپيماي جنگ الكترونيك «دريافت، استراق سمع و پارازيت الكتروني» شامل 6 هواپيماي بويينگ 707، 6 هواپيماي «RC-12D»، سه هواپيماي (IAI-2000)، 15 هواپيماي «Do-28» و شش هواپيماي «King air-2000»؛

ـ سه هواپيماي گشت دريايي «IAI-1124 Seascan»؛

ـ 8 هواپيماي سوخت‌رسان در آسمان شامل سه هواپيماي بويينگ 707 و پنج هواپيماي «ك سي ـ 130 هركولس»؛
ـ 47 هواپيماي حمل و نقل شامل 4 هواپيماي حمل تهيزات سنگين از نوع بويينگ 707، 24 هواپيماي «سي ـ 130 هركولس» كه هر كدام قادر به حمل 92 چتر باز مي‌باشند، 12 هواپيماي حمل و نقل ميان وزن «سي ـ 47 داكوتا» و 7 هواپيماي حمل و نقل «201ـIAI»؛
ـ 130 هليكوپتر جنگي از انواع آپاچي، 51 هليكوپتر، هيوزديفندر، 35 هليكوپتر و در حدود سي هليكوپتر كبرا؛
ـ 143 هليكوپتر حمل و نقل كه مجموعاً قادر به حمل 3393 سرباز در يك مأموريت پروازي هستند؛
ـ 138 هليكوپتر آموزشي ـ رزمي كه 104 فروند از آنها در مواقع لزوم قادر به ايفاي مأموريتهاي جنگي نيز مي‌باشند؛
ـ 30 هواپيماي ارتباطي و مأموريتي سبك كه شامل دو هواپيماي «آيلندر» بيست هواپيماي «سيسنايو ـ 206» و هشت هواپيماي «كوين اير» مي‌باشد؛
ـ تعداد نامشخصي از هواپيماهاي بدون خلبان براي انجام مأموريتهاي رديابي، اطلاعاتي و آموزشي براي حمله به هدفهاي هوايي و مأموريتهاي الكتروني مختلف از مدلهاي «فايربي»، «اسكات»، «پيونير»، «سيرشر»، «سامسون»، «دليلاه»، «دليله» و «هانتر سيلور آرو».

سوم. نيروي دريايي اسراييل

نيروي دريايي اين رژيم و كشورهاي عربي در جنگهاي 1948، 1956 و 1967 نقشي حاشيه‌اي داشتند، اما پس از غرق شدن ناو اسراييلي «ايلات» 21 اكتبر 1967، توسط دو قايق توپدار مصري از نوع «كومار» در نزديكي پورت سعيد به وسيلة سه موشك «ستيكس»، اسراييل مبادرت به تجديد نظر در ساختار و توان نيروي دريايي خويش كرد. در جنگ 1973 نيروي دريايي اسراييل از سه لحاظ متحول شده بود:
1. اسراييل به اين نتيجه رسيده بود كه در كلية مناطق درياي مديترانه و درياي سرخ بايد از حضور دريايي قدرتمندي برخوردار باشد، به طوري كه بتواند در برابر تهديدات هواپيماها و زيردريايي‌ها مقاومت كند؛
با توجه به اينكه مصر توانست در جنگ 1973 جنوب درياي سرخ و تنگة باب‌المندب را در محاصرةخويش در آورد، اسراييل استفاده از زيردريايي‌ها و ديگر ناوگاني را كه بتوانند بدون اتكا به نيروي دريايي قدرتهاي بزرگ، به مقابله با چنين رويدادهايي بروند، مد نظر قرار داد؛توجه ويژه به اجراي تاكتيهاي نظامي «ناو ـ هليكوپتر»، بدين ترتيب كه هليكوپترها با مانورها و سلاحهاي خويش ناوهاي دشمن را به خود دشمن مشغول كرده و در لحظه‌اي مناسب ناو اسراييلي ضربة خويش را وارد مي‌كند.نيروي دريايي اسراييل هم اكنون پس از نيروهاي هوايي و زميني در جايگاه سوم نيروهاي نظامي اين رژيم قرار دارد. تعداد نيروهاي انساني فعال در حدود 7 هزار ناوي مي‌باشد كه در زمان بسيج عمومي به 12 هزار ناوي افزايش مي‌يابد. مهمترين پايگاه‌هاي دريايي اسراييل در حيفا، اشدود و ايلات واقع مي‌باشند و به طور خلاصه تسليحات نيروي دريايي اين رژي به شرح زير است:

1. زيردريايي

اسراييل داراي سه زيردريايي «دولفين800» مي‌باشد. وزن اين زيردريايي‌ها در زير آب 1720 تن مي‌باشد، در اين زيردريايي‌ها موشكهاي «هاربون» با برد 124 كيلومتر نصب شده است. به نوشتة روزنامه اورشليم پست مورخ 3 جولاي 1998، اسراييل در سال 1988 با آلمان براي ساخت اين زيردريايي‌ها وارد مذاكره شد، اما به دليل افزايش قيمت آن، مذاكرات در 1990 بي‌نتيجه پايان يافت. اما پس از پايان جنگ خليج فارس و هنگامي كه هانس ديتريش گينشر وزير خارجة آلمان از اسراييل ديدار كرد و منطق سقوط موشكهاي «اسكاد» عراقي را در «رامتگان» واقع در پنج كيلومتري تل‌آويو مورد بازديد قرار داد، دولت آلمان اعلام كردك ه به اسراييل دو فروند زيردريايي دولفين به صورت مجاني اهدا خواهد كرد و همين مسئله منجر به خريد يك زيردريايي ديگر از همين مدل توسط اسراييل شد. كادر اين زيردريايي‌ها در سال 1994 تمرينهاي آموزشي خويش را آغازكردند. اولين زيردريايي در سال 1997 و دو زيردريايي ديگر ديگر در 1999 به اين رژيم داده شد. نيروي دريايي اسراييل معتقد است با دريافت زيردريايي‌هاي پيشرفتة دولفين قادر به رويارويي با چالشهاي دريايي مديترانه تا ساحل ليبي ودر عمق درياي سرخ خواهد بود. روزنامة آمريكايي واشنگتن تايمز نيز گزارش داد اسراييل مبادرت به نصب موشكهاي كروز با كلاهكهاي هسته‌اي بر روي اين زيردريايي‌ها كرده است تا عامل بازدارنده‌اي عليه هر گونه حملة احتمالي به تأسيسات هسته‌اي‌اش از سوي ايران يا هر كشور ديگري در منطقة خاورميانه باشد. همين گزارش را نيز روزنامة اردين چاپ لندن به چاپ رساند و نوشت كه تحليلگران نظامي معتقدند كشورهاي اسلامي منطقه بويژه ايران بدون ترديد به تسليحات هسته‌اي دست خواهند يافت و بر اين پايه اسراييل بايد آماده زدن ضربة دوم در صورتي كه تأسيسات هسته‌اي ‌اش در پايگاه‌هاي زميني مورد حملة ناگهاني قرار گرفت، باشد. همين روزنامه به نقل از تحليلگران آمريكايي افزود موشكهاي كروز هوا به زمين كه اسراييل در حال متحول كردن آنهاست و در سال 2002 با نام «پاپي توربو» و با بردي معادل 350 كيلومتر آمادة استفاده خواهد بود، مي‌تواند به راحتي با حمل كلاهكهاي هسته‌اي به وسيلة زيردريايي‌ها به كار رود. روزنامة اورشليم پست نيز با ذكر اين نكته كه زيردريايي‌هاي دولفين داراي موتورهاي ديزلي و الكتريكي هستند، افزود، اسراييل داراي 150 كلاهك هسته‌اي و 50 موشك بالستيك زمين به زمين از نوع «جريكو ـ2» مي‌باشد. اين موشكها در پايگاه هوايي زاخاريا در جنوب شرقي تل‌آويو قرار دارند.سه زيردريايي گشت‌زني مدل «فيكرز ـ 206/500»، طراحي آلمان و ساخت بريتانيا نيز در پايگاه دريايي حيفا قرار دارند كه هم اكنون در معرض فروش مي‌باشند.

2. ناوهاي جنگي

مدل و تعداد ناوهاي جنگي چنين است:
ـ 3 ناو كوروت كه مي‌تواند در حدود 7400 كيلومتر را بدون سوختگيري مجدد بپيمايد. با توجه به اينكه فاصلة بين بندر ايلات و تنگة باب المندب در يك خط مستقيم در جدود 2100 كيلومتر مي‌باشد، بنابراين اين ناو مي‌تواند با طي 4200 كيلومتر مسافت رفت و برگشت را طي كند و 3200 كيلومتر نيز براي مانورهاي دريايي، سوخت ذخيره كند. مسافت ميان بندر حيفا و بندر طرابلس در ليبي نيز در حدود 2 هزار كيلومتر با خط مستقيم است. اين ناوها داراي دو هليكوپتر ضد زيردرايي، موشكهاي «هاربورن» با برد 130 كيلومتر، موشكهاي «گابريل ـ‌ 2» با برد 36 كيلومتر و موشكهاي اسراييلي «باراك» با برد 10 كيلومتر مي‌باشند.
ـ ناو/هليكوپتر «عاليه» با وزن 488 تن،‌ هليكوپترها ضد زيردريايي هستند و ناو داراي موشكهاي هاربورن و گابريل است.
ـ ناو موشكي / هليكوپتر مدل «هتز» كه قبلاً نيريت ناميده مي‌شد، اين ناو داراي يك هليكوپتر ضد زيردريايي، 4 موشك هاروبرون، ‌شش موشك برد متوسط گابريل و 32 موشك باراك مي‌باشد.
ـ سه ناو بزرگ مدل «رومات». هر كدام به وزن تقريبي 488 تن و داراي تسليحاتي شامل دو سكوي پرتاپ موشكهاي دوربرد هاربورن [مجموعاً هشت موشك] و شش سكوي پرتاب موشكهاي ميان برد گابريل مي‌باشد.
ـ 8 ناو «رشيف» با وزن تقريبي 415 تن براي هر كدام. اين ناو مي‌توان بدون سوختگيري مجدد مسافت 6400 كيلومتر را با سرعتي معادل 32 كيلومتر در ساعت طي كند. تسليحات اصلي اين ناوها شامل دو سكوي پرتاب موشك دوربرد هاربورن [هشت موشك] و هشت موشك ميان‌برد گابريل مي‌باشند.
ـ 6 ناو «ميوتاچ»، هر كدام به وزن تقريبي 220 تن تسليحات اصلي اين ناوها شامل 4 موشك دوربرد هاربورن و 5 موشك گابريل مي‌باشند.

3. قايقهاي گشتي

ـ 15 قايق گشتي ساحلي مدل «سوپر دوورا» به وزن تقريبي 47 تن، اين كشتي از قدرت مانور بسيار بالايي برخوردار است و حداكثر سرعت آن به 48 گره دريايي، 88 كيلومتر در ساعت مي‌رسد، اين كشتي داراي دو توپخانة 20 ميلي‌متري و دو موشك گابريل مي‌باشد.
ـ 15 قايق گشتي «دابور» ساخت آمريكا به وزن تقريبي 35 تن و حداكثر سرعت 8/21 گره دريايي (3/40 كيلومتر در ساعت) داراي دو توپخانة 20 ميلي‌متري و بمبهاي ضد زيردريايي مي‌باشد. بدين ترتيب ملاحظه مي‌شود نيروي آتش‌بار ناوگان جنگي رژيم صهيونيستي كه در جنگ 1973 فقط شامل 82 موشك گابريل مي‌شد،‌ اينك به جز توان بالاي زير دريايي‌ها، شامل 348 موشك هاربورن و گابريل نيز مي‌باشد. ضمن اينكه نيروي دريايي اسراييل از سال 1996، توپخانة جديدي به نام «تايفون» ساخته است كه داراي سيستم كنترل از راه دور مي‌باشد تا احتمال به خطر افتادن جان ملوانان كمتر شود. اين توپخانه مخصوص قايقهاي گشتي ساحلي ساخته شده است.

4. نيروهاي خاكي ـ آبي اصلي

بر پاية آمار ميليتاري بالانس، در سالهاي 97ـ1994، نيروي دريايي اسراييل تجهيزات خاكي ـ آبي اصلي زير را دارا مي‌باشد: كشتي حمل و پياده كردن تانك، ساخت هلند، مدل «بت شوا» حداكثر وزن با بار 900 تن. سه قايق بزرگ براي پياده كردن تانك مدل «اشدود» ساخت اسراييل حداكثر وزن با بار 730 تن، بدون بار 400 تن.

5. نيروهاي كماندوي دريايي:

در حدود سيصد كماندوي زيردريايي [غواصان قورباغه‌اي] در اين نيرو فعاليت مي‌كنند، مدت آموزش اين كماندوها بيست ماه طول مي‌كشد.

چهارم. نيرو و تسليحاتي هسته‌اي اسراييل

در مورد توان هسته‌اي اين رژيم اطلاعات دقيقي در دسترس نيست، اما از آنجا كه داشتن حداقل اطلاعات براي امنيت ملي عربي ضروري به نظر مي‌رسد، توان هسته‌اي وتسليحات اتمي اسراييل را بررسي مي‌كنيم.

1. نخستين توان هسته‌اي اسراييل

اطلاعات دقيقي در زمينة تعداد بمبهاي هسته‌اي ساخت اسراييل در دسترس نيست، اما در سالهاي مختلف آمار تقريبي زير ذكر شده است:
ـ روزنامة اشپيگل در نيمة سل 1969 اعلام كرد كه اسراييل در حدود پنج يا شش بمب هسته‌اي در اختيار دارد. روزنامة انگليسي تايمز نيز پس از درج سخنان افرايم كتسير رييس جمهور اسراييل دربارة قدرت رژيم صهيونيستي در توليد سلاحهاي هسته‌اي نوشت: «فعاليتهاي هسته‌اي اسراييل اندك است ولي همين فعاليتها، اسراييل قادر به ساخت 6 يا 7 بمب هسته‌اي در سالهاي اخير كرده است.»
ـ در 16 مارس 1976 روزنامة نيويورك تايمز گزارش كرد، بر پاية اطلاعات سازمان سيا، اسراييل در حدود 10 تا 20 بمب هسته‌اي ساخته است.
ـ مجلة آمريكايي تايم نيز در 12 آوريل 1976 طي يك گزارش ويژه به نام «اسراييل چگونه بمب هسته‌اي به دست آورد؟» مي‌نويسد، در زمان بروز جنگ 1973، اسراييل سيزده بمب هسته‌اي داشت و آنها را در 8 اكتبر 1973 بدون تجهيزات انفجاريش به پايگاههاي هوايي فرستاد تا در صورت حمله و نفوذ سوريه به بلنديهاي جولان اين بمبها آماده باشند. اين مجله تأكيد كرد كه اطلاعات مزبور را از مقامات اسراييلي دريافت كرده است.
ـ در سال 1984، آرنولد كريمش دانشمند آمريكايي، طي يك پژوهش گسترده اعلام كرد، اسراييل مواد لازم براي ساخت 15 بمب هسته‌اي در اختيار دارد. در همين زمان پيتربري محقق آمريكايي اعلام كرد اسراييل در حدود 11 الي 31 بمب هسته‌اي ساخته شده از پلوتونيوم توليد كرده است.
ـ هنگامي كه در سال 1986، اطلاعاتي مبني بر توليد حدود يكصد بمب هسته‌اي در اسراييل پراكنده شد، گزارش ميليتاري بالانس، 89/1988 نيز ثابت كرد اسراييل داراي يكصد كلاهك هسته‌اي است و احتمالاً كلاهكهاي نوتروني نيز در اين بين وجود دارد. آمار اين نشريه تا سال 1998 همين ميزان كلاهك هسته‌اي را بدون هيچ تغييري نشان مي‌دهد.
ـ در 21 ژوئن 1991 روزنامة يديعوت احرونوت، گزارشي از يك نويسندة اسراييلي به نام رامي طال به چاپ رساند كه گفته بود شوراي ملي اطلاعات آمريكا كه از سوي رييس سازمان سيا تشكيل شده است، مدتي قبل گزارشي به جورج بوش، رييس جمهور اسبق آمريكا تسليم كرده كه تسليحات موجود در خاورميانه را تا مة 1991 نشان مي‌دهد و ثابت شده است كه اسراييل بين 60 تا 80 بمب هسته‌اي در اختيار دارد. آمارهاي اين گزارش كه سازمان سيا آن را جمع آوري كرده، از آژانس امنيت ملي، آژانس اطلاعات پنتاگون و آژانس اطلاعات وزارت انرژي گرفته شده است.
ـ در 19 دسامبر 1995 روزنامة هآرتص با استناد به تحقيقات وزارت خارجة آمريكا گزارش كرد كه اسراييل با توجه به توليد مادة پلوتونيوم در نيروگاههاي هسته‌اي ديهونا، قادر به ساخت 70 بمب هسته‌اي است. بر پاية اين تحقيقات، اسراييل از سال 1964 به طور متوسط سالانه 16 كيلوگرم پلوتونيوم توليد كرده است و هم اينك 350 كيلوگرم پلوتونيوم در اختيار دارد. با توجه به اينكه هر كلاهك هسته‌اي نياز به 5/5 كيلوگرم مادة پلوتونيوم دارد، بنابراين اسراييل قادر بوده است كه سالانه سه بمب هسته‌اي توليد كند.
ـ در 26 دسامبر 1996، طارق النهر دانشمند مصري كه سرگروه تيم پژوهشي كارگاه تحقيقات بازتاب هسته‌اي دانشگاه طنطاست، در گفت و گو آژانس كنتاكت ميدل ايست انگلستان اظهار داشت، رژيم صهيونيستي با بمبهاي نوتروني چندين آزمايش انفجار هسته‌اي انجام داده است و پژوهشهاي كارگاه تحقيقات بازتاب هسته‌اي از سال 1991 آغاز و تا 1996 ادامه داشت، اين مسئله را مورد تأكيد قرار مي‌دهد.
ـ روزنامة «الرأي» چاپ اردن نيز در 30 نوامبر 1996 به نقل از منابع بريتانيايي اعلام كرد، اخيراً عكسهاي ماهواره‌اي گرفته شده توسط ماهواره‌هاي جاسوسي روسيه و فرانسه، ثابت مي‌كند كه اسراييل داراي 200 كلاهك هسته‌اي است و اين كلاهكها بر روي موشكهاي دوربرد و ميان برد نصب شده و در هر لحظه آماده پرواز مي‌باشند. يك نويسندة نظامي آمريكايي به نام هارولد هوج در مجلة دفاعي جينز چاپ بريتانيا نوشت كه اين عكسها كاملاً صحت دارد وكلاهكهاي هسته‌اي تا مرز لبنان امتداد يافته است. به نوشتة هارولدهوج، سلاحهاي هسته‌اي در منطقة بودفات واقع در الجليل جمع‌آوري مي‌شوند، موشكهاي بالستيك در منطقة بئر يعقوب در مركز اسراييل ساخته مي‌شوند و بمبهاي هسته‌اي در منطقة ايلابن در نزديكي مرز سوريه انبار مي‌شود. پايگاه‌ اساسي پرتاب موشكهاي بالستيك كه مجهز به سلاح كشتار جمعي است نيز در نزديكي كفارزاخاريا واقع است.
ـ يك استاد دانشگاه اسراييلي به نام اسراييل شاحاك كه مقيم ايالات متحده مي‌باشد، دركتاب خود تحت عنوان اسرار آشكار: سياستهاي هسته‌اي و خارجي اسراييل نوشت كه اسراييل داراي 60 تا 80 كلاهك هسته‌اي است كه به سمت پايتختهاي عربي، تأسيسات هسته‌اي اعراب و برخي مناطق مهم در جمهوريهاي سابق شوروي نشانه‌گيري شده است. وي در اين كتاب مي‌افزايد، اسراييل آماده است تا در صورت بروز شرايطي طاقت‌فرسا از اين تسليحات هسته‌اي براي ويران كردن مراكز حساس و استراتژيك جهان عرب نظير سد آسوان استفاده كند. اين اصليترين محور سياست خارجي اين رژيم با تكيه بر ابقاي اسراييل به عنوان تنها نيروي هسته‌اي منطقه و در نزديكي كشورهاي خليج فارس مي‌باشد و به اين ترتيب درهاي سلطه به روي اين منطقه از جهان كه مملو از نفت است و براي آمريكا بسيار حياتي مي‌باشد، همواره باز خواهد ماند.
ـ آژانس بين‌‌المللي انرژي هسته‌اي در 28 مه 1998 اعلام كرد، اسراييل در خليج ايلات مبادرت به آزمايش هسته‌اي كرده كه در نتيجة آن يك زلزله به وقوع پيوسته است. «سيلوان شالوم» معاون وزير دفاع اسراييل در 17 ژوئن 1998 صحت اين اطلاعات را نفي كرد و گفت، اسراييل به پيمان منع آزمايشهاي هسته‌اي كه آن را امضا كرده، پايبند است.
ـ در خصوص همكاريهاي هسته‌اي ميان هند و اسراييل كه بويژه از سوي پاكستان مطرح شد و اجراي پنج آزمايش هسته‌اي در هند كه گفته مي‌شود دو آزمايش براي اسراييل بوده است و انكار هر گونه همكاري از سوي اسراييل و به دنبال آن اجراي شش آزمايش هسته‌اي از سوي پاكستان در مة 1998 به نقل از مجلة انگليسي جينز اينتليجنس ريويو نوشت، اسراييل داراي موشكهاي قاره پيما با كلاهكهاي هسته‌اي هيدروژني و موشكهاي ميان برد دو مرحله‌اي با كلاهكهاي هسته‌اي كه داراي سوخت خشك و بردي معادل سه هزار كيلومتر است، مي‌باشد. ضمن اينكه بمبهاي هسته‌اي با تواني متفاوت كه قابليت پرتاب از توپخانه يا آسمان را داشته باشد نيز در اين ميان ديده مي‌شود. بنابراين با توجه به اينكه از يك سو مسئولان و مقامات اسراييلي اعلام مي‌كنند كه داراي توان توليد سلاح هسته‌اي هستند، ولي تا به حال آن را توليد نكرده‌اند و آمارها و ارقام مختلفي كه در مورد وجود سلاحهاي هسته‌اي در اسراييل اعلام مي‌شود، نمي‌توان به طور دقيق ابراز كرد كه اسراييل داراي چه تعداد كلاهك هسته‌اي است. ضمن اينكه به غير از نيروگاههاي هسته‌اي اسراييل كه در آن پلوتونيوم توليد مي‌شود، اطلاعاتي محرمانه نيز در زمينة خريد پلوتونيوم از فرانسه و آفريقاي جنوبي وجود دارد كه مسئلة ارائه آمار دقيق در مورد تعداد كلاهكهاي هسته‌اي اسراييل را پيچيده‌تر مي‌سازد.

2. انواع بمبهاي هسته‌اي و وسايل پرتاب آنها

اطلاعات به دست آمده از اسراييل، آزمايشهاي هسته‌اي اين كشور در جنوب اقيانوس اطلس در 1979، قاچاق دستگاههاي پيشرفته تجزية ذرات از ايالات متحده و توليد مواد «ليتيم ـ 6»، ترتيوم» و «ديوترتيووم» كه مادة‌ اوليه مورد نياز جهت توليد بمبهاي هيدروژني به شمار مي‌آيد، نشان مي‌دهد كه اسراييل احتمالاً بمب هيدروژني 200 تني توليد كرده است كه از اندازه‌هاي بين‌المللي قدري كوچكتر مي‌باشد. شايان ذكراست كه نيروي انفجار بمب هيدروژني بر پاية معيارهاي بين‌المللي، بر مبناي مگاتن يعني معادل انفجار يك ميليون تن «تن ان تي» محاسبه مي‌گردد. يك دانشمند انگليسي به نام فرانك برنابي در سال 1986 تخمين زد كه اسراييل داراي حدوداً 35 بمب هيدروژني كوچك مي‌باشد.احتمال دارد اسراييل داراي بمبهاي هسته‌اي تاكتيكي با قدرتي در حدود 2 كيلوتن و چندين بمب نوتروني باشد. بمبهاي نوتروني كه رونالد ريگان رييس جمهور اسبق آمريكا در اوايل 1981 دستور ساخت و توليد آنها را صادر كرد، بهترين سلاحهاي هسته‌اي در ميادين جنگ به شمار مي‌آيد، زيرا اشعة نوتروني بعد از مدت كوتاهي تأثير خويش را از دست داده و هيچ مسئله‌اي براي ساختمانها، دستگاهها و ... به وجود نمي‌آورند و نيروهاي در حال جنگ مي‌توانند باز هم از آنها استفاده كنند.*در اين باره سيمون هرش در كتاب خود مي‌نويسد: «تكنيسينها در ديمونا توانستند در اواسط دهة هشتاد ميلادي، صدها كلاهك نوتروني سبك كه بتواند حداكثر تلفات نيروي انساني دشمن و حداقل خسارت مادي و ساختماني را برجاي بگذارد، ساخته و توليد نمايند.» وي همچنين اضافه مي‌كند كه افسران سابق ارتش اسراييل گفته‌اند در حدود يكصد بمب قابل استفاده در توپخانه‌هاي سنگين 175 ميلي‌متري و 203 ميلي‌متري ساخت آمريكا آمادة بهره‌برداري مي‌باشد. همين نويسنده و البته ديگر نويسندگان نيز احتمال داده‌اند كه اسراييل داراي مين‌هاي هسته‌اي نيز باشد.كلاهكهاي هسته‌اي اسراييل هم با هواپيماها و هم با موشكهاي قابل حمل و اصابت به هدف مي‌باشند، جنگنده‌هاي «اسكاي هاوك»، «فانتوم اف ـ 4»، «كفير ـ 2/7»، «اف ـ 15» و «اف ـ 16» و همچنين موشكهاي بالستيكي «لانس» و «جريكو» در تمامي مدلهاي در دسترس و توپخانه‌هاي سنگين «ام ـ 107» و «ام ـ 110» در كنار موشكهاي «هاربون» كه در خدمت نيروي دريايي اسراييل است، همگي توان حمل و پرتاب كلاهكهاي هسته‌اي را دارند.

3. سياست هسته‌اي اسراييل

اسراييل همواره اعلام كرده است تا زماني كه كشورهاي عربي مبادرت به توليد سلاح هسته‌اي نكنند، اين كشور نيز دست به توليد اين نوع سلاح نخواهد زد و هم اكنون نيز به هيچ وجه سلاح هسته‌اي در اختيار ندارد. در عين حال اين رژيم، اعراب را در حالت شك و ترديدي قوي نگه داشته كه احساس كنند داراي سلاح هسته‌اي است و از اين طريق ايجاد بازدارندگي رواني كرده است. به عنوان مثال، در 5 ژويية 1966 در كنيست بين نمايندگان چپگرا و دولت در مورد خلع سلاح هسته‌اي در منطقه و امتناع دولت از اتخاذ موضع در اين زمينه و عدم اعلام صريح در زمينة توليد يا احتمال توليد سلاح هسته‌اي در آينده بحث شد. شيمون‌پرز خطاب به نمايندگان مجلس تصريح كرد: «دليلي نمي‌بينم كه از اين جايگاه باعث اطمينان خاطر جمال عبدالناصر شوم و به او اجازه دهم كه بفهمد ما چه مي‌كنيم و چه نمي‌كنيم، به خوبي مي‌دانم كه اعراب در مورد برنامه‌هاي هسته‌اي ما در شك و ترديد به سر مي برند و مي‌دانم كه همين شك و ترديد يك عامل بازدارنده است، چرا از اين شك و ترديدها بكاهيم؟ و چرا خودمان اين مسئله را هويدا نماييم؟» پس از جنگ 1973 و با كاهش اطمينان اسراييل نسبت به توان بازدارندگي نيروهاي مسلح اين كشورهاي در برابر كشورهاي عربي، دولت اين كشور سياست تصاعد بازدارندگي را از طريق القاي شك و ترديد نسبت به ساخت سلاح هسته‌اي در ميان كشورهاي عربي آغاز كرد. در چارچوب همين سياست بود كه افرايم كتيسر رئيس جمهور اين كشور در جريان گفت و گو با چندين خبرنگار آمريكايي، اروپايي و داخلي در 2 دسامبر 1974 به يكباره اظهار داشت: «اسراييل توان توليد سلاح هسته‌اي را دارد و اگر به اين مورد نياز پيدا كرديم، آن را اجرا خواهيم كرد.» كتسير درباره اينكه چگونه در آينده احتمال توليد سلاح هسته‌اي تعيين خواهد شد، گفت: «در پرتو تحولات و تغييراتي كه در سياست مصر، سوريه، اردن و اتحاد جماهير شوروي در آينده به وجود آيد.» اين سخنان در ادامة همان سياست بازدارندگي از طريق ايجاد شك و ترديد است كه اسراييل پس از جنگ 1973 آن را پيگيري كرده است. به همين دليل پس از سخنان ناگهاني كتسير، به يكباره فرماندهان، سياستمداران، نظاميان و نويسندگان دربارة همين مسئله اظهاراتي بيانكردند. روزنامة هآرتص به نقل قول بخشي از سخنان «مردخاي گو» رييس ستاد مشترك در برابر دانشجويان مؤسسه تخنيون در حيفا پرداخت و نوشت: «طي ده، پانزده سال آينده با توليد سلاح هسته‌اي مي‌توان وقوع تغييرات وسيع در خاورميانه را پيش‌بيني كرد.ن وي ابراز اميدواري كرد كه «اين سلاح باعث ايجاد توازن وحشت در منطقه و كاهش خطر بروز جنگ خواهد شد.» در همان روز هآرتص به مقاله‌اي كه در مجلة دولت، حكومت و روابط بين‌الملل كه از سوي دانشگاه عبري اسراييل به چاپ مي‌رسد، اشاره كرد، كه در آن آمده است: «همان گونه كه مقرر شده است، سياست هسته‌اي اسراييل، انتخاب ميان ايجاد يك زرادخانه هسته‌اي در يكي دو سال آينده يا به دست آوردن سلاح هسته‌اي بدون آزمايش آن خواهد بود. در آينده گزينش يكي از اين دو سياست را متوجه خواهيم شد.»اندكي بعد روزنامة يديعوت احرونوت با چاپ سخنراني موشه دايان، رييس ستاد مشترك در جنگ 1956 و وزير دفاع در جنگ 1967، كه در تل‌آويو بيان شده بود، نوشت: «اسراييل بايد مجهز به سلاح هسته‌اي شود و خودش موشكهاي زمين به زمين دوربرد بسازد.» روزنامة هآرتص نيز به نقل از همين فرد گزارش كرد: « ما هم اينك توان توليد بمب هسته‌اي داريم، ما كشور كوچكي هستيم و امريكا ديگر پليس جهان نيست و بايد از خودمان دفاع كنيم.»سپس روزنامة يديعوت احرونوت گزارش كرد كه موشه دايان در سخنراني خويش درمقابل اعضاي اتاق بازگراني اسراييل ـ امريكا در تل‌آويو گفته است: «اسراييل تا آنجا كه امكان داشته، سلاحهاي متعارف وارد كرده است و اينك بايد به سلاح هسته‌اي دست يابيم تا اعراب بفهمند كه ما نيز توان نابودي آنها را داريم و اگر شرايطي پيش بيايد كه ادامة حيات كشور دچار خطر شديدي گردد، ما مجبور به بهبود كيفيت تسليحاتمان خواهيم شد، نه كميت آن. بايد مجهز به يك اسلحة نابود كننده شويم تا عامل بازدارنده‌اي در مقابل اعراب باشد، ما نمي‌توانيم به كميت سلاحهاي پيچيده‌اي كه اعراب دارند، برسيم و از الآن بايد در مسيري ديگر گام برداريم.»اسحاق رابين نخست‌وزير وقت اسراييل در پاسخ به سئوال اسحاق رافايل در مورد سخنان موشه دايان در زمينة ضرورت به دست آوردن سلاحهاي هسته‌اي توسط اسراييل، در 14 مارس 1976 گفت: «اسراييل يك كشور هسته‌اي نيست و اولين كشور نيز نخواهد بودكه چنين سلاحي را وارد خاورميانه كند، فرصت مناسبي است كه آشكارا و قاطعانه توضيح دهم كه سياستهاي اسراييل نسبت به اينموضوع هيچ تغييري نيافته است.»در زمينة انتقاد از سخنان موشه دايان دربارة لزوم دستيابي به سلاحهاي هسته‌اي، «موشه كرمل» نويسندة اسراييلي در مقاله‌اي كه روزنامة يديعوت احرونوت آن را به چاپ رساند، نوشت: «چنين سخنان غير مسئولانه ممكن است باعث بروز مشكلاتي شود. دنيا از بروز جنگهاي وسيع به خاطر درگيريهاي منطقه‌اي در هراس است و احتمال انزجار شديد جهاني در صورت وارد كردن مسابقة تسليحات هسته‌اي به منطقة خاورميانه وجود دارد. از سوي ديگر، هيچ بعيد نيست كه اين گونه سخنان كشورهاي عربي را تحريك كند كه هر چه سريعتر نيروگاههاي هسته‌اي در كشور خود تأسيس كند و تلاش كنند كه با توليد خود و يا از طريق ديگران به سلاح هسته‌اي دست يابند.»شلومواهرونسون، در مقاله‌اي كه در عال هميشمار به چاپ رسيد، نوشتك «طي ساليان گذشته عادت كرده‌ايم كه از زبان سياستمداران اسراييل حرفهاي ضد و نقيض بشنويم، مبني بر اينكه سلاح هسته‌اي داريم، نداريم، گرمازاست، سرمازاست.» همچنين گفته‌هاي افرايم كتسير رييس جمهور دربارة توان هسته‌اي اسراييل تيتر اول روزنامه‌هاي بين‌المللي شد، و پس از چندي اين موضوع مسكوت گذارده شد و شايد هم برخي سياستمداران اسراييلي با خشنودي تمام دستهايشان را به هم ماليده‌اند، زيرا توانسته‌اند بار ديگر در دنيا غوغا بر پا كنند و شك و ترديد و پرسش ايجاد كنند.هنگامي كه ايهود باراك رييس ستاد مشترك ارتش بود، در گفت و گو با راديو صهيونيستي در 29 سپتامبر 1992 اعلام كرد، هر گونه تأسيسات عربي كه احتمال توليد نيروي هسته‌اي در آن برود، نابود خواهد شد و افزود: «همان گونه كه از طريق همكاري بين‌المللي و سرويهسهاي اطلاعاتي بايد تلاش جدي كنيم تا مانع از دستيابي كشورهاي عربي به سلاح هسته‌اي شويم، نبايد از تحرك رزمي خويش نيز بكاهيم، به عبارت ديگر بايد به موازات كوشش جهت كسب صلح، سياست خويش را در جهت افزايش قدرت نظامي نيز دنبال نماييم.شيمون پرز نيز در يك كنفرانس مطبوعاتي در 22 دسامبر 1995 در پاسخ به سؤالي در زمينة امكان دست كشيدن اسراييل از انتخاب سلاح هسته‌اي گفت: «به ما صلح بدهند از سلاح هسته‌اي دست خواهيم كشيد، در صورتي كه صلح محقق شود و مي‌توانيم در خاورميانه، خلع سلاح هسته‌اي را اجرا كنيم.» پرز از پاسخ به سئوالي در مورد اينكه آيا اسراييل داراي سلاح هسته‌اي است يا خير، طفره رفت و تنها پاسخ داد: «اسراييل اولين كشوري كه به منطقه سلاح هسته‌اي وارد كند، نخواهد بود.ن وي در ادامه توضيح داد كه «محرمانه بودن برنامه‌هاي هسته‌اي اسراييل، منجر به بازدارندگي در ميان كشورهاي عربي شده است و تأكيد كرد كه در صورت بروز جنگ در منطقه، اسراييل آغاز كنندة استفاده از سلاحهاي هسته‌اي نخواهد بود.»پرز در25 دسامبر 1995، طي گفت و گو با شبكة دوم تلويزيون اسراييل توضيح داد: «منظور از صلحي كه به خاطر آن اسراييل دست از برنامه‌هاي هسته‌اي خود خواهد كشيد اين است كه صلحي فراگير در خاورميانه با حضور ايران، عراق و ليبي محقق شود و در آن زمان اسراييل به دنبال خالي كردن منطقة خاورميانه از سلاحهاي غير متعارف نخواهد بود.» وي افزود: «به من صلح بدهيد،‌ از نيروي هسته‌اي دست خواهيم كشيد، اين همة داستان است.» همان گونه كه ملاحظه مي‌شود، پرز در سخنان خود مي‌خواهد كه در يك زمان هم استراتژي بازدارندگي شك وترديد را حفظ كند و هم اينكه تأكيد كند اسراييل سلاح هسته‌اي در اختيار ندارد و اولين كشوري كه مبادرت به استفاده از اين سلاح در منطقه نيز نخواهد بود. وي از يك سو از برنامه‌هاي هسته‌اي اسراييل و توان فني ساخت سلاح هسته‌اي بدون اجراي عملي و دستيابي به اين نوع سلاح سخن مي‌گويد و از سوي ديگر به دنبال صلحي فراگير در منطقه است كه شامل ايران، عراق و ليبي نيز بشود تا پس از آن به دنبال خلع سلاح هسته‌اي در منطقة خاورميانه باشد.ايهود باراك، كه در دولت پرز وزير امورخارجه بود، در 29 دسامبر 1995 طي جلسة حزب كارگر گفت، سياست هسته‌اي اسراييل نه در حال حاضر و نه در آينده، به منظور مقابله با خطراتي كه سرنوشت اسراييليها و نسل آينده را تهديد مي‌كند، تغيير نخواهد يافت. وي توضيح داد كه سياست هسته‌اي اسراييل يكي از ستونهاي اصلي دولت مي‌باشد كه از مسئوليت دولت در قبال شهروندان سرچشمه گرفته است و تأكيد كرد كه چنين سياستي «نه تغيير مي‌:ند و نه احتمال تغيير آن وجود دارد.» و بار ديگر نيز باراك هنگامي كه در 18 ژانويه 1996 در زمينة توان نيروهاي مسلح اسراييل و عوامل تفوق آن سخن مي‌گفت، با ذكر اهميت برنامه‌هاي تسليحاتي هسته‌اي اسرايل افزود: «يكي از همين عوامل تفوق، هراس رهبران و ملل جهان عرب از توان هسته‌اي اسراييل است.» بنيامين نتانياهو نيز زماني كه نامزد نخست‌وزيري اسراييل بود، با مسائل هسته‌اي رو در رو گشت. وي طي گفت و گويي با راديو اسراييل در تاريخ 26 ژانويه 1996 گفت: «حتي اگر سوريه، ايران، عراق و ليبي آماده باشند در مقابل كنار گذاشتن تسليحات غير متعارفمان نظير تسليحات هسته‌اي، شيمايي و ميكروبي، موافقتنامة صلح را امضا كنند، من با امضاي چنين معاهده‌اي مخالف خواهم كرد.»شيمون پرز در يك مصاحبه با تلويزيون دانمارك كه در تاريخ 2 مه 1998 پخش شد، به مسئلة تسليحات هسته‌اي اسراييل اشاره كرد وگفت: «ما هرگز اعلام نكرده‌ايم كه سلاح هسته‌اي داريم، گفتيم اولين كشوري نخواهيم بود كه تسليحات هسته‌اي وارد منطقة خاورميانه مي‌كند. قبلاً به من اطلاع داده‌اند كه وزير امورخارجة مصر درخواست بازديد از منطقة ديمونا را كرده است،‌ اگر به آنجا بروند هيچ چيزي پيدا نخواهند كرد.» پرز در اينجا به پيشنهاد وزير امور خارجة مصر، عمرو موسي،‌در فورية 1995 اشاره مي‌كند كه خواسته بود مسئولان و كارشناسان مصري از نيروگاه ديمونا بازديد كنند. پرز مي‌افزايد: «در اين صورت بيم و هراس او فرو خواهد نشست و بازدارندگي ما از ميان خواهد رفت، منظور من اين است كه شك و ترديد آنها، يك عامل بازدارندگي براي ماست.» هنگامي كه از لزوم دارا بودن سلاح هسته‌اي از پرز سئوال شد، وي پاخ داد: «دستيابي به نيروگاه هسته‌اي واقعاً لازم بود تا ما به صلح دست يابيم. اگر 40 سال پيش استراتژي هسته‌اي را در ديمونا آغاز نكرده بوديم، هرگز در اسلو به صلح در منطقه دست نمي‌يافتيم.» پرز بعدها هر گونه تأييدي بر وجود تسليحات هسته‌اي را انكار كرد و گفت: «اسراييل هيچ گاه رسماً‌ اعلام نكرده است كه داراي بمب‌هاي اتمي مي‌باشد.»ليكن پرز مدتي بعد سخناني بر زبان آورد كه گويي اولين اعتراف رسمي اسراييل در زمينة داشتن سلاح هسته‌اي مي‌باشد. او طي گفت و گويي با شبكة دوم تلويزيون اسراييل در 5 ژوئن 1998 در پاسخ به اين سئوال كه چرا نيروگاه هسته‌اي ديمونا ساخته شد، بيان كرد «در آن زمان اميدوار بوديم كه اين نيروگاههاي اسراييلي به مذاكرات صلح با كشورهاي عربي همجوار كمك كنند، من فكر مي‌كنم در آن دوره نيز ما به [توافق] اسلو فكر مي‌كرديم، نه به هيروشيما.» او ادامه داد: «هيچ كس بمب هسته‌اي نمي‌سازد كه از آن استفاده كند، ما تنها به دنبال انتخاب نيروي هسته‌اي بازدارنده براي جلوگيري از جنگ بوديم.» شيمون پرز همين گفته‌ها را در كنفرانسي مطبوعاتي كه در تاريخ 13 جولاي 1998 در شهر امان برگزار شد،‌ تكرار كرد. برپاية آنچه روزنامه معاريو چاپ كرده، پرز گفته است: «ماگزينة هسته‌اي خويش را براي رفتن به هيروشيما به وجود نياورديم، بلكه مي‌خواستيم به اسلو برويم.»اختلاط ميان بازدارندگي مبتني بر شك و ترديد نسبت به قدرت هسته‌اي واقعي اسراييل و اينكه آيا نيروگاه هسته‌اي ديمونا تنها براي مقاصد مسالمت آميز تأسيس شده است يا خير و انكار وجود هر نوع سلاح هسته‌اي در اين كشور با تأكيد بر اينكه توانايي بالفعل ساخت آن در هر زماني كه احساس شود، كشور ديگري سلاح هسته‌اي وارد منطقة خاورميانه كرده است،‌ وجود دارد، در واقع از چندين جهت متفاوت به امنيت ملي رژيم صهيونيستي كمك مي‌كند، زيرا چنين اختلاطي از يك سو به ايجاد يك بازدارندگي فعال در برابر دولتهاي عربي وتصميمات نظامي اين دولتها نسبت به اين رژيم مي‌انجامد و از سوي ديگر با توجه به بيم و هراس اسراييل از تهديد هسته‌اي از جانب ايران، حال چه اين كشور به سلاح هسته‌اي دست يابد يا اينكه نيروگاه هسته‌اي بوشهر را هر چه بيشتر از لحاظ كمي و كيفي ارتقا بخشد، منجر به توجه اسراييل به تأكيد بر سلاح هسته‌اي به عنوان يك عامل بازدارنده در كل منطقة خاورميانه مي‌شود. البته به نظر مي‌رسد، ايالات متحده نيز در اين زمينه با اسراييل اشتراك نظر داشته باشد. در اين رابطه ايهود باراك در تاريخ 27 دسامبر 1995 تصريح كرد: «ايران در سال 2001 و پس از جذب كارشناس از جمهوري‌هاي اتحاد جماهير شوروي سابق، به يك بمب هسته‌اي ابتدايي دست خواهد يافت.» منظور از «بمب ابتدايي» يا «بمب سنگين» همان گونه كه بعضي‌ها آن را مي‌نامند، بمبي است كه از لحاظ حجم بزرگ و از لحاظ نيروي انفجاري نسبتاً‌ محدود است، تقريباً شبيه به اولين بمبهاي هسته‌اي كه عليه هيروشيما و ناكازاكي در زماني كه فن‌آوري ساخت بمبهاي هسته‌اي در ابتداي راه بود، استفاده شد. از اين سخنان باراك مي‌تواند فهميد كه تكنولوژي هسته‌اي اسراييل مراحل ابتدايي را پشت سر گذاشته است.حال با توجه به اينكه كنار گذاردن هر گونه استفاده از تكنولوژي هسته‌اي توسط اسراييل منوط به برقراري صلح جامع و كامل در منطقة خاورميانه و با حضور ايران، عراق و ليبي مي‌باشد، البته همان گونه كه شيمون‌پرز گفته است، و ايران نيز در سال 2001 به بمب هسته‌اي دست خواهد يافت، همان گونه كه باراك مي‌گويد و با توجه به ايدئولوژي و وضعيت سياسي ايران، حداقل در حال حاضر، به نظر نمي‌رسد همگام با ساير اعراب به برقراري صلح كامل با رژيم صهيونيستي روي آورد، بنابراين اسراييل هرگز از گزينة هسته‌اي خود حتي در آينده دور نيز دست برنخواهد داشت.اين رژيم با استفاده از مسئلة تهديد نسبت به توان بالفعل جهت ساخت سلاح هسته‌اي و بدون اينكه اعتراف نمايد كه چنين تسليحاتي را در اختيار دارد، موفق شده است كه پيشرفته‌ترين سلاحهاي متعارف را به دست آورد و گوي سبقت را در مسابقة تسليحاتي از كشورهاي عربي بربايد. ايالات متحده نيز چه قبل و چه بعد از جنگ 1973، بر پاية اين تهديد اسراييل و به منظور جلوگيري از شروع يك مسابقة تسليحات هسته‌اي در منطقه، بهترين سلاحها را در اختيار اسراييل قرار داده است. سياستهاي صهيونيستي و كمكهاي آمريكايي، پس از اينكه در سال 1968 اولين گروه از فانتومهاي اف ـ 4 از سوي آمريكا به اسراييل فروخته شد و همچنين در سالهاي 1974 و 1978 هنگامي كه آمريكا موافقت كرد تا جنگنده‌هاي اف ـ 15 و اف ـ 16 و موشكهاي زمين به زمين «لانس» به اسراييل داده شود، تجلي بيشتري يافت. ضمن اينكه در خلال و پس از جنگ دوم خليج فارس در سال 1991، آمريكا موشكهاي ضد موشك پاتريوت در اختيار اسراييل قرار داد و تا كنون هم انواع و اقسام موشكها و سلاحهاي پيشرفته به اسراييل داده مي‌شود. در همين زمان، ايالات متحده به خاطر تهديدها يا به عبارت ديگر بهانه‌ جوييهاي اسراييل، موافقتنامه‌هاي متعددي در زمينة همكاريهاي استراتژيك از اوايل دهة هشتاد ميلادي و چندين ائتلاف نظامي ميان نيروهاي مختلف هر دو كشور، منعقد كرده است. نبايد فراموش كرد كه اعلام رسمي وجود تسليحات هسته‌اي در اسراييل هرگز به نفع سياستهاي ايالت متحده در منطقه نخواهد بود، زيرا چنين اعلامي،‌تأثيري كاملاً‌ منفي در سياستهاي آمريكا كه از دولتهاي عربي مي‌خواهد به دنبال تسليحات هسته‌اي نباشند، خواهد گذاشت. و اصولاً همان گونه كه مشخص است تحريمهاي سختي كه از بعد از جنگ دوم خليج فارس بر عراق تحميل شده، به خاطر دستيابي اين كشور به سلاح شيمايي و بيولوژيك و تلاش در راه به دست آوردن تسليحات هسته‌اي بوده است. اما با كمال تعجب نه تنها هيچ فشاري بر اسراييل وارد نشده است تا پيمان منع گسترش سلاحهاي هسته‌اي را كه در تاريخ 12 مه 1995 به صورت ابدي مورد پذيرش قرار گرفته،‌ امضا كند، بلكه حتي به خاطر ممانعت از پيوستن به اين پيمان، مورد حمايت نيز قرار گرفته است. به عنوان مثال، رابرت پليترو، معاون وزير امور خارجة آمريكا در مسائل خاورميانه در تاريخ 21 ژانوية 1995 در شهر قاهره اظهار كرد: «هرگز امكان ندارد كه به شكلي برابر ميان وضعيت مصر و اسراييل در قبال معاهدة منع گسترش سلاح هسته‌اي مقايسه به عمل آورد، زيرا مصر از سوي هيچ كشوري در جهان در معرض تهديد قرار ندارد و به همين دليل نيازي به سلاح هسته‌اي براي مصر ديده نمي‌شود، در حالي كه اسراييل از سوي تمامي جهان عرب در معرض تهديد قرار دارد و به همين دليل پس از برقراي صلح در منطقه قادر به امضاي اين پيمان خواهد بود.» بمبهاي نوتروني، بمبهاي هيدروژني كوچكي هستند كه به جاي شكسته شدن هستة اتم در آنها، نوعي اتحاد و تركيب هسته‌هاي اتمي در آنها پديد مي‌آيد. اين بمبها پس از انفجار، 80 درصد از انرژي خود را به شكل نوترونهاي فعال در مي‌آورند كه از جرم اشيا مثل تانكها و ساختمانها و ...] عبور مي‌كند، 20 درصد باقي مانده نيز نيروي انفجار را تشكيل مي‌دهد. اگر در ارتفاع 450 متري سطح زمين اين بمب منفجر شود، تنها نوترون باقي مي‌ماند و اشعة متصاعد شده از آن، خاك منطقة خارج از محدودة انفجار را آلوده نخواهد كرد. اين كلاهكها در مدت پنج دقيقه پس از انفجار، افراد را فلج مي‌كنند و طي 24ساعت از بين مي‌برند، افرادي كه در شعاع 15 كيلومتري انفجار نوتروني قرار گرفته باشند يا خود دچار بيماريهاي صعب العلاج مي‌شوند يا فرزندانشان كه بعداً به دنيا مي‌آيند دچار اين گونه عوارض بدخيم خواهند شد

منبع:/var/www/vhosts/rasad.ir/

 

پدافند غير عامل

پدافند غير عامل

 

● مقدمه:

پدافند در مفهوم کلی، دفع، خنثی کردن و یا کاهش تاثیرات اقدامات آفندی دشمن و ممانعت از دستیابی به اهداف خودی است.

پدافند به دو بخش تقسیم می‌شود ۱- پدافند عامل ۲- پدافند غیرعامل

۱) پدافند عامل: پدافند عامل عبارت از رویارویی و مقابله مستقیم با دشمن و به کارگیری جنگ افزارهای مناسب و موجود به منظور دفع حمله و خنثی کردن اقدامات آفندی وی می‌باشد.

۲) پدافند غیرعامل: پدافند غیرعامل به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌گردد که مستلزم به کارگیری جنگ افزار نبوده و با اجرای آن می‌توان از وارد شدن خسارات مالی به تجهیزات و تاسیسات حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی و تلفات انسانی جلوگیری نموده و یا میزان این خسارات و تلفات را به حداقل ممکن کاهش داد.

۱) موضوعیت پدافند غیرعامل

بخشی از خسارات و صدمات وارده از حملات هوایی-موشکی، مربوط به اصابت بمب یا هر نوع پرتابه دیگری و ایجاد انفجار توسط آنها می‌باشد. که در لحظه وقوع حادث می‌گردد و اغلب موارد، خسارات و صدمات مربوط به پیامدهای این حملات از خسارات ناشی از انفجار اولیه به مراتب بیشتر می‌باشد و با رعایت اصول پدافند غیرعامل و اجرای طرح‌های مربوطه می‌توان ضمن کاهش خسارات اولیه از بروز خسارات و صدمات بعدی جلوگیری نموده و یا تاثیر آنها را تا حد بسیار زیادی کاهش داد.

اصول اولیه پدافند غیرعامل، ساده و تقریباً ثابت بوده ولی کاربرد این اصول در موارد مختلف تفاوت داشته و در مواردی پیچیده و مشکل می‌شوند.

۲) اصول، روشها و موضوعات اساسی در مبحث پدافند غیرعامل

۱-۲ ) اختفا Concealment

اختفا یا پنهان کاری به کلیه اقداماتی گفته می‌شود که مانع از قرار گرفتن تاسیسات و تجهیزات در دید مستقیم دشمن گردیده و یا تشخیص تاسیسات و تجهیزات و همچنین آگاهی از انجام فعالیت‌های خاص را برای او غیر ممکن و یا مشکل می‌سازد.

روش‌های اختفا عبارتند از

الف) استفاده مناسب از عوارض زمین و احداث تاسیسات در محلی که توسط دشمن به سهولت قابل تشخیص و رویت نباشد.

ب) عادی و غیر مهم جلوه دادن تاسیسات با جدول‌بندی، درختکاری و ...

ج) جداسازی منطقی تاسیسات صنعتی که به علت نوع فعالیت نمی‌توان آنها را به طور کلی دگرگون نمود. به نحوی که تاثیر زیاد بر نوع فعالیت‌ها نگذارد.

د) حذف نقاط حیاتی و حساس و مهم از روی نقشه‌هایی که به دلیل خاص باید در رسانه‌های گروهی منعکس گردد.

هـ) نشان ندادن نمای خارجی تاسیسات حیاتی و حساس در تلویزیون به خصوص در ارتباط با محیط اطراف و جاده‌ها

و) عدم درج آگهی در جراید به گونه‌ای که وقوع فعالیتی مهم در محدوده زمانی و در موقعیت جغرافیایی مورد استفاده قرار گیرد.

ز) ایجاد تاسیسات در اعماق زمین و یا در دل کوه‌ها که به این ترتیب علاوه بر پنهان کردن آنها بحث استحکام کافی در مقابله با راکت، بمب و موشک را می‌توان مطرح کرد.

ح) جابه‌جایی: از آن جایی که تاسیسات صنعتی به صورت ثابت در نقطه‌ای مستقر می‌شود و انتظار و تغییرات و تحولات دفعی از آنها نمی‌رود. چنانچه جمع‌آوری و نصب مجدد گونه‌هایی از صنایع تا حد لازم سهولت داشته باشد می‌توان کالبد‌های مورد نیاز را از نوع سبک و انعطاف‌پذیر مانند چادر و یا سازه‌های سبک با قابلیت مونتاژ و دمونتاژ آن انتخاب نمود و در مراحل زمانی مختلف محل آن را جابه‌جا نمود.

۲-۲ ) استتار comouflage

مفهوم کلی استتار هم رنگ و هم شکل کردن تاسیسات و تجهیزات با محیط اطراف می‌باشد. استتار از موثرترین و متداول‌ترین روشهای دفاعی غیرعامل در ارتش کلاسیک دنیا است.

در مبحث استتار دو نوع دید از طرف دشمن مدنظر است ۱- دید هوایی ۲- دید زمینی

عوامل مربوط به اجرای استتار عبارتند از: رنگ، سایه، بافت، زمین، جنس و مصالح و حرارت و ....

▪ انواع استتار

۱) استتار نوری

۲) استتار حرارتی

۳) استتار راداری

۴) استتار رادیویی (مثل ایجاد پارازیت یا ارسال فرامین کاذب)

۵) استتار بصری

۶) استتار صوتی

۷) ضد الکترونیکی

۲-۳ ) استحکامات:

در بحث پدافند غیرعامل استحکامات به سازه‌های موقتی اطلاق می‌شود که با توجه به شرایط و امکانات و میزان اهمیت و آسیب‌پذیری نقاط حیاتی و حساس در محل‌های مناسب و اطراف تاسیسات ایجاد می‌گردند تا مانع اصابت مستقیم موشک بمب یا ترکش این مهمات به تاسیسات و یا تجهیزات گردیده و اثرات ترکش و انفجار را به طور نسبی خنثی نمایند. استحکامات به شکل زیر طبقه‌بندی می‌شوند:

۱) خاکریز

چنانچه تجهیزات در فضای باز چیده شده و یا درون ساختمانی و با مقاومت مصالح معمولی قرار گرفته باشند با ایجاد خاکریز با ارتفاع و قطر مناسب می‌توان در مواردی مانع اصابت مستقیم بمب و موشک به تاسیسات و تجهیزات گردیده و در اکثر موارد مسیر ترکش و موج انفجار به طرف تاسیسات را سد کرد.

۲) کیسه شن

در صورتی که فضای لازم برای ایجاد خاکریز با شیب مناسب وجود نداشته باشد. با چیدن گونی‌های پر از شن و ماسه در چندین ردیف و روی هم می‌توان به نتایج مورد نظر برای حفظ تاسیسات دست یافت.

علاوه بر محصور کردن تاسیسات و تجهیزات می‌توان از کیسه شن به عنوان پوشش محافظتی نیز استفاده کرد (مثل: لوله‌های زمینی انتقال نفت....)

۳) دال بتنی، شبکه شن و یا استوانه بتنی

استفاده از این وسائل زمانی توصیه می‌شود که تداوم تهدید محتمل باشد.

۴) دیوار کشی

ایجاد دیوار احتیاج به بررسی کارشناسی داشته و قطر و ارتفاع آن با توجه به مقاومت مصالح به کار رفته باید محاسبه شود. دیوار کشی شامل آجر چینی، سنگ چینی، ایجاد بلوک‌هایی با سیمان مسلح و یا استفاده از بلوک‌های پیش ساخته می‌باشد. دیوار کشی بهتر است در قطعات مجزا و کنار هم صورت گیرد.

۲-۴ ) پوشش

ایجاد پوشش یک اقدام موقتی است که با بالا رفتن شدت تهدید و احتمال حمله هوایی موشکی انجام شده و تا زمانی که احتمال حمله وجود دارد ادامه می‌یابد. با این عمل تاسیسات و تجهیزات یا مرکز فعالیت از دید خلبان یا حسگر نصب شده در سر بمب و موشک پنهان گردیده و هدف گیری و هدایت موشک و بمب‌های هدایت شونده از جمله بمب‌های لیزری میسر نشده و یا دقت آنها کاهش می‌یابد. پوشش می‌تواند توسط دود ، بخار آب (غلیظ) و یا با هوا کردن بادکنک و بالن ایجاد شود.

▪ انواع پوشش:

ـ پوشش امنیتی: اقداماتی است که عمدتاً در مورد تاسیسات ثابت به کار گرفته می‌شود و فعالیت‌های مجازی یا غیرواقعی را برای دشمن تداعی می‌کند.

ـ پوشش فیزیکی: اصطلاحاً اقداماتی است که موقتاً به صورت فیزیکی مانع از تشخیص هدف می‌گردد. که از جمله این اقدامات می‌توان به ایجاد پرده دود یا بخار غلیظ اشاره کرد.

۲-۵ ) ایجاد سازه‌های امن و مقاوم‌سازی

طراحی و احداث تاسیسات حیاتی و حساس به گونه‌ای که به طور کلی در مقابل اصابت مستقیم بمب و موشک مقاوم باشند در خیلی از موارد اصولاً عملی نبوده و به صرفه و صلاح نیز نمی‌باشد. زیرا هزینه ایجاد و تاسیسات با چنین مشخصاتی ممکن است به مراتب پیش از کل تجهیزات مربوطه باشد.

در اکثر موارد اصلاح بر این است که اجزا مستقل تاسیسات و تجهیزات که اصابت احتمالی بمب موشک موجب از کار افتادن تجهیزات و توقف فعالیت بخشی از مجموعه گردیده اما خسارت جانبی زیادی به بار نمی‌آورد تنها در مقابل موج انفجار و ترکش بمب موشک محافظت شوند ولی بخشهایی از مجموعه که صدمه دیدن آنها موجب از کار افتادن کل سیستم و وقفه کامل یا نسبی در انجام فعالیت می‌گردد با مقاومت کافی اصابت بمب ساخته شوند.

چنانچه تاسیسات حیاتی و حساس که احتمالاً در فهرست هدف‌های دشمن قرار دارند فاقد مقاومت کافی در مقابل اصابت مستقیم بمب، موشک بوده و یا موج انفجار ناشی از اصابت، بمب موشک در نزدیکی تاسیسات را نتواند تحمل نمایند.می‌توان با اجرای طرح‌های خاص مهندسی، مقاومت بنای آنها را افزایش داده و احتمالاً به حد مطلوب رسانید.

۲-۶ ) پراکندگی

پراکندگی عناصر کالبدی یکی از مباحث مهم پدافند غیرعامل محسوب می‌گردد که در کاهش خسارت ناشی از ایراد ضربه تخریبی دشمن بسیار موثر است و به عکس در صورتی که دشمن در مراحل تهاجمی خود پیش از شناسایی حضور و با بازشناسی به مرحله نشانه‌روی و اصابت دست یابد تمرکز عناصر کالبدی و حساس مجموعه مورد تهاجم موجب می‌گردد عملیات تهاجمی با حجم کمتر و متمرکز، بیشترین تخریب را به جا بگذارد.

ایجاد مجتمع‌های عظیم صنعتی،‌تاسیسات بندری وسیع، نیروگاه بزرگ و غیره در کشور که ممکن است مورد حمله هوایی دشمن قرار گیرد به صلاح نیست.

در مورد مراکز موجود لازم است مطالعات صورت گرفته و در صورت امکان طرح‌هایی جهت انتقال تدریجی آنها به نقاط مختلف کشور تهیه شود تا با رعایت اصول پراکندگی در محل‌های جدید مستقر گردند.

۲-۷) تفرقه Separation

منظور از تفرقه، جداسازی بخشی یا بخشهایی از تجهیزات، قطعات یدکی مواد و سایر وسائل و انتقال آنها به محلی غیر از محل استقرار دائمی و نجات آنها از تاثیر یک حمله هوایی موشکی احتمالی است. این امر نباید باعث توقف کامل فعالیت‌ها گردد.

۲-۸ ) فریب و اختلال: به مجموعه اقداماتی که بتواند بازشناسی و توجه دشمن را از هدفهای مورد نظر منحرف کرده و موجب گمراهی وی در تشخیص و هدف‌گیری شود، فریب و اختلال اطلاق می‌شود.

۲-۹) دسترسی‌ها: دسترسی‌ها به معنی راه‌ها و فضاهای عبوری و ارتباطی است و در انواع و مقیاس‌های مختلف قابل طرح است. خطوط ارتباطی یک موضع به محیط بیرونی باید تابع ضوابطی باشد که خصوصیات تهدیدات منجر به اختلال در تردد و یا حذف تردد شود.

۲-۱۰) موانع

کلیه عواملی که نفوذ حضور دشمن را در محدوده مورد نظر مشکل نماید موانع نام دارد. انواع موانع عبارتند از:

الف) فاصله

یک اصل کلی آن است که هر چند فاصله سوژه از مبدا تهدید و تهاجم بیشتر باشد از ایمنی بیشتری برخوردار است، زیرا طی کردن فاصله با به کارگیری هر نوع شی تهاجمی اعم از موشکی،‌ هوایی و زمینی، مستلزم برنامه‌ریزی دقیق‌تر و به کارگیری سلاح و تکنولوژی کارآمدتر و هزینه گزاف‌تر و در عین حال خطرپذیری بیشتر است.

ب) توپوگرافی

به معنی پستی و بلندی‌های زمین می‌باشد در صورت وجود ناهمواری در مسیر نقاط مورد نظر علاوه بر خود این ناهمواری‌ها باعث دشواری حرکت مهاجم به خصوص نیروی زمینی می شوند در عین حال امکاناتی را جهت به کارگیری تدافعی فراهم می‌نماید.

ج) زیستگاه‌ها

در هر منطقه که توده‌ای از کالبد معماری و تجمع نیروی انسانی وجود داشته باشد دلیل استحکامات متنوع و پیچیدگی کالبدی و سایر امکانات و از طرفی عدم شناخت دقیق دشمن از میزان و مکانیزم مقاومت‌های احتمالی همواره نوعی احتیاط و تردید وجود داشت و این امر خود به مثابه وجود قابلیت‌های پیشگیرانه می‌باشد.

د) آبهای سطحی

شامل نهرها، رودها، کانال‌ها، دریاچه‌ها و حوضچه‌های طبیعی، مصنوعی، تالاب‌ها و برکه‌های سطوح زیر کشت غرقابی مانند برنج و نیشکر می‌باشد که استعداد مانع بوده را در مقابل هجمه‌های تصرف زمینی دارند.

ه) رمل‌ها

۲-۱۱ ) سیستم‌های ردیابی و اعلام خطر

بخشی از اقدامات پدافند غیرعامل و هوایی نظیر ایجاد پرده پوششی اقدامات درون سازمانی به منظور آماده نمودن محیط جهت ترک فعالیت استفاده از جان پناه و پناهگاه‌ها و غیره اندکی قبل از وقوع حملات هوایی موشکی صورت می‌گیرد.

و بنابراین کلیه افراد باید در زمان به نحوی از وقوع این حملات مطلع گردند.

مهمترین اقدام برقراری سیستم اعلام خطر در نقاط حیاتی و حساس با تشکیل یک مرکز اعلام خطر و گماردن یک نفر مسئول در هر زمان و استفاده از بلندگو، آژیر و خطر و غیره می‌باشد.

۳-۱۱) آموزش و فرهنگ سازی:

مسئولین تصمیم‌گیرندگان و کلیه افرادی که به نحوی در سیاستگذاری تهیه اجرای طرح‌های پدافندی غیرعامل سهمی می‌باشند. لازم است متناسب با نیاز از آ‌موزش‌های لازم برخوردار گردند. ارائه آموزش با تشکیل دوره‌های آموزشی مختلف، در مراکز آموزش نظامی و غیرنظامی میسر می‌باشد.

۲-۱۲) پنگاهگاه‌ها و جان پناه:

پناهگاه‌های به مکانی اطلاق می‌گردد که در مقابل اثرات حملات هوایی-موشکی نسبت به ساختمان‌های معمولی و یا فضای باز از امنیت بیشتری برخوردار باشد.

پناهگاه‌ها بهتر است در نزدیکی محل‌های تجمع افراد باشد و بهتر است در فاصله مناسب از تاسیسات و با استحکام مورد نظر جهت مقاومت در مقابل اصابت مستقیم بمب موشک و یا موج انفجار اتخاذ گردد.

پناهگاه‌ها باید مجهز به هواکش، سیستم تهویه طبیعی و یا مصنوعی، سیستم روشنایی و برق اضطراری، وسائل کمک‌های اولیه،آب و غذا، وسائل کنار زدن آوار و راه‌های ورود و خروجی متعدد به خارج از محوطه پناهگاه باشند.

▪ جان پناه:

چنانچه ساختمان محل فعالیت دارای مقاومت کافی در مقابل موج انفجار و ترکش نبوده و تجهیزات و وسائل به کار رفته در تاسیسات خود خطر آفرین باشند و در مواردی که تاسیسات خود هدف حمله هستند با شنیدن صدای آژیر باید به محل امن‌تر رفت.

جان پناه می‌توان یک سنگر بتنی سرپوشیده، سنگر معمولی با دیواره آجری یا حتی خاکی باشد که افراد بتوانند با رفتن درون آن و نشستن روی پاهای خود یا روی سنگر در معرض اصابت ترکش قرار نگیرد.

۲-۱۳) پدافند در مقابل حملات ویژه (شیمیایی، میکروبی، هسته‌ای)

استفاده از سلاح‌های شیمیایی در محیط جنگ رایج است و کمتر در محیط‌های تاسیساتی کاربرد دارد.

اعلام خطر حمله شیمیایی یا حملات هوایی معمولاً متفاوت بوده و این اعلام خطر ممکن است قبل یا هم زمان با حمله صورت پذیرد. استفاده از ماسک در این شرایط بسیار مهم است.

در مورد حملات هسته‌ای: چنانچه افراد بدانند در صورت اطلاع از انفجار قریب الوقوع هسته‌ای با رفتن داخل یک سنگر، کشیدن یک پتوی مرطوب روی سر خود می‌توانند تا حد زیادی از آثار ناشی از ریزش اتمی مصون بمانند. قطعاً در مقابل یک حمله هسته‌ای به طور کامل تسلیم نخواهند شد،‌ آموزش در این زمینه نقش موثری را ایفا می‌کند.

۲-۱۴) آمایش دفاعی

که شامل سازماندهی و چینش مناسب فضاها و تاسیسات برای نیل به اهداف استراتژیک و دفاعی صورت می‌گیرد و به مطالعات گسترده‌ای نیاز دارد.

۲-۱۵ ) سلاح شناسی:

یکی از مطالعات مهم در امور دفاعی و پدافندی، مطالعه بر روی توانایی‌های سلاح‌های متفاوت، میزان آسیب‌رسانی هر یک دسته‌بندی و روش‌های مقابله با آنها می‌باشد.

۲-۱۶ ) مکان یابی localisation

انتخاب مطلوب و بهینه یک محل با امکان تحقق آن فعالیت و داشتن شرایط مناسب برای توسعه آینده به گونه‌ای که علاوه بر عوامل عمومی اصول پدافند غیرعامل رعایت شود.

۲-۱۷ ) دفاع غیرنظامی Civil Defence

۱)مجموعه تمهیدات دفاع عامل و غیرعامل برای افراد و تاسیسات غیرنظامی (اصغر جدی -۱۳۸۳)

۲)مجموعه فعالیت‌های که می‌توان با انجام آن از بروز و استمرار سوانحی که جان و مال مردم را تهدید می‌کند جلوگیری نمود و یا در صورت بروز، آثار ناشی از آن‌را کاهش داد (موحدی نیا)

۳) کاهش خسارات مالی و صدمات جانی وارده بر غیرنظامیان در اثر حوادث طبیعی یا حوادث غیرطبیعی (مهندسی شمسایی)

▪ مفهوم دفاع غیرنظامی:

در منابع لاتین عبارت «دفاع غیرنظامی» یا «دفاع شهری» برابر با عبارت civil Defence است. دفاع غیرنظامی «حفاظت از غیر نظامیان در شرایط جنگی» است و از این رو مشتمل بر بخشی از دفاع ملی است که در پی تمهیدات لازم به منظور کسب آمادگی کافی در برابر هرگونه حمله احتمالی یا باج خواهی از یک کشور می‌گردد. طبق این تعریف، دفاع غیر نظامی باید «ایمنی جمعیت غیرنظامی کشور و ادامه حیات آنان (در زمان جنگ) را تضمین نماید». از این رو دفاع غیرنظامی به صورت سیستماتیک اهداف زیر را دنبال می‌نماید:

۱) به حداقل رسانیدن آثار حاصل از حملات نظامی بر جمعیت غیرنظامی

۲) مقابله فوری با شرایط اضطراری حاصل از چنین حمله‌ای

۳) بازیابی و برقراری تسهیلات و خدمات آسیب دیده در نتیجه چنین حمله‌ای

▪ نتیجه گیری

آنچه در این مقاله به آن پرداخته شد عبارت بود از اهم موضوعاتی که در مطالعه دفاع غیر عامل مورد بررسی قرار گیرد. بدون تردید مسائل جانبی بسیار زیادی وجود دارند که در مجال‌های دیگر قابل بررسی هستند. مبحث مهم فرهنگسازی در مسئله دفاع غیر عامل یکی از این موضوعات می‌باشد.

۲-۱۸ ) استحکامات fortification

ایجاد هرگونه حفاظی که در مقابل اصابت مستقیم بمب، راکت، موشک، توپخانه، خمپاره و یا ترکش آنها مقاومت نموده و مانع صدمه رسیدن به نفرات، تجهیزات یا تاسیسات گردیده و اثرات ترکش و موج انفجار را به طور نسبی خنثی نماید.

۲-۱۹ ) مراکزحیاتی (vital Centers)

مراکزی که دارای گستره فعالیت ملی می‌باشد و وجود و استمرار فعالیت آنها برای کشور حیاتی است و آسیب یا تصرف آنها بوسیله دشمن باعث اختلال کلی در اداره امور کشور می‌گردد.

▪ مراکز حساس Critcal Centers

مراکزی که دارای گستره فعالیت منطقه‌ای می‌باشند و وجود و استمرار فعالیت آنها برای مناطقی از کشور ضروری است و آسیب یا تصرف آنها به وسیله دشمن باعث بروز اختلال در بخشی از کشور می‌گردد.

▪ مراکز مهم Important centers

مراکزی که دارای گستره فعالیت محلی می‌باشند و وجود و استمرار فعالیت آنها برای بخشی از کشور دارای اهمیت است و آسیب یا تصرف آنها به وسیله دشمن باعث بروز اختلال در بخشی از کشور می‌گردد.

۲-۲۰) تهدیدات:

تهدید دشمن (آمریکا) را کاملاً جدی بگیرید (فرمانده معظم کل قوا)

به کارگیری پدافند غیرعامل در جهت مقابله با تهدیدات و تقلیل خسارات ناشی از حملات هوایی، موشکی، زمینی و ... کشور مهاجم، موضوعی بنیادی و اساسی است که وسعت و گستره آن تقریباً تمامی مراکز حیاتی و ‌آسیب پذیر نظامی، اقتصادی و ... کشور را در برگرفته و حفظ امنیت ملی، استقلال سیاسی و اقتصادی و پیروزی در جنگ به نحو چشم‌گیری در راس امور است.

مدیریت پدافند غیرعامل در واقع به دنبال آن است که «ژن» دفاع را در درون ساختار جامعه‌ای که امکان مورد تهاجم شدن آن وجود دارد قرار دهد.

از طرفی نیز بدون هیچ نوع شناختی از نحوه تهاجم دشمن و روش‌های ایراد خسارت نمی‌توان به راه حل مناسب برای پیشگیری از آن اندیشید. لذا قدم اول دشمن شناسی (نحوه تهاجم دشمن) است.

هر مهاجمی برای رسیدن به هدف تهاجم خود که در وهله اول وارد آوردن خسارت به طرف مقابل است، لاجرم ملزم به طی مراحلی است که در آن مراحل، بسته به نوع تهاجم (زمینی، هوایی، دریایی و ...) دارای ماهیتی متفاوت می‌باشد.

مهاجم نیز برای انجام تهاجم خودش یک سری مراحل و روش‌هایی را دنبال می‌کند از جمله:‌

۱) شناسایی

۲) حضور

۳) نشانه‌روی

۴)ایراد خسارت

۵) فرار

آنچه مسلم است وظیفه ما ایجاد خلل در هر یک از مراحل فوق می‌باشد تا بتوان به هدف دفاع که همان به حداقل رساندن میزان خسارت دشمن به نیروهای و تاسیسات و تجهیزات خودی است رسید.

هر گاه تمهیدات دفاع عامل همراه با ملزومات دفاع غیرعامل به حدی از کارآمدی برسد و یا بالاتر باشد خود به‌خود باعث از بین رفتن طمع دشمن و ناامیدی در تهاجم خواهد شد و یا در صورت حادث شدن تهاجم، دشمن را در دستیابی به اهدافش با مشکل جدی روبرو خواهد نمود.

هر کشوری که به مسائل نظامی، دفاعی،‌تهدیدات و فرصت‌ها نیاندیشد محکوم به نابودی است چرا که سایر حکومت‌ها به جای او خواهند اندیشید. این مسئله برای کشورمان به لحاظ قرارگیری در موقعیت استراتژیک جغرافیایی منابع طبیعی از اهمیت بیشتری برخوردار است.

تصرف هر کشوری به طور ناگهانی یا به مرور صورت می‌گیرد، در حال حاضر با توجه به محاصره ایران توسط آمریکا یکی از روشهایی که می‌بایست بیشتر مورد توجه و تامل قرار گیرد، تهاجم نظامی به صورت غافلگیرانه است که جوابگوی اصلی آن «دفاع غیرعامل» می‌باشد. یکی از مشخصه‌های نبرد نوین که در دهه گذشته شاهد نمونه‌هایی از آن بودیم به کارگیری گسترده فناوری‌های نوین در آن می‌باشد. مقابله با فن‌آوری‌های تهدید یا دستیابی به آنها بسیار پرهزینه، زمان‌بر و نیازمند ریسک بسیار بالا است.

در زمینه روند پیشرفت تجهیزات و تسلیحات در قرن بیست و یکم به نکات ذیل می‌توان اشاره کرد:

- تکثیر سلاح‌های در جهت سیستم‌های با عوامل غیرانسانی است.

- هواپیماهای بدون سرنشین طیف زیادی از فعالیت‌ها را انجام می‌دهند.

- هلیکوپترها در آینده به صورت چند منظوره خواهد بود

1- اهميت پدافند غيرعامل

دفاع غيرعامل در واقع مجموعه تمهيدات ،اقدامات و طرح‌هايي است كه با استفاده از ابزار، شرايط و حتي‌المقدور بدون نياز به نيروي انساني به صورت خود اتكا صورت‌گيرد چنين اقداماتي از يك سو توان دفاعي مجموعه را در زمان بحران افزايش داده و از سوي ديگر پيامدهاي بحران را كاهش و امكان بازسازي مناطق آسيب‌ديده را با كمترين هزينه فراهم مي‌سازد. در حقيقت طرح‌هاي پدافند غيرعامل قبل از انجام مراحل تهاجم و در زمان صلح تهيه و اجرا مي‌گردند با توجه به فرصتي كه در زمان صلح جهت تهيه چنين طرح‌هايي فراهم مي‌گردد ضروري است اين قبيل تمهيدات در متن طراحي‌ها لحاظ گردند. به‌كارگيري تمهيدات و ملاحظات پدافند غيرعامل علاوه بركاهش شديد هزينه‌ها، كارآيي دفاعي طرح‌ها، اهداف و پروژه‌ها را در زمان تهاجم دشمن بسيار افزايش خواهد داد

2- ملاحظات در پدافند غيرعامل

 تجربيات حاصل از جنگ تحميلي و خسارت‌هاي وارده و ناشي از تهاجمات دشمن به تأسيسات نظامي و صنعتي از قبيل: كارخانجات توليد تسليحات نظامي، نيروگاه‌ها، پالايشگاه‌ها، محورهاي مواصلاتي، بيمارستان‌ها، پادگان‌ها و صنايع مادر، لزوم توجه به دفاع بهينه را كه تلفيقي از پدافند عامل و غيرعامل مي‌باشد بر همگان روشن ساخت. آنچه كه در اين ميان و در خصوص پدافند غيرعامل و اصول مرتبط با آن مد نظر است توجه به اين نكته اساسي است كه: در ساخت و راه‌اندازي پروژه‌ها و طرح‌هاي بزرگ و كلان اقتصادي باحجم سرمايه گذاري‌هاي انبوه نظير پالايشگاه‌ها، سدها، مجتمع‌هاي پتروشيمي، فرودگاه‌ها و غيره به اصول و مباني پدافند غيرعامل توجه اساسي به عمل نيامده‌است و از طرفي نيز بدون توجه به ملاحظات امنيتي و دفاعي سرمايه گذاري‌هاي كلاني در سطح كشور انجام‌گرفته و يا در حال انجام است. پروژه‌ها وتأسيسات اقتصادي و زيربنايي بدون رعايت و يا دخالت ملاحظات و ترتيبات دفاعي و امنيتي ساخته‌شده و يا توسعه يافته‌اند و به صورت يك هدف كاملا عريان و در عين حال قابل توجه و مورد علاقه دردسترس و يا تيررس دشمن وكشورهاي مهاجم قرار گرفته‌اند.

موقعيت و موضع استقرار استحكامات و تجهيزات دفاعي كشور نظير سايت‌هاي موشكي و راداري با توجه به اين نكته كه برخي از آنها قبل از پيروزي انقلاب اسلامي توسط نيروهاي بيگانه طراحي و ساخته‌شده‌اند و يا توسط سيستم‌هاي جاسوسي و سيستم‌هاي جمع‌آوري و شناسايي دشمن كشف و شناسايي شده‌اند تغييري نكرده‌است. چنين به نظر مي‌رسدكه تأسيسات و ابنيه‌هاي فني در دو بخش نظامي و غيرنظامي بدون انجام مطالعات و بررسي‌هاي ژئوپلتيكي، طرح‌هاي آمايش سرزمين و طرح‌هاي آمايش دفاعي احداث گرديده و يا توسعه يافته‌اند. صنايع مادر و زيربنايي در كشور نيز به‌صورت يكپارچه و عظيم و در عين‌حال متمركز طراحي و راه‌اندازي شده‌اند و به مسأله بزرگ بودن اين قبيل صنايع در مقابل توجه به اصول و مباني پدافند غيرعامل از قبيل: كوچك سازي و پراكنده‌سازي توجه بيشتري معطوف شده‌است.

3- رويكرد جامع به مقوله پدافند غيرعامل

با توجه به روند جنگ‌ها و شرايط حال حاضر دنيا( چه از لحاظ تكنولوژيكي و چه از لحاظ سياست‌هاي راهبردي) رويكردهاي زير برطرح پدافند غيرعامل حاكم است:

1- به عنوان يك فرض مسلم وقطعي، پرداختن و توجه ويژه به مقوله پدافند غيرعامل از لحاظ كمي و كيفي و بررسي سامانه‌هايي كه مي‌بايست مورد توجه پدافند غيرعامل قرار‌گيرند نقش مهم و ارزشمندي را در تعيين سرنوشت جنگ بر عهده خواهدداشت.

2- نظر به اهميت در خور توجه و بايسته پدافند غيرعامل و سامانه‌هاي آن، وحدت فرماندهي و هماهنگي در خصوص نحوه و چگونگي اجرا، هدايت و راهبرد عمليات استتاري در سطوح عمودي و افقي نيروهاي مسلح كشور و ساير منابع ملي، لازمه موفقيت در عمليات‌هاي پدافند غيرعامل و كارآمدي مديريت راهبردي اين نوع پدافند مبتني برشيوه‌هاي نوين است .

3- بدون شك پيشرفت‌هاي روز افزون در حوزه‌هاي ارتباطات، مخابرات و سيستم‌هاي شناسايي و جمع‌آوري اطلاعات، تغييرات قابل توجهي را در مكانيسم‌ها و سازوكارهاي حاكم بر فعاليت‌ها و چالش‌هاي نظامي و دفاعي بوجود آورده‌است. همچنين شرايط حاضر جهاني بسيار متغيير بوده و روند رو به رشد سيستم‌هاي مزبور بسيار شتاب‌آلود و سريع است.

4- از آنجا كه روش‌هاي طراحي، مراقبت و نگهداري، برنامه‌ريزي، ديسيپلين و توسعه ميداني در پدافند غيرعامل نوين با توجه شرايط و نحوه رويارويي و تقابل با دشمن از نظر سياسي و جغرافيايي متفاوت است، تنوع شرايط و راهكارها، انعطاف و پويايي مفهوم فرماندهي وكنترل عمليات پدافند غيرعامل را در پي دارد.

از عناصر و پارامترهايي كه در فرآيند برنامه‌ريزي براي مديريت، فرماندهي و كنترل مستقيم و غيرمستقيم پدافند غيرعامل مهم و تأثيرگذار هستند مي‌توان موارد زير را برشمرد:

ü    فرهنگ سازماني

ü    ساختار سازماني و سلسله مراتب فرماندهي

ü    سياست‌هاي راهبردي( استراتژي راهبردي و دكترين )

ü    امكانات موجود رزمي و پشتيباني

ü    سطح دانش و آگاهي فرماندهان

4- حوزه هاي پدافند غيرعامل :

محورهاي هاي كلان تأثيرگذار بر پدافند غيرعامل در سطح ملي بر اساس نمودار ارائه شده شامل موارد ذيل مي‌باشد

ü     حوزه حمل و نقل و ارتباطات

ü     حوزه دارو، غذا، آّب و بازيابي نيروي انساني

ü     حوزه انرژي

ü     حوزه رسانه‌ها و تبليغات روانيچ

ü     حوزه مخابرات

ü     حوزه صنايع

ü     حوزه مالي و اقتصادي

ü     حوزه ديپلماسي و امنيت

ü     حوزه دفاع

  

 

مقایسه قدرت نظامی ایران و عراق

مقایسه قدرت نظامی ایران و عراق
یکشنبه 11 اسفند ماه سال 1387 ساعت 23:32

مقایسه قدرت نظامی ایران و عراق

قدرت نظامی ایران و عراق از آغاز جنگ در سال ۱۹۸۰ میلادی تا پایان جنگ در سال ۱۹۸۷ هیچگاه با یکدیگر یکسان نبود. حمایت تمامی کشورهای عربی بجز سوریه از رژیم بعث عراق و حمایت مالی و تسلیحاتی بسیاری از کشورهای جهان از رژیم بعث عراق، تفاوت نابرابری قدرت نظامی میان دو کشور را به خوبی نمایان می‌کند. جدول زیر، نمودار قدرت نظامی دو کشور را در آغاز جنگ و در پایان جنگ نشان می‌دهد که توسط مجله اکونومیست منتشر شد.۲۲

نابرابری توازن قدرت (۱۹۸۰-۱۹۸۷) عراق ایران
تانک‌ها در سال ۱۹۸۰ ۲۷۰۰ ۱۷۴۰
تانک‌ها در سال ۱۹۸۷ ۴۵۰۰ ۱۰۰۰
هواپیماهای جنگنده در سال ۱۹۸۰ ۳۳۲ ۴۴۵
هواپیماهای جنگنده در سال ۱۹۸۷ ۵۰۰+ ۶۵*
بالگردهای جنگنده در سال ۱۹۸۰ ۴۰ ۵۰۰
بالگردهای جنگنده در سال ۱۹۸۷ ۱۵۰ ۶۰
توپخانه در سال ۱۹۸۰ ۱۰۰۰ ۱۰۰۰+
توپخانه در سال ۱۹۸۷ ۴۰۰۰+ ۱۰۰۰+

بسیجی به این میگن

بسیجی به این میگن

در چند متری دشمن صدایی مرا را در جا میخکوب کرد که می‌گفت: یا امام زاده بالا ... یا امام زاده بالا ... به یکی از برادران که امدادگر بود، گفتم: سریع خود را پایین برسان ببین چه خبره؟ سعی کن ساکتش کنی. امدادگر پایین رفت و بعد از مدت کوتاهی صدا قطع شد. بعد از اتمام درگیری ... صبح روز بعد به مقر برگشتیم. سر راه ساختمان کوچکی بود که به عنوان بهداری از آن استفاده می‌کردیم. به برادرانی که همراهمان بود، گفتم: کاش سری به مجروحین بزنیم اگر کمکی از دستمان برآمد، برای آن‌ها انجام دهیم. برادران قبول کردند.
جلوی درب ساختمان برادر امدادگرمان را دیدیم بعد از احوال‌پرسی از ایشان پرسیدم: کسی که امام زاده بالا را صدا می‌کرد حالش چه‌طور است؟ گفت: علی‌رغم جراحات عمیقش به لطف خدا حالش بسیار خوب است. هنوز این‌جاست اگر مایلید می‌توانید او را ببینید.
داخل شدیم. اتفاقاً آن مجروح که 12-13 سال بیشتر نداشت، د رراهرو قدم می‌زد. با دیدن او بسیار متأسف شدیم؛ از کمر تا نوک پایش را پانسمان کرده بودند. جلو رفتم و پرسیدم: برادر شما همانی نیستید که دیشب امام زاده بالا را صدا می‌کردی؟ گفت: بله ... پرسیدم: چرا امام زاده بالا این همه امام ...
لبخندی زد و گفت: من بچه‌ی ملایر هستم. در ملایر امام زاده‌ای است به نام امام زاده بالا. از کوچکی هر وقت برایم چیزی پیش می‌آمد به آن امام زاده متوسل می‌شدم. دست خودم نبود. با دیدن روحیه‌ی او به خود گفتم: عجب بسیجی دلاوری اصلاً ککش هم نمی‌گزد هر کسی جای او بود، از تخت پایین نمی‌آمد. اصلاً انگار نه انگار که زخمی شده. گفتم: برادر پانسمانت را عوض کرده‌اند؟ گفت: نه از دیشب تا به حال آن را باز نکرده‌اند ... پرسیدم: اجازه می‌دهی پانسمانت را عوض کنم؟ با فروتنی پاسخ داد: خواهش می‌کنم شرمنده‌ام می‌کنید ... گفتم: این حرف‌ها چیست؟ وظیفه است.
او را روی تخت نشاندم و آرام شروع به باز کردن باندها کردم. هر لحظه انتظار لحظه‌ی دلخراشی را داشتم اما هر چه باند را بیشتر باز می‌کردم، بیشتر تعجب می‌کردم. تا این که باندها کاملاً باز شد اما اثری از زخم دیده نمی‌شد. با تعجب گفتم: برادر کجایت زخمی شده؟ ... نمی‌دانم؟ ... یعنی تو نمی‌دانی از کدام ناحیه مجروح شدی؟ ...
نه دیشب هوا خیلی تاریک بود. در ان اوضاع و احوال درگیری، برادر امدادگر سریع تمام قسمتی که شلوارم خونی شده بود، بست. با تعجب گفتم: من که خونی نمی‌بینم لااقل بگو کجایت درد می‌کند؟ با خونسردی پاسخ داد: ولی من دردی احساس نمی‌کنم! عصبی شدم؛ چی! مگر می‌شود کسی مجروح شود ولی احساس درد نکند؟ با سادگی گفت: بله ممکن است؛ طی دوره‌ی آموزش، مربیمان گفت: « معمولاً وقتی کسی ترکش می‌خورد، دردی احساس نمی ‌کند. »
کلافه شدم و داد زدم: درست است مؤمن اما برای مدت کوتاهی نه چند ساعت ...
خلاصه بعد از بررسی دقیق متوجه شدیم که ترکش به قمقمه‌ی ایشان اصابت کرده و یک باره آب قمقمه روی شلوار او ریخته و ایشان چون اصابت ترکش را به قمقمه احساس کردند، گمان کرده‌اند که آب ریخته شده، خون است و ... بقیه را که بهتر می‌دانید.
بچه‌ها تا توانستند خندیدند و در حالی که به این سو تفاهم پر دردسر فکر می‌کردم، با خودم گفتم: بله به این میگن بسیجی!؟

خصوصیات فرماندهان و رزمندگان ایران و فرماندهان و سربازان عراقی

خصوصیات فرماندهان و رزمندگان ایران و فرماندهان و سربازان عراقی    
اگر بخواهیم بین فرماندهان و سربازان دو کشور ایران و عراق مقایسه‌ای بعمل آوریم، باید اول فرمانده کل نیروهای مسلح دو کشور را با هم مقایسه کنیم، هر چند مقایسه شخصیت پیامبرگونه و ملکوتی حضرت امام (ره) با موجود حیوان صفتی مثل صدام، گناه بزرگی است ولی برای انتقال ارزشهای جاویدان دفاع مقدس ناچار به این کار هستیم. کما اینکه مقایسه فرماندهان و رزمندگان ما با فرماندهان و سربازان عراقی کار ناصوابی است.
امام خمینی (ره) در یک نگاه
نام مبارک ایشان روح الله مصطفوی خمینی، معروف به روح الله موسوی خمینی است.پدر بزرگ حضرت امام (ره) سیداحمد در نجف و کربلا در حال تحصیل علوم دینی بودند که  با یکی از اهالی فرفهان خمین آشنا می شوند.
سید احمد به دعوت ایشان به خمین می‌آیند و با دختر وی ازدواج می‌کنند. حاصل این ازدواج سه فرزند دختر و یک فرزند پسر به نام آقا مصطفی پدر بزرگوار حضرت امام (ره) است. سید احمد در سال 1285 یا اوایل 1286 هجری قمری در خمین وفات می‌کنند و طبق وصیتشان پیکرش را به شهر مقدس کربلا منتقل و در آنجا به خاک می‌سپارند.
آقا مصطفی پدر بزرگوار حضرت امام (ره) آموزش علوم دینی را در حوزه‌های علمیه خمین، اصفهان شروع می‌کنند و در حوزه نجف اشرف به درجه اجتهاد می‌رسند.
به دلیل مبارزات زیادی که ایشان با حاکمان ظالم و خان‌های خمین و اراک داشتند و مانع از ظلم آنها به مردم می‌شدند، سرانجام در سن 42 سالگی در سال 1320 هجری قمری در راه خمین به اراک توسط دو نفر از مزدوران عنصر السلطان، والی عراق عجم یا اراک کنونی، به شهادت میرسند و طبق وصیتشان پیکر ایشان نیز به شهر مقدس نجف منتقل و در آنجا به خاک سپرده می‌شود.
مادر حضرت امام (ره) با همراهی تعدادی از اقوام برای خونخواهی پدر ایشان به تهران می‌آیند و در این راه با استقامت و پایداری فراوان، وزیر دربار و محمد علی میرزا، ولیعهد مظفرالدین شاه و دیگر مسئولین آن زمان را وادار به اعدام قاتل همسر خود می‌کنند. در این زمان حضرت امام (ره) دوران طفولیت را می‌گذراند و در آغاز زندگی با طعم یتیمی و واژه‌ی شهادت آشنا می‌شود.
میلاد مبارک حضرت امام (ره) در روز 20 جمادی الثانی 1320 هجری قمری برابر با اول مهر 1281 هجری شمسی و مصادف با سالروز میلاد مقدس حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) دختر پیامبر گرامی اسلام است. ایشان تحصیلات خود را از مکتب خانه خمین شروع و در شهرهای اراک، اصفهان، قم و نجف ادامه میدهند و به درجه اجتهاد می‌رسند و مرجعیت جهان تشیع را عهده‌دار می‌شوند.
ظلم ستیزی، دفاع از مظلوم و جنگ با دشمنان دین خدا ، مانند میراثی است که از گذشتگانش به او رسیده. حضرت امام (ره) در راهی که خداوند برایش مقرر کرده است از هیچ چیز نمی‌ترسد، از ایران به ترکیه از ترکیه به عراق، از عراق به فرانسه تبعید می‌شود. فرزندش را به شهادت می‌رسانند و سختی‌های طاقت فرسایی را متحمل می‌شود، ولی این سختی‌ها کمترین خللی در اراده ی الهی این رهبر فرزانه ایجاد نمی‌کند.
این شخصیت روحانی با رهبری و به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی مردم ایران و بیرون کردن شاه و آمریکائی‌ها، زمینه‌ساز حکومت منجی بشریت، حضرت مهدی (عج) می‌شود.
وقتی خداوند به حضرت موسی (ع) ابلاغ کرد به طرف فرعون حرکت کن و او را به دین خدا دعوت نما و اگر او دین خدا را قبول نکرد با او به مبارزه بپرداز. حضرت موسی (ع) با اینکه پیامبر خدا بود و مستقیم با خداوند متعال صحبت می‌کرد، از خداوند خواست که برادرش هارون را هم در این مأموریت به کمک او بفرستد.
ولی حضرت امام (ره)یکه و تنها در مقابل فرعون ایران و فرعون دنیا ایستادند و با دست خالی بر شاه و آمریکا پیروز شدند.
آیا شأن و شخصیت ایشان بالاتر از برخی پیامبران نیست؟
یکی از پیش بینی‌های الهی حضرت امام (ره) فرمان تشکیل بسیج در نه ماه و بیست و دو روز قبل از شروع جنگ بود، که نشان از ارتباط آن حضرت با عوامل ما فوق طبیعت است.
در اینجا شاید ذکر دو خاطره از فرماندهان سپاه و ارتش‌وچندجمله، کمی از آن اسرار نهفته در این شخصیت عرفانی را روشن نماید.
سردار سرلشگر پاسدار سید رحیم صفوی فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:
 در دوم بهمن 1364 برای ارائه توضیحات در خصوص عملیات والفجر 8 خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم. برای عبور چند هزار نفر از رزمندگان از رودخانه اروند، با توجه به اینکه رودخانه خروشانی بود و جزر و مد داشت، نگرانی داشتیم. البته (تجربه‌ی) عملیات‌های قبل مثل بدر و خیبر را داشتیم. اگر ما این چند هزار نفر را از این رودخانه عبور بدهیم، چه خواهد شد و ...
آن بزرگوار با آن حال (شاید بیماری حضرت امام (ره)) حدود نیم ساعت از روی نقشه با دقت توضیحات ما را ملاحظه فرمودند و نگرانی ما را هم متوجه شدند.
سپس فرمودند: «شما به خدا اعتماد داشته باشید، اصلاً فرمانده کل قوا خداست، همان خدایی که به شما مأموریت داده که نماز بخوانید، همان خدایی که به شما امر کرد. دفاع بکنید؛ بروید و مطمئن باشید که پیروزید.»
این عملیات یکی از موفق‌ترین حملات برون مرزی رزمندگان اسلام می باشد که حاصل آن آزاد سازی شهر بندری فاو در عراق بود و طرح آن امروزه در دانشگاه‌های معتبر نظامی دنیا تدریس می‌شود.
امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی جانشین سابق ریاست ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح:
قبل از عملیات فتح المبین دشمن پیشدستی کرد و حمله‌‌ای را آغاز کرد که تمام محاسبات و نقشه‌های ما را برای این عملیات از بین برد. فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه کربلا تصمیم گرفتند از حضرت امام (ره) در این زمینه کمک بگیرند.
یکی از خلبانان نیروی هوایی به نام حق شناس، که بعدها به شهادت رسید، اعلام آمادگی کرد که هر کدام از ما (من یا برادر محسن رضایی فرماندهی وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در کابین عقب هواپیمای شکاری F5 قراربگیریم، ایشان ما را به تهران برساند و پس از کسب تکلیف از حضرت امام (ره) دوباره به جنوب بر ‌گرداند. قرار شد آقای محسن رضایی این کار را انجام دهند، با مسئولیت خودشان به هواپیمای شکاری سوار شدند و به تهران پرواز کردند.
پس از دو ساعت که از تهران برگشتند، در حالیکه چهره شادابی داشتند، اینگونه گفتند: «حضرت امام (ره) وضعیت سخت ما را گوش نمودند و تبسمی کردند و فرمودند: «هیچ نگران نباشید و همچنان هم باید مصمم باشید که عملیاتتان را انجام بدهید.»
درخواست کردم استخاره کنند، فرمودند: «استخاره لازم نیست ولی اگر مایلید که از قرآن هم قوت قلب بگیرید به نیت طلب خیر، قرآن را باز کنید و خداوند قلبتان را قوی می‌‌‌کند و حتماً موفقید، انشاء‌الله»
قرآن را باز کردیم به لطف خداوند متعال سوره مبارکه فتح آمد و این برای ما خیلی پرمعنا بود یکی از برادران آیات سوره فتح را با صوت خوشی خواندند و همه اشک شوق ریختیم.»
در این عملیات صدها کیلومتر مربع از خاک ایران از اشغال ارتش عراق خارج شد، را دار و سایت 5 و 4 که نقش مهمی در رهگیری و کنترل منطقه داشت،‌ به دست رزمندگان اسلام افتاد و مثل همیشه صدام بدقولی کرد. او قبل از آزاد سازی این سایت‌ها گفته بود: «اگر ایرانی‌ها این سایت‌ها را آزاد کنند کلید بصره را به آنها خواهم داد.» 

عبادات
-    امام مدت 15 سال هر شب زیارت حضرت علی (ع) در نجف اشرف می‌رفتند
-    در سخت‌ترین شرایط او حاضر به ترک نماز شب نشد. حتی در آخرین ساعات عمر خود که در بیمارستان بستری بود
-    در ماه چند نوبت قرآن را ختم می‌کردندو...
 
ساده‌زیستی
امام در طول زندگی خود مستأجر بودند. ایشان در حالیکه رهبر ایران بودند در یک خانه اجاره ایی که 120 متر مربع مساحت آن بود و 70 متر مربع ساختمان داشت زندگی می‌کردند. ایشان این خانه را از آقای سید حسن حسینی داماد آقای جمارانی اجاره کرده بودند.

مهربانی
یک مسلمان عرب تبار از آمریکا در نامه‌ایی برای حضرت امام (ره) نوشته بود: من با توهین به شما مرتکب گناهی بزرگ شده‌ام و این گناه به صورت کابوسی وحشتناک، همواره آزارم می‌دهد. امام در جواب نامه ایشان فرمودند: «ایشان را بخشیدم».

تحصیل و تهذیب
امام بارها به طلاب می‌فرمودند: «اگر یک قدم برای تحصیل علم بر می‌دارید، باید دو قدم در راه تهذیب نفس بردارید».

صدام که بود؟
نام مادرش (صحبه) و این تنها چیزی است که ا زگذشته او مشخص است. صحبه دختری روستایی بود که مجبور بود برای تأمین مخارج زندگی خود و خانواده‌اش فراورده‌های‌شیردامهایشان را را از روستا به شهر آورد و به فروش رساند.
در یکی از این آمد و رفت‌ها با یک تاجر یهودی برخورد می‌‌‌کند.
تاجر یهودی شیفته او می‌شود و صحبه در قبال دریافت پولی خود را در اختیار تاجر یهودی قرار می‌دهد. ارتباط آنها سه ماه ادامه پیدا می‌‌‌کند تا اینکه صحبه ناخواسته حامله می‌شود.
او خیلی تلاش می‌‌‌کند تا این جنین را که جز آبروریزی برای او و خانواده‌اش ثمری ندارد، سقط کند ولی موفق نمی‌شود.
پدربزرگ صدام (طلفاح) وقتی از این موضوع باخبر می‌شود بر عکس عرب‌های متعصب آن روز که بی‌درنگ در برخورد با چنین فضاحتی اقدام به کشتن دختر می‌کردند، صحبه را به عقد مردی عقب مانده ذهنی به نام حسین درمی‌آورد.
مدتی بعد حسین را می‌کشد تا از رسوایی ارتباط نامشروع دخترش و حاملگی حاصل از آن جلوگیری کند. از هویت پدر صدام هیچ کس اطلاع بیشتر از این ندارد که او یک تاجر یهودی بوده است.   در سال 1963 میلادی وقتی حزب بعث به رهبری احمد حسن البکر با سرنگونی حکومت عبدالکریم قاسم در عراق به حکومت رسید، صدام بی درنگ از مصر به عراق برگشت، او با بازگشت بعثی‌ها به قدرت، به عنوان معاون شورای فرماندهی انقلاب در زندان مخوف «قصرالنهایه» مستقر و فجیع‌ترین جنایتها و شکنجه‌ها را مرتکب شد.
انداختن مخالفین در حوضچه‌های اسید، سوزاندن و آتش زدن زنده زنده‌ی مخالفین از اقدامات وحشیانه او بود.
صدام‌در راه به قدرت رسیدن نه تنها با مخالفین خود اینگونه برخورد می‌کرد بلکه با دوستان و همکاران خود نیز رفتاری وحشیانه داشت، او حتی در این راه به رئیس جمهور عراق، «حسن البکر» که عضو حزب بعث بود نیز رحم نکرد و با مسموم نمودن، او را به قتل رساند و با کشتن صدها نفر از همکاران خود که، احساس می‌کرد شاید در حکومت بر عراق رقیب او باشند وحشتناک‌ترین و مخوف‌ترین حکومت دیکتاتوری را در دوران معاصر پایه‌ریزی کرد. حکومتی که در آن شأن و منزلت انسانی کوچکترین ارزشی نداشت.
دو نمونه از جنایات بی‌شمار صدام که به صورت فیلم باقی مانده است:
-    مردی اعتراف نمی‌کند، کودک 2 یا 3 ساله او را جلوی سگهای‌هار  می‌اندازند، سگها در مقابل چشمان پدر، پیکر کودک را تکه تکه می‌کنند و می‌خورند.
-    ریختن بنزین بر روی تعدادی کودک و سوزاندن آنها در مقابل چشمان والدین آنها.
-    صدام را می شود با دیکتاتورها و حاکمان سفاکی مثل چنگیزخان مغول و هیتلر مقایسه کرد. او حکومت مخوفی بر اساس ظلم ، ستم ، تجاوز ، کشتار زندانها و شکنجه گاههای زیادی بنا کرده بود . سالهای حکومت او پر از اعدامهای دسته جمعی ، آواره گی هزاران نفر از شیعیان و کردها و جنایات دیگر بود .صدام در این راه به همکاران نزدیک خود از جمله « عدنان خیرالله» وزیر جنگ وقت عراق  و « ماهر عبدالرشید» فرمانده وقت سپاه سوم عراق و ده ها تن از فرماندهان ارتش عراق و حتی دو تن از دامادهایش نیز رحم نکرد و به شکلهای گوناگون دستور قتل آنها را صادر کرد.  

خصوصیات فرماندهان ایران
شهید دکتر مصطفی چمران وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی:
در حالی در سال 1336 خورشیدی در رشته الکترومکانیک از دانشکده فنی تهران فارغ التحصیل شد که در تمام دوران تحصیل شاگرد اول بود.
یکسال بعد با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به آمریکا اعزام شد و با تحقیقات علمی مهمی که داشت در جمع معروف‌ترین دانشمندان جهان عصر خود، در کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه آمریکا (برکلی) با ممتازترین درجه‌ی علمی موفق به اخذ دکتری الکترونیک و فیزیک پلاسما گردید. با موقعیت ممتازی که او در جامعه‌ی علمی آمریکا داشت، هر زندگی که اراده می‌کرد برایش فراهم می‌کردند. ولی او با بی‌اهمیت دانستن زرق و برق ظاهری زندگی جامعه آمریکایی به مصر رفت ودر دو سا ل سخت‌ترین آموزش‌های چریکی و پارتیزانی را آموخت. بعد به لبنان رفت و با کمک امام موسی صدر که یک روحانی ایرانی بود، جنبش حرکت محرومین و بخش نظامی آن سازمان (امل) را تأسیس کرد و در راه دفاع از شیعیان بی‌پناه لبنان در برابر اشغالگران اسرائیلی حماسه‌های زیادی آفرید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران مراجعه کرد و حضرت امام(ره) او را به سمت وزیر دفاع منصوب کرد. مردم تهران در اولین دوره ی مجلس شورای اسلامی او را به نمایندگی خود انتخاب کردند. وقتی اشغالگران عراقی تا 37 کیلومتری اهواز رسیده بودند او با کسب اجازه از حضرت امام (ره) همراه رهبرمعظم انقلاب که در آن زمان نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع و نماینده مردم تهران درمجلس شورای اسلامی بود، به جبهه‌های جنوب شتافتندو با به دست گرفتن تفنگ به نبرد رویارو با دشمن پرداختند. در طول تاریخ، هیچ وزیر دفاع یا نماینده‌ی مجلس را سراغ نداریم که شخصاً اسلحه به دست بگیرند و با دشمن بجنگند. شهید چمران در 31 خرداد 1360 در جبهه دهلاویه به شهادت رسید.
روزی که جنگ نابرابر عراق و متحدانش علیه ایران شروع شد فرماندهان و در اصطلاح بین المللی، ژنرال‌هایی که فرماندهی و هدایت بزرگترین جنگ، بعد از جنگ دوم جهانی را به عهده گرفتند کمتر از 25 سال داشتند. جوانانی که نه دانشکده ی افسری رفته بودند و نه آموزش‌های کلاسیک نظامی را در دانشگاه‌های نظامی خارج از کشور دیده بودند. آنها با استفاده از نبوغ و تفکری که در درجه‌ی اول رضایت خداوند را ملاک می‌دانست، دست به کارهای بزرگ و غیر قابل تصوری زدند که باور آن برای انسان‌هایی که تفکر مادی دارند
محال است.

سردار سرلشکر پاسدار شهید محمود کاوه
شاید جوانترین این فرماندهان شهیدکاوه باشد. او پس از ورود به سپاه مشهد، فعالیت در بخش آموزش نظامی و حضور د رجبهه‌های جنوب و غرب کشور، در آزادسازی بوکان از دست ضد انقلاب فرمانده یک گروه 12 نفره بود. بعد به فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شد و در مدت 24 ساعت عملیاتی را طرح ریزی و در منطقه‌ی مرزی بطام جاده 45 کیلومتری را از اشغال دشمن آزاد کرد.
مدتی بعد در خرداد 1362 با تشکیل تیپ ویژه‌ی  شهدا فرمانده این تیپ شد، در حالی که بیشتر از 22 سال نداشت.
بعدها این یگان به لشکر ویژه‌ی شهدا ارتقاء و شهید کاوه در سمت فرماندهی این لشکر ، چند عملیات موفقیت آمیز را رهبری و در دهم شهریور 1365 در سن 25 سالگی بر روی قله 259 حاج عمران بر اثر ترکش گلوله توپ دشمن به شهادت رسید.

سردار سرلشکر پاسدار شهید حسن باقری
وقتی چهار عملیات منظم ارتش جمهوری اسلامی ایران در اول جنگ برای بیرون راندن دشمن از خاک کشور به شکست انجامید فرماندهان ارتش راخیلی ناراحت و عصبانی کرد. جنگ برای مدت کوتاهی به بن بست رسید. سردار سرلشکر پاسدار شهید حسن باقری، دانشجوی رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران که در آن موقع 25 سال داشت با تأسیس واحد اطلاعات و عملیات سپاه، واحدی که بعدها نبض جنگ را به دست گرفت و با ارائه راهبرد ورود نیروهای مردمی به جنگ، شاه کار بزرگی را انجام داد. این نظریه‌ی او دراولین عملیات بزرگ ایران به نام ثامن الائمه (ع) معجزه کرد. ادغام ارتش ایران و نیروهای مردمی باعث شد ارتش عراق کیلومترها از خاک ایران عقب نشینی کند.
در عملیات بعدی که طریق القدس نام داشت ایران توانست با بهره‌گیری از این راهبرد و با استفاده از نیروهای مردمی که به سلاح‌های سبک مجهز شده بودند، شکستهای جبران ناپذیری به ارتش عراق وارد کند. گرفتن 000/15 اسیر از عراقی‌ها یکی از نتایج آن بود.
نقطه اوج راهبرد شهید باقری در عملیات الی بیت المقدس بود. وقتی فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با آماده کردن 40 هزار نیروی جنگی در نهم اردیبهشت  1361این عملیات  را آغاز کردند، صاحب نظران نظامی دنیا هیچگاه فکر نمی‌‌کردند با مدیریت و فرماندهی ایرانی این عملیات در 23 روز با پیروزی مطلق ایران و فتح خرمشهر به پایان برسد.
قدرت نمایی ایران در این نبرد خیره کننده بود. رزمندگان اسلام دراین نبرد تاریخی 000/16 سرباز اشغالگر را کشتند و 000/19 نفرشان را به اسارت گرفتند.
شهید باقری در سال 1361 وقتی برای شناسایی و آماده سازی عملیات بعدی در منطقه عملیاتی فکه حضور داشت، در سنگر دیده‌بانی مورد هدف گلوله خمپاره عراقی‌ها قرار گرفت و در سن 27 سالگی در حالی که معاون فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، به شهادت رسید.
او مانندتمام فرماندهان ایرانی از روزی که وارد جنگ شد از جبهه جدا نشد، فقط پنج روز ، آن هم برای ازدواج از جنگ جدا شد.

سردار سرلشکر پاسدار محمد ابراهیم همت
شهید همت معلم فراری دبستان یکی از روستاهای اصفهان بود که به دلیل فعالیت‌های انقلابی از سوی حکومت شاه تحت تعقیب بود.
با شروع جنگ او تدریس را رها می‌‌‌کند و وارد جنگ می‌شود. در عملیات فتح المبین مسئولیت قسمتی از عملیات به او واگذار می‌شود که با موفقیت انجام می‌گردد. او به همراه جاوید الاثر سردار سرلشکر پاسدار محمد متوسلیان ، تیپ 27 محمد رسول الله (ص) را تشکیل میدهند و پس از اسارت متوسلیان در لبنان به فرماندهی این تیپ که بعداً تبدیل به لشکر می‌شود، می‌رسد و تا زمان شهادتش که در سن 28 سالگی در 24 اسفند 1362 درجزیره مجنون اتفاق می‌افتد در سمت فرماندهی این لشکر به نبرد با دشمن ادامه می‌دهد. او بر خلاف ژنرال‌های کشورهای دیگر به رزمندگان لشکرش عشق می‌ورزد و می‌گوید: «من خاک پای بسیجی‌ها هم نمی‌شوم. ای کاش من یک بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمی‌شدم.»

سردار سرلشکر پاسدار مهندس مهدی باکری
در شروع جنگ او در حدود 26 سال دارد. همزمان با خدمت در سپاه ارومیه شهردار ارومیه نیز می‌شود. با شروع جنگ ازدواج می‌‌‌کند و اسلحه کمری‌اش را مهریه‌ی همسرش می‌‌‌کند. پس از ورود به جنگ به عنوان معاون تیپ نجف اشرف در عملیات فتح المبین شرکت می‌‌‌کند. پس از مدتی خدمت در جبهه‌ها و موفقیت در کارهایش به فرماندهی لشکر 31 عاشورا منصوب می‌شود. در پنج عملیات بزرگ به عنوان فرمانده لشکر به نبرد با دشمن می‌پردازد تا در عملیات خیبر برادرش، سردار شهید حمید باکری ، معاون او به شهادت می‌رسد و جنازه اش به همراه جنازه تعدادی از رزمندگان در میان آبهای جزیره ی مجنون می‌ماند. او هیچگاه اجازه نمی‌دهد جنازه برادرش را به ایران بیاورند و بقیه جنازه‌ها درجزیره مجنون بماند. سرانجام در عملیات بدر در شرق رودخانه دجله در 25 بهمن 1363 بر اثر اصابت تیر مستقیم مجروح می‌شود و در راه بازگشت به ایران برای مداوا ، قایق حامل او مورد اصابت گلوله‌ی توپ قرار می‌گیرد و جنازه او نیز مانند برادرش حمید هیچگاه پیدا نمی‌شود.

امیر سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی
روح بلند شهید بابایی ورود به دانشکده‌ی خلبانی را به تحصیل در رشته‌ی پزشکی ترجیج می‌دهد. زندگی در آمریکا او را از راه راستی که در پیش گرفته منحرف نمی‌کند. شبی در دانشکده ی محل آموزش، فرمانده‌ی آمریکایی با صحنه عجیبی رو‌به‌رو می‌شود.یکی از دانشجویان خلبانی در محوطه‌ی دانشکده در ساعاتی که همه در حال استراحت هستند، در حال دویدن و ورزش هست. به او نزدیک می‌شود و علت را می‌پرسد، شهید بابایی جواب می‌دهد: «در حالیکه در رختخواب خوابیده بودم احساس کردم شیطان می‌خواهد مرا وسوسه و وادار به گناه کند برای همین از استراحت منصرف شدم و به ورزش پرداختم.»
درسال 1360 با درجه‌ی سرهنگ دومی به فرماندهی پایگاه هشتم شکاری اصفهان منصوب می‌شود.
دو سال بعد بر اثر رشادت‌ها و ابراز لیاقت به درجه سرهنگ تمامی میرسد و معاون عملیات فرماندهی نیروی هوایی می‌شود. سرانجام در مردادماه 1366 در حالیکه چند ماه قبل به درجه سرتیپی مفتخر شده است هواپیمای او در یک عملیات برون مرزی در خاک عراق مورد اصابت قرار می‌گیرد و د رروز عید قربان به وعده‌ی خود عمل می‌‌‌کند. او که با اصرار زیاد دوستان و همرزمانش برای انجام مناسک حج رو‌به‌رو بود، به آنها قول داد که در روز عید قربان خود را به آنها برساند و در همان روز هم شهید شد. افتخارش این بود که نوکر بسیجی‌هاست.
اسطوره‌‌هایی مانند شهید بابایی که پرچم‌های افتخار این کشورند در ارتش و سپاه بسیارند. انسان‌هایی که در حین برخورداری از لطیف‌ترین احساسات بشری، صاعقه وار ظلم و ستم را محو می‌کنند. یکی از همرزمان این شهید در یک عملیات هوایی برون مرزی مأموریت می‌یابد پلی را در خاک عراق منهدم سازد. وقتی بالای پل می‌رسد مشاهده می‌‌‌کند، چوپانی با گوسفندانش از روی پل عبور می‌کنند. دوری در آسمان عراق می‌زند تا چوپان و گله‌اش از روی پل دور شوند که در این حین هواپیمای او مورد اصابت قرار گرفته و خودش نیز اسیر می‌شود.

امیر سپهبدشهید علی صیاد شیرازی
نام این جوان را به خاطر بسپارید ... روزی فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران می‌شود! سیزده سال قبل از اینکه شهید علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران برسد، تیمسار یوسفی فرمانده لشکر تبریز این جملات را در میان همرزمان او گفت. آن موقع شهید صیاد شیرازی یک افسر جزء‌ بود.
وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، علی احساس کرد از زندان آزاد شده. او حالاتمام وجودش را وقف اهداف انقلاب کرده بود. اگر روزهایی را در آمریکا صرف دفاع از دین اسلام و مذهب درخشان شیعه می کرد، حالا با تمام وجود در راه اعتلای آن مذهب تلاش داشت، در نگهبانی‌های شبانه به جوانان انقلابی کمک می‌کردو روزها به آموزش نظامی آنها همت می‌گماشت. وقتی جنگ شروع شد یک ثانیه تردید به خود نداد و تا روز آخر جنگ در متن جنگ حضور داشت.
در آخرین روزهای جنگ که دشمنان مردم ایران بر اساس یک محاسبه‌ی غلط، اشتباه خود را دوباره تکرار کردند و با به میدان فرستادن منافقین قصد تصرف ایران را داشتند!! این شهید بزرگوار با همکاری فرماندهان دیگر، عملیات مرصاد را طراحی کردند و با به دام انداختن دشمنان کشور، هزاران نفر از آنان را نابود کردند تا فرزندان ایران با خاطری آسوده در راه آبادانی و پیشرفت آن تلاش کنند. بدون هیچ مزاحمی.

فرماندهان جوان ایرانی شجاعانه در برابر حملات متجاوزین ایستادند و کمترین امتیاز را به اشغالگران ندادند. اما برعکس؛ فرماندهان عراقی که دوره‌های زیاد فرماندهی و آموزش‌های کلاسیک را در دانشگاه‌های جنگ کشورهای اروپایی و آمریکایی طی کرده بودند، از جنگیدن با افرادیکه هم سن فرزندان آنها بودن درمی‌ماندند.از جمله این فرماندهان :  

ژنرال هشام صباح الفخری
او یکی ازاین فرماندهان است. مدتی فرمانده لشکر دهم عراق بود و سپس فرمانده سپاه چهارم عراق شد و زمانی هم معاون رئیس ستاد ارتش عراق بود. این افسر ارتش عراق دیوانه‌وار در پی کشتار مردم روستاها ی مرزنشین ایران و اسرای جنگی بود. در یک عملیات که ارتش عراق شکست سنگینی از رزمندگان اسلام خورده بود. با هلی‌‌کوپتر به صف اسرای ایرانی حمله می‌‌‌کند و آنها را به تیربار می‌ بندد. در زمستان سال1362 به دنبال شکست سنگینی که ارتش عراق از ایران متحمل می‌شود این فرمانده سفاک عراقی در استادیوم شهر العماره عراق، در مقابل چشمان مردم این شهر 400 سرباز عراقی را که از جبهه فرار کرده بودند، تیرباران می‌‌‌کند تا دیگران از آن عبرت بگیرند و کسی جرأت فرار از جنگ را نداشته باشد.

ژنرال احمد زیدان
یکی دیگر از این فرماندهان است. او فرمانده جبهه خرمشهر بود و به دستور او سربازان اشغالگر عراقی در دیوارهای خرمشهر نوشته بودند «ما آمده‌ایم که بمانیم» اماوقتی در خردادماه 1361 با حملات رعد آسای رزمندگان ایرانی رو‌به‌رو شد چاره‌ای جز فرار نداشت. او هنگام فرار در حالیکه لباس‌ها، پوتین‌ها و حتی کلاهش را دور انداخته بود و با یک شورت و زیرپوش در حال فرار بود روی مین رفت و کشته شد.
از فرماندهان دوران جنگ ارتش عراق، امروز تعدادی به وسیله صدام یا همرزمانشان کشته شده‌اند، تعدادی به کشورهایی مثل آمریکا و کشورهای عربی پناهنده شده‌اند و تعدادی هم گوشه نشین هستند.

خصوصیات رزمندگان ایران و سربازان عراقی
وقتی صحبت از جنگ می‌شود، کشته شدن، اسارت، مجروحیت، ویرانی و ده‌ها واژه‌ی ناخوشایند مثل اینها به ذهن انسان خطور می‌‌‌کند. طبیعی است، بشر در طول تاریخ از جنگ این تجربه را داشته است. ولی بر خلاف جنگ‌های دنیا، رزمندگان اسلام با گذشت، ایثارگری، جوانمردی و مهرورزی درمیان خود و حتی نسبت به دشمن، ناب‌ترین جلوه‌‌های معنوی و مردانگی را خلق کردند که تنها می‌شود در غزوات و نبردهای حضرت رسول (ص)  و نبردهای حضرت علی (ع) با دشمنان اسلام سراغ آنها را گرفت.
شاید خیلی به واژه‌ی  (فرهنگ جبهه) برخورد کرده باشید. جالب است مگر جبهه هم فرهنگ دارد. کشتن، کشته شدن، اسارت و ویرانی چه فرهنگی می‌تواند داشته باشد. اگر جنگ‌ها را جزئی از فرایند تمدن بشری بدانیم پس باید بپذیریم که جنگ هم فرهنگ دارد. یک طرف جنگ فرهنگش کشتن و فرار از کشته شدن به هر قیمت و وسیله است و حریصانه به دنبال کشتن بیشتر، گرفتن سرزمین بیشتر ، به دست آوردن غنایم بیشتر و خلاصه فتح تمام دنیاست و یک طرف هیچگاه در جنگ پیش‌قدم نمی‌شود. سعی می‌‌‌کند با استدلال و حرف‌های منطقی از جنگ و خونریزی جلوگیری کند. اگر هم مجبور به جنگ شد قوانین مربوط به جنگ را مراعات می‌‌‌کند، به غیر نظامی‌ها حمله نمی‌کند، جواب حمله را متناسب با میزان حمله‌ای که به او شده می‌دهد و بالاتر از همه‌ی این‌ها تمام کارهایش برای رضای خداست، اگر می‌کشد، دشمنان دین خدا را می‌کشد و اگر شهید می‌شود در راه گسترش دین خدا شهید می‌شود. حتماً شنیده یا خوانده‌اید که در یکی از جنگ‌های صدر اسلام ،
حضرت علی (ع) از کشتن یکی ازفرماندهان قدرتمندکفار منصرف شده و بلند می‌شود چند قدم از او دور می‌شود و سپس برمی‌گردد و او را به هلاکت می‌رساند.
وقتی علت را از ایشان سؤال می‌کنند می‌فرماید: «اگر آن موقع که او آب دهان بر صورتم انداخت او را کشته بودم می‌ترسیدم برای رضای خدا نباشد و به خاطر توهین او باشد.»
رزمندگان اسلام چون به احدی الحسنین اعتقاد قلبی داشتند با تمام وجود می‌جنگیدند و اگر نبود شجاعت رزمندگان ایران اسلامی، جنگ در همان ماههای اولیه با سقوط ایران به پایان می‌رسید. با هیچ منطق مادی نمی‌شود قبول کرد که خرمشهر روزها با صدوپنجاه رزمنده که سلاح‌های سبک مثل تفنگ کلاشینکف و ژ 3 دارند در مقابل 200 تانک عراقی و چند هزار نیروی مهاجم مقاومت کند. این اتفاق  بیشتر به افسانه شبیه است.
رفتارهای رزمندگان ما در طول جنگ شبیه سربازان حضرت رسول(ص) بود با این تفاوت که سربازان حضرت محمد (ص) آن حضرت را از نزدیک می‌دیدند و با ایشان صحبت می‌کردند ولی رزمندگان ما 1400 سال اختلاف زمانی با آن موجود الهی داشتند. اگر امروز به آدمهای بزرگ گفته شود قبری برای خود بکن ویک شب پنج دقیقه داخل آن بخواب و با خدا مناجات کن، شاید بترسد. ولی در طول جنگ بچه‌هایی پانزده شانزده ساله‌ تا صبح در قبرهایی که برای خودشان کنده بودند با خدا مناجات می‌کردند، و لذت یک لحظه‌ی این مناجات‌ را با یک دنیا زرق و برق زندگی مادی عوض نمی کردند.
حاصل این عبادات و مناجات در عملیات و خطوط اول جنگ خود را نشان می‌داد. جوانان ونوجوانانی که سن اکثر آنها زیر 20 سال بود در شب عملیات با حمل چندین کیلو تجهیزات، اسلحه و ... کیلومترها دشمن را تعقیب می‌کردند. اگر جایی نیروهای عملیات کننده به میدان مین برخورد می‌کردند و امکان پاکسازی آن نبود و شرایط ایجاب می‌کرد هر چه زودتر آن میدان مین باز شود تا رزمندگان از آن عبور کنند، برای اینکه خود را روی مین‌ها بیندازند و با انفجار آنها راه را برای رزمندگان باز کنند دعوا بود. و همه داوطلب این کار بودند. اگر کسی خدا را به چشم خود نبیند آیا این کار را می‌تواند انجام دهد.
جبهه‌های ایران در طول هشت سال مثل یک جامعه پویا و زنده بشری حرکتی روبه رشد داشتند و در کنار نبرد با دشمن، آداب و رسوم، خلاقیت‌ها و شوخ طبعی و مسائل دیگر در آنجا مرسوم شده بود. درست مانند یک جامعه بشری که در حالت صلح زندگی دارد. در اینجا به چند موردازاداب ورفتاررزمندگان اشاره می‌شود:
 
ابتکارات
بچه‌های بسیجی شب‌ها با لباس‌های پاره آدمک درست می‌کردند و روی خاکریز می‌گذاشتند. صبح که هوا روشن می‌شد دشمن به خیال اینکه بسیجی‌ها را دیده است، آدمک‌ها را به رگبار و خمپاره می‌بست و بسیجی‌ها در سنگرهایشان به آنها می‌خندیدند.

نبرد بیل با موشک
در دفاع هشت ساله‌ی ملت ایران در مقابل دشمن غدار و حامیان بین‌المللی‌اش که او را به مدرن‌ترین سلاح ها، مجهز ساخته بودند، بسیار پیش آمده که رزمندگان بسیجی این مرزوبوم کمبود سلاح و ابزارهای جنگی را با ابتکارات بزرگ و کوچک خود جبران کرده‌اند.
داستان نبرد بیل و موشک، داستان کاربرد عملی یکی از این ابتکارها در صحنه‌ی نبرد است:
خط آرام است. از سنگر بیرون می‌آیم. گوشه‌ای از خاکریز را خلوت می‌بینم. آن سر خاکریز پرنده هم پر نمی‌زند. خودم را می‌کشم آن طرف ولو می‌شوم و نگاه را می‌دوزم به جاده‌ای که درست به وسط خاکریز ما می‌رسد. انتهایش که به افق چسبیده است و به تدارکات ما ختم می‌شود. نگاهم به یک وانت تویوتاست که روی جاده لک انداخته است و گرد و غبار را به دنبال خود به هوا می‌فرستد. چند روز است که عراقی‌ها دید خوبی روی جاده دارند. تا امروز توانسته‌اند چند ماشین ما را روی همین جاده بزنند. الان که تویوتا را روی جاده می‌بینم نگرانی‌ام بیشتر می‌شود چون عراقی‌ها با موشک تاو که از راه دور هدایت می‌شود. درست به وسط هدف می‌زنند. این تویوتا هنوز فاصله‌ی زیادی با خاکریز دارد که اول صدای شلیک موشک و پس از آن عبورش از روی خاکریز، مرا از جای می‌کند. موشک در یک لحظه به تویوتا می‌خورد و آن را به آتش می‌کشد. در این چند روز چند نفر از بچه‌ها داخل همین ماشین‌ها، شهید یا مجروح شده‌اند. این خط که ما از آن دفاع می‌کنیم، نقش مهمی در جلوگیری از سقوط آبادان دارد و ما ناچار هستیم به هر قیمتی که شده است. این خط را حفظ کنیم اما ناامنی جاده بلای جان ما شده است. به خاطر ناامنی جاده چند روزی است بی آب و آذوقه‌اییم. روز به روز وضعیت خط بحرانی‌تر می‌شود. دیگر ماندن در این خط امکان ندارد. کم کم بین بچه‌ها حرف می‌افتد که فرماندهان باید فکری برای تامین جاده بکنند یا این که خط را تغییر بدهند. امید چندانی برای ماندن در این خط پدافندی نداریم. یکی از بچه‌ها پیشنهادی مطرح می‌کند: بچه‌ها! چیزهایی درباره‌ی این موشک تاو دستگیرم شده است که اگر خدا بخواهد. شاید بشود با هم فکری و برنامه‌ریزی یک بلایی سر این موشک‌ها بیاوریم تا بتوانیم خط را حفظ کنیم.
می‌خواهیم بیشتر در این باره حرف بزند. او ادامه می‌دهد: چند روز پیش، از داخل سنگر، یکی از موشک‌های شلیک شده را دیدم و متوجه شدم یک سیم به پشت آن وصل است. فکر کردم اگر این سیم را قطع کنیم، حتماً موشک منحرف می‌شود.
حرف‌های او که تمام می‌شود، خنده‌ای از رضایت روی لب بچه‌ها می‌نشیند. قرار می‌گذاریم به محض عبور موشک از روی خاکریز، هر کدام از بچه‌ها با چوب و یا بیلی که در دست دارند سیم متصل به موشک را قطع کنند. قرار شد اولین آزمایش فردا صبح صورت گیرد. پس از هماهنگی با مقر تاکتیکی در آبادان، اولین ماشین تدارکات به طرف خط حرکت می‌کند. بچه‌ها با هر وسیله‌ای که در دست دارند به فاصله‌ی پنج شش متری در طول صدمتری خاکریز قرار می‌گیرند. سرو کله‌ی تویوتا روی جاده پیدا می‌شود. همه آماده اند. سکوت است و لحظه‌ای بعد صدای شلیک موشک از خط عراقی‌ها، خون را در رگ‌های ما می‌دواند و موشک از بالای خاکریز عبور می‌کند و بچه‌ها بیل و چوب را هر طوری هست به سیم گیر می‌دهند و آن را پاره می‌کنند و موشک کمی جلوتر از خاکریز گیج می‌خورد و می‌افتدو صدای الله اکبر، همه‌ی خاکریز ودشت را می‌لرزاند و ماشین تدارکات به خاکریز می‌رسد و ما بعد از چند روز گرسنگی و تشنگی دلی از عزا در می‌آوریم.

سوپر استاندارد در دام میله گردها
عراقی‌ها با تبلیغات فراوان اعلام کردند هواپیماهای سوپر اتاندارد فرانسوی که مجهز به موشکهای اگزوست هستند و قدرت و قابلیت فوق العاده‌ای در ردیابی و انهدام اهداف شناور در دریا را دارند به گونه‌ای که پس از شلیک به صورت اتوماتیک روی اهداف قفل شده و آن را تعقیب و منهدم می‌سازند، برای به زانو در آوردن ایران به کار خواهند گرفت و خبرگزاری‌های غربی نیز خبرهای زیادی را از توان و قابلیت‌ این هواپیماها مخابره کردند.
برای مقابله با این هواپیماهای جنگی جدید، جلساتی در قرارگاه دریای نوح نبی (ع) برگزار شد و کارشناسان نظامی ارتش و سپاه، ایده‌ها و پیشنهادات خود را اعلام کردند.
پیشنهاد یکی از رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نام (حسین قاسمی) با توجه به ساده و کم هزینه بودن پذیرفته شد. ایده ایشان به این شکل بود که: مقدار زیادی میله گرد آهن نمره‌ی 14 و صفحات بزرگ شناور از جنس یونولیت تهیه شود و روی هر قطعه یونولیت شناور که طول و عرضش 3 متر در 2 متر بود، 30 الی 40 شاخه میلگرد را به صورت عمودی نصب کنند و بعد این قطعات خارپشتی شناور را در اطراف کشتی‌ها و شناورهایی که در خلیج فارس تردد می‌کنند، رها سازند. در اولین استفاده آزمایشی از این قطعات، موشک اگزوست شلیک شده از یکی از هواپیماهای سوپر اتاندارد که برای انهدام کشتی‌های ایرانی شلیک شده بود به جای اینکه به کشتی اصابت کند به یکی از همین قطعات شناور در اطراف کشتی خورد و آن را منفجر کرد.
موشکهای شلیک شده‌ی بعدی هم به همین شکل از کشتی منحرف شدند و حمله هوایی دشمن ناکام می‌ماند.
ابتکار مزبور تکمیل شد و در گستره‌ی وسیعی با موفقیت به کار برده شد. سوپر اتاندارد‌ها که در برابر این ابتکار موفق، ناکام شده بودند، اعتبار خود را از دست داده و صحنه جنگ دریایی خلیج فارس را ترک کردند.

آداب و رسوم
در جنگ و نبرد کسی نیست که به فکر آداب و رسوم ملی خود باشد و ذهن آنقدر مشغول است که حوصله‌ی پرداختن به این‌ها نیست. ولی رزمندگان ما در جبهه‌های نبرد به این چیزها هم توجه داشتند. به عنوان مثال در عید نوروز در هر سنگری که وارد می‌شدی سفره‌ی هفت سین پهن بود. اما هفت‌سین جبهه‌هامتفاوت بود، سیمونوف (نوعی تیربار) سیم‌چین، سیم خاردار و سیم تله انفجاری، سمبه (نوعی وسیله تنظیف اسلحه) و ... هفت سین سنگرهای رزمندگان اسلام در طول دوران پر افتخار دفاع مقدس بود.

شوخ طبعی‌ها
فضای شادابی که در جبهه‌ها حاکم بود هر غریبه و تازه واردی را به تعجب وامی‌داشت. طوری که انگارجنگ کاردوم رزمندگان است
سه نمونه از شوخی‌های رزمندگان اسلام:
- سیزده چهارده سال بیشتر نداشت. بچه‌ها به شوخی به او می‌گفتند: «با این سن و سال کم و جثه کوچک آمده‌ای اینجا چه کار؟» او در جواب می گفت: «هدف بزرگم کم و کاستی هیکلم را جبران می‌‌‌کند. !»
- پس از اشغال دوباره‌ی یکی از مناطق آزاد شده، توسط ارتش عراق، به عیادت دوستی رفتیم که مجروح شده بود. با خنده و شوخی به او گفتیم: «ماشاء الله، خسته نباشید، از اینکه منطقه را دودستی تحویل عراقی‌ها دادید متشکریم.» او در جواب ‌گفت: «مال حرام از گلوی ما پایین نمی رود، اصلاً مال بد بیخ ریش صاحبش!»
- چند قوطی کمپوت در دست داشت و خنده کنان به طرفم می‌آمد. پرسیدم: «در این زمانه‌ی کمبود کمپوت این همه کمپوت را از کجا آوردی.» گفت: «در حالی که دلم را گرفته بودم رفتم بهداری و به دکتر گفتم: آقای دکتر حالت تنوع! دارم. دکتر گفت چی داری؟ گفتم: حالت تنوع!!» دکتر بیچاره گفت: «من‌که نفهمیدم. ولی بگو چه کاری ازمن ساخته است؟» گفتم: «شما فقط لطف کنید چند قوطی کمپوت برایم نسخه کنید، خوب می‌شوم.» دکتر نسخه را نوشت و رفتم از تدارکات گرفتم.

رفتار ایرانی‌ها با اسیران عراقی
فرماندهان عراقی برای اینکه از تسلیم شدن سربازان عراقی به رزمندگان اسلام جلوگیری کنند، با ساخت فیلم‌هایی شکنجه‌های دروغین را در این فیلم‌ها به آنها نشان می‌دادند تا هرگز خود را تسلیم نیروهای ایران نکنند.
در سالهایی که جنگ بود و پس از آن کشور ما میزبان تعداد بسیاری از اسیران عراقی بود که به دستور حضرت امام (ره) با آنهامثل میهمان رفتار می‌شد.
خاطرات خوشی که بخش زیادی از آنها به صورت مکتوب باقی مانده حکایت از رفتار انسانی و اسلامی رزمندگان ما با اسیران عراقی دارد.  اردوگاه‌های اسیران عراقی در ایران مانند پایگاه‌هایی بودند که سربازان و افسران عراقی را متناسب با تعالیم اسلامی و فرهنگ پویای علوی تربیت می‌کردند.  چند خاطره از این اسیران بازگو کننده اوج انسانیت و بزرگواری مردم ما می‌باشد.

قیس جاسم محمد المند خوری
در اسارت زمان متوقف می‌شود، آرامش و سکون حاکم بر فضای اسارت، اسیر را مجبور به فکر کردن می‌‌‌کند. خاطرات اسارت هم طولانی است، یک عمر است، عمر یک انسان و من فقط خاطرات مهم و به یاد ماندنی را می‌نویسم. خاطراتی از یکی از بیمارستانهای تهران، از خدمات پزشکی و از هدایایی که ملاقات کنندگان به من هدیه کردند و مهربانی‌هایی که از آنها دیدم.
یک روز که باید یک عمل جراحی روی بدن من انجام می‌شد و نیاز شدیدی به خون داشتم، کسی را به سازمان انتقال خون فرستادند که خون مورد نیاز را بیاورد، اما چون گروه خون مورد نظر پیدا نشد، دست خالی برگشت.
پزشک متخصص به من نگاه کرد. نگاهش طولانی و همراه با محبت بود. سپس به پزشک دیگر گفت: «خون لازم را از من بگیرید و به او بدهید تا عمل راانجام دهم.)) نزدیک من خوابید و از او خون گرفتند و خونش را به من تزریق کردند.
از اینکه یک پزشک متخصص که سنش هم زیاد بود اینقدر بزرگوار است، خیلی تعجب کردم، فقط توانستم از او تشکر کنم.
وضعیت بیماری من به گونه‌ای بود که من تحرک زیادی نداشتم و به همین علت از این موقعیت استفاده کردم وبه قرائت قرآن مشغول شدم. مدت طولانی با قرآن انس گرفتم و خودم را وادار کردم به حفظ آیاتی از قرآن کریم.

عباس الکعبی
در اردوگاه تختی بودیم که خبر وفات حضرت امام خمینی (قدس سره) را شنیدیم، این خبر خیلی ناراحت کننده بود. با شنیدن این خبر نه تنها ما که تمام مسلمانان در ماتم فرو رفتند، در حالی که از تلوزیون مراسم باشکوه و بی‌نظیر تشییع پیکر مطهر ایشان را می‌دیدیم، به شدت اشک می‌ریختم. کسی که ما را میهمان خطاب کرده بود، از دنیا رفته بود و ماحقیقتاً یتیم شده بودیم.  التیام اندوه من زمانی بود که به اردوگاه کهریزک منتقل شدم، در آنجا هر روز می‌توانستیم مقبره‌ی متبرکه‌ آن حضرت را از نزدیک مشاهده کنیم.
من هر گاه به مرقد شریف امام خمینی (ره) نگاه می‌کردم بی‌اختیار این آیه شریفه را زمزمه می‌کردم. «ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء‌ عند ربهم یرزقون.»
رفتار ما با اسرای عراقی به گونه‌ای بود که آنها خود را اسیر نمی‌دانستند. فعالیت‌های هنری و فرهنگی، آموزش‌های فنی و حرفه‌ای و فراهم کردن امکان تفریحات سالم، دعوت از خانواده‌های اسیران عراقی و ایجاد شرایطی که آنها بتوانند با فرزندان یا پدران اسیرشان در ایران ملاقات کنند، از جمله کارهایی بود که برای اسیران عراقی انجام می‌شد.
این رفتارهای بزرگوارانه با اسیران عراقی باعث شد که هر کدام از آنها در هر جای دنیا که هستند، به عنوان یکی از طرفداران و در واقع سربازان انقلاب اسلامی ایران باشند.

رفتار عراقی‌ها با اسیران ایرانی
شکنجه‌های روحی وجسمی
ازشیوه‌های غیرانسانی عراقی‌ها در برخورد با اسرای ایرانی شکنجه بود. آنها اسرای ماراکه هیچ نوع وسیله یا امکان دفاع ازخودنداشتند، با وحشیانه‌ترین روش‌ها مورد شکنجه‌ی روحی و جسمی قرارمی‌دادندکه اوج حقارت ونامردی بعثی‌ها را نشان میدهد.
یکی ازروشهای شکنجه‌ی عراقی ها این بود که روزها به اسیران ایرانی غذا نمی‌دادند و آنها را گرسنه نگه می‌داشتند یا این که غذای زیادی به آنهامی‌دادند و مجبور می‌کردند که آن همه غذا را بخورند و از دستشویی رفتن اسیران جلوگیری می‌کردند.
-  قطع ارتباطات اسیران با دنیای خارج از زندان، طوری که اسیران ایرانی سالها فقط سربازان عراقی را می‌دیدند و دیدن موجودی غیر از آن سربازان بر ایشان غیر قابل تصور بود.
یکی از آزادگان نقل می‌کرد روزی یکی از سربازان عراقی چند مرغ و خروس آورد داخل حیاط اردوگاه، اسیران ایرانی به سوی مرغ و خروس‌ها هجوم آوردند که آنها را ببینند. برایمان تعجب آور بود که مگر در این دنیا موجودی جز سربازان عراقی وجود دارد! باور کنید خدا خدا میکردیم غیر از سربازان عراقی موجود دیگری، خرس ، گاو یا خری را می‌دیدیم.
- عدم رسیدگی به نظافت و بهداشت اردوگاه‌های اسیران ایرانی ، شیوه‌ی دیگر شکنجه ی عراقی‌ها ‌بود آنها به وضع نظافت و بهداشت اسرای ایرانی رسیدگی نمی‌کردند. به دلیل عدم رسیدگی و مداوای حاصل از این بی‌توجهی به بهداشت، تعدادی از رزمندگان ما در دیار غربت مظلومانه به شهادت رسیدند، در حالی که با داروهای معمولی بیماری‌های آنان قابل درمان بود.
- تونل وحشت یکی دیگر از شکنجه‌هایی بود که عراقی‌ها انجام می‌دادند به این ترتیب که تعداد 20 تا 40 نفر از سربازان عراقی در دو ستون با در دست داشتن کابل، چوب، شیلنگ و باطوم می‌ایستادند و اسیران ایرانی باید از وسط این دو ستون رد می‌شدند. در حین عبور اسیر از بین دو ستون او را بی‌رحمانه و وحشیانه کتک کاری می‌کردندکه باعث شکستن دست، سر و زخمی شدن اسیران ایرانی می‌شد.
اسیران ایرانی در اردوگاه‌های عراق در شبانه روز فقط یکبار اجازه استفاده از دستشویی را داشتند.
- اجبار اسیران ایرانی به تماشای فیلم‌های مبتذل نیز یکی دیگر از روش‌های شکنجه عراقی‌ها بود و اگر کسی در حین پخش اینگونه فیلم‌ها سرش را پایین می‌انداخت یا از نگاه کردن به فیلم خودداری می‌کرد مورد شکنجه و اذیت سربازان عراقی قرارمی‌گرفت.
رذالت و پستی و حیوان صفتی بعثی‌های عراقی به حدی بود که در جایی که نمی‌توانستند از اسیران ایرانی اطلاعاتی بگیرند، آنها را در گروه‌های هفتاد نفری یا بیشتر لخت می‌کردند و حتی اجازه پوشیدن شورت را هم نمی‌دادند و در یک اطاق کوچک که به سختی ظرفیت آنها را داشت و تا ارتفاع 20 یا 30 سانتیمتری انباشته از چرک و خون و ادرار بود،ساعتها سرپا نگه می‌داشتند. و صدها نوع شکنجه‌ی دیگر.
 به پاس دلاوری‌های و پایمردی‌های افسانه‌ایی اسرای ایرانی در زندانهای مخوف و وحشتناک عراق به این اسطوره‌ها لقب
«آزادگان» داده‌اند.
ذکر یک مورد از شکنجه‌های آمریکائی‌ها در مورد اسیران ایرانی که در جنگ خلیج فارس به اسارت آنها در آمده بودند نیز نشان دهنده‌ی اوج وحشیگری و حیوان صفتی این به اصطلاح انسان‌های متمدن است.

پاسدار وظیفه علی ایوانی باقری
وقتی مشغول گشت زنی بودیم، بالگردهای آمریکایی آمدند و شناور (قایق) ما را مورد تهاجم قرار دادند. شناور ما از عقب آتش گرفت. دکمه شلیک مینی کاتیوشا را فشار دادم، یک گلوله شلیک شد. دیگر نتوانستم بیشتر بزنم. بعد خود را از شناور که آتش گرفته بود                   داخل آب انداختم.
وقتی شناور غرق شد، بالا آمدم، هر دو دستم سالم بود، بالگرد بالای سرم همه جا را به رگبار می‌بست. برای اینکه در امان باشم، به زیر آب میرفتم. پس از مدتی که د رآب شناور بودم. ناوچه‌ی آمریکایی آمد و سربازان آمریکایی مرا از آب به عرشه ناوچه کشیدند، دست و پایم را بستند و کیسه‌ای روی صورتم انداختند تا جایی را نبینم. مرتب با پوتین و به شدت به پای تیرخورده‌ام لقد می‌زدند. درد و فشار زیادی را تحمل کردم تا به ناو رسیدیم. بازجویی شروع شد. من به زبان عربی به آنها گفتم: عرب زبان هستم و فارسی بلد نیستم. د رهمین حال یکی از آمریکائی‌ها بی‌رحمانه لقدی به کمرم زد که درد تمام اعضای بدنم را گرفت. یکی از برادران که او را هم به ناو آورده بودند، صدا زد: باقری، باقری. آمریکائی‌ها متوجه شدند فامیل من باقری است.
سؤال کردند: «درجه‌ات چیست؟» به عربی به آنها گفتم: «نمی‌فهمم.» در جواب گفتند: «دروغ می‌گویی، کاری می‌کنیم که به حرف بیایی.»
سپس مرا به دستشویی بردند و یک پارچ پر از آب و پودر رختشویی به من دادند تا بخورم. وقتی امتناع کردم، چهار نفر نظامی غول پیکر مرا گرفته و دهانم را باز کردند و پارچ آب و کف را به زور به دهانم ریختند. شکمم باد کرد و حالت تهوع پیدا کردم. حالم به قدری بد بود که تا چند روز بالا می‌آوردم. پس از دو روز دوباره دژخیمان غول پیکر آمریکایی به سراغم آمدند و از من اطلاعات خواستند، اما من با آنها عربی صحبت می‌کردم. که باعث شدت خشم آنها می‌شد.
مأموران امنیتی دوباره مرا به دستشویی بردند  به طرز فجیعی یک میخ ده سانتی را در کمرم فرو کردند. اما باز حرفی نزدم و چیزی دستگیرشان نشد. بعد از اینکه از من ناامید شدند و خودشان هم خسته، مرا به حال خودم رها کردند و رفتند.
در تمام این مدت یاد و ذکر خدا بود که باعث تقویت روحیه ی من و استقامت در برابر یانکی‌ها می‌شد. در آخرین روزهای بازجویی، خفاشان آمریکایی برای اینکه آخرین ضربه ی خودشان را به پیکر مجروحم وارد سازند.
باز مرا به دستشویی ناو بردند و به شکم روی کف آنجا خواباندند، در حالیکه بدنم را با فشار گرفته بودند، یکی از آنها ماهیچه‌ی بازوی دست چپم را به وسیله دستگاهی کشید، بعد با یک کلت بادی به بازوی چپم شلیک کرد. پس از این عمل باز هم مرا رها نکردند. بی‌رحمانه با چاقو به دستم می‌زدند. وقتی از گرفتن اطلاعات از من ناامید شدند، با چاقو ماهیچه‌ی دستم را بریدند و مرا با انبوهی از درد و رنج به حال خود رها ساختند.
روزی که قرار بود افراد صلیب سرخ بیایند، جراحات بدنم را کمی پانسمان کردند. یکی از افراد صلیب سرخ آمد و به واسطه‌ی مترجم به من گفت: «می‌خواهیم شما را تحویل ایران بدهیم.» پس از چند روز تحمل درد و رنج به خاطر خدای بزرگ، باشنیدن‌این خبر احساس وجد و خوشحالی در من به وجود آمد. وقتی ورقه‌هایی را صلیب سرخی‌ها به ما دادند و امضاء‌ کردیم و در آخرین لحظات که می‌خواستیم ناو آمریکایی را ترک کنیم، یکی از آمریکائی‌ها که از ما به شدت ناراحت بود، به مترجمش گفت: به اینها بگو که دیگر در خلیج فارس پیدایشان نشود.
من هم گفتم: خدا لعنت کند پدرت را، فردا در آبهای خلیج فارس نگاه کن و ببین چه خبر است! 
اینها نمونه‌ای از رفتارهای حیوانی کسانی است که امروز مدعی رهبری جهان به سوی دمکراسی وحقوق بشر هستند.
تعدادی از جاسوسان آمریکا مدتی به عنوان اسیر در جمهوری اسلامی ایران نگهداری می‌شدند و کمترین بی‌حرمتی و شکنجه‌ای به آنها نشد. این تفاوت فرهنگ اسلامی و ایرانی است با فرهنگ‌های دیگر.
 
منبع: کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی

قدرت دفاعی و نظامی ایران

قدرت نظامی ایران


امروز می خواهیم درباره یکی از توانمندترین تولیدات ساخت فرزندان ملت ایران مطالبی درج نماییم ...جنگنده ای که محافل نظامی مختلف را به بحث درباره خود کشانده است.این را ما اذعان نکرده ایم ، خود ، سایت های معتبر خبری غربی با از پشرفته ترین شکاری های روز دنیا مقایسه نموده اند . نمی گوییم که این مقایسه درست است اما برای ما مهم اینست که اولین جنگنده های ساخت ما با جنگنده های نسل پنجم و ششم دنیا مقایسه می گردد .

امروزه کشورهای سازنده هواپیما ، به خصوص جنگنده ها در زمره صاحبان تکنولوژی روز دنیا محسوب می گردند.شاید بتوان گفت که کشورهای سازنده هواپیما در جهان به تعداد انگشت شماری باشند و در این بین جمهوری اسلامی ایران و لو ناقص و کم تجربه تر ، قرار گرفته است و شاید اغراق نباشد که با توجه به درجه هوشمندی متخصصین ایرانی در سالهای آینده جنگنده های ایرانی بر فراز آسمان کشورهای مختلف به پرواز در بیایند...



شکاری بمب افکن صاعقه



همگان دیدند که جنگنده های صاعقه که بدست متخصصان توانمند نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است در حضور ریاست جمهوری اسلامی ایران ، دکتر احمدی نژاد ،و ملت ایران و مقامات لشگری و کشوری و در مقابل چشمان رسانه ها ، در آغاز هفته دفاع مقدس و هنگام رژه صد در صد ایرانی نیروهای مسلح بر فراز آسمان بلند ایران به پرواز در آمدند ودر تداوم دستاوردهای نظامی کشور با اجرای موفق پرواز عملیاتی به ناوگان هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوستند

.بنا بر گزارشها دستور تولید انبوه این نوع از جنگنده ها در دستور کار وزارت دفاع قرار گرفته است.

مسئولان پروژه صاعقه اعلام نموده اند که ویژگی مهم جنگنده صاعقه پشتیبانی نزدیک هوایی می باشد . این جت جنگی با دستان پر توان متخصصان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی و ساخته شده است. قابلیت این جنگنده در حمل و شلیک انواع راکت، پرتاب انواع بمب و موشک با سیستم رادار پیشرفته قابلیت مناسبی به آن داده است .این جت در طول سالهای گذشته با ده‌ها سورتی پرواز آزمایشی، مراحل مختلف پرواز را با موفقت پشت سر گذاشته است.

کاکپیت یا همان کابین خلبان ، صاعقه بسیار راحت بوده و خلبان امکان دید کامل نسبت به اطراف خود را دارد.همچنین این جت جنگی تنها جنگنده ایست که با ابتکار متخصصین ایرانی مجهز به دید خلبان در جهات اصلی و فرعی می باشد به زبان ساده تر به وسیله دوربین های پیشرفته مداربسته ، خلبان قسمت عقب و ...را به راحتی می تواند ببیند که این قابلیت قدرت این جنگنده را در تعقیب و گریز جنگنده ها و در گیری های هوایی و مانورهای واکنش سریع به شدت افزایش می دهد . همچنین کا کپیت تمام دیجیتالی این جت جنگی قابل توجه است.

قدرت مانور هوایی صاعقه و خطای بسیار پایین و نیز شتاب لحظه ای و سریع از ویژگی های این جت جنگی می باشد.

با ید خاطرنشان کرد که جدار شیشه ای کابین خلبان صاعقه ضد گلوله می باشد و امنیت خلبان در این شکاری به مراتب بیشتر از جنگنده های دیگر می باشد.

موشکی و نظامی معتقد است تا ۱۰ سال آینده تحول عظیمی در بدنه نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران رخ خواهد داد و ما به دلایلی از شرح جزییات این تحول خودداری می نماییم و مطمئنیم روزی همگان شاهد چنین تحولی عظیمی خواهند بود .انشاءالله...
__________________
نو درگیر خودت کن تا جهانم زیر رو شه
ا سکوت هر شب من با هجومت رو برو شه 
بی هوا بدون مقصد سمت طوفان تو میرم 
نو درگیر خودت کن تا که ارامش بگیرم
  
شفق ایرانی

جنگنده پنهانکار و مافوق صوت شفق که طراحی آن از چندین سال پیش شروع شد و در سال 2004 نیز تکمیل نمونه اولیه آن گزارش شده که چندین آزمایش موفقیت امیز را پشت سر گذازده که آزمایشات به صورت کاملا سری در یک پایگاه دور افتاده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی انجام گرفته است ، این جنگنده در سه نوع آموزشی دو نفره، جنگنده دو نفره و جنگنده یک نفره طراحی شده است. پروژه طراحی شفق توسّط وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح پس از فرمان رهبری ایران پس از جنگ مبنی بر خودکفایی در ساخت تسلیحات سرمایه گزاری شده و بوسیله مجتمع دانشگاهی هوایی (Aviation University Complex) که زیر مجموعه ای از دانشگاه صنعتی مالک اشتر می باشد پس از هزاران ساعت کار مداوم دانشمندان و دانشجویان ایرانی طراحی و ساخته شده است ( البته در ابتدای ساخت این جنگنده دو شرکت روسی میگ و سوخو نیز با ایران همکاری میکردند که ظهور مونیتور های دیجیتالی موجود در کاک پیت هواپیما که از جنس روسی هستند گواه بر این مدعا است ولی به دلیل افزایش فشار سیاسی ناشی از پرونده هسته ای از سوی آمریکا به روسیه این شرکتها از مشارکت در ادامه این طرح صرف نظر کردند)لازم به ذکر است که دانشگاه بزرگ صنعتی مالک اشتر که یکی از بزرگترین مراکز علمی و طراحی ایران می باشد وابسته و زیر نظر کامل وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جموری اسلامی ایران است .
بسیاری از کارشناسان شفق را از حیث توانایی و نوع طراحی با طرح هواپیمای MiG-I-2000 روسیه که جنگنده ای است شکاری و رهگیر مقایسه کرده اند. البته لازم به ذکر است در طراحی شفق به ویژگی پنهانکاری (رادارگریزی) آن توجه زیادی شده، بویژه که طرح بدنه آن از حیث RCS به جنگنده اف/ای-22 رپتور ساخت آمریکا که یک جنگنده پنهانکار است نیز تا اندازه ای شباهت دارد و بدنه آن از مواد جاذب امواج رادار (Radar Absorbing Materials) ساخته شده است،که توانایی ایجاد RCS کمتر از یک متر مربع را به جنگنده میدهد در واقع می توان شفق را اولین جنگنده پنهانکار ایرانی دانست. بنا به اظهارات بعضی رسانه ها طراحی نمونه ثانویه شفق که شامل بسیاری اصلاحات و بهبود ها در قسمتهای بالها و نیز دهانه خروجی موتور و همچنین سیستم های راداری پیشرفته تر می باشد تا سال 2008 بطول خواهد انجامید. با توجه به سرمایه گذاری های بسیار بالای ایران در صنایع هوایی و موشکی خود احتمال میرود که این پرنده کمی زودتر از موعد مقرر وارد خدمت در نیروهای مسلح در جمهوری اسلامی ایران شود.


تسلیحات

شفق دارای هفت جایگاه برای حمل تسلیحات مختلف می باشد. نوع سازه به کار رفته به شکل مناسبی اجازه حمل انواع بمب و موشکهای هوابه هوا و هوابه زمین و همچنین انواع بمب با هدایت لیزری را به این هواپیمای توانمند می دهد. که در زیر هر بال سه جایگاه و یک جایگاه نیز در زیر بدنه قرار دارد. توانایی شلیک موشک اسپاروو و ساید وایندر و نیز موشک های سری R روسی از جمله R-73 و R-77.ونیز موشکهای KH-29 و KH-31 به همراه موشک هدایت تلوزیونی ماوریک توانایی به خصوصی به این پرنده ساخت ایران در نبردهای چند منظوره میدهد . همچنین استفاده از سه نمایشگر چند کاره رنگی پیشرفته در کاکپیت آن موجب شده تا در جنگنده از نمایشگرهای آنالوگ کمتر استفاده شود . این نمایشگرها که به صورت سری و در کنار هم قرار دارند وظایفی از قبیل کنترل صفحه رادار برای رهگیری پرنده های مشکوک / مدیریت تسلیحات موجود در جنگنده / کنترل سیستم های دفاع الکترونیک برای استفاده در نبردهای الکترونیکی و نیز سیستم هدایت و کنترل شلیک انواع موشکها و بمبهای هدایت راداری و یا لیزری را به این جنگنده داده است .

تجهیزات

علاوه بر این در این پرنده جدید به راحتی خلبان توجه زیادی شده است به همین منظور دارای شیشه (درب کابین) بزرگتری هست و از نظر میدان دید دارای بهترین کارایی لازم در میان جنگنده های معروف دنیا است که دلیل آن هم کشیدگی بیشتر شیشه کابین خلبان به سمت جلو و نیز پهنای بیشتر ان به سمت اطراف است که بیشترین دید ممکن را در اختیار خلبان و یا خلبانان این جنگنده ساخت ایران قرار خواهد داد ، همچنین در شفق از صندلی های پرتاب شونده K-36D ساخت روسیه نیز استفاده شده است که بنابه تاکید کارشناسان امریکایی بهترین صندلی پرتاب موجود در جهان می باشد ( آمریکا با صرف یک هزینه تحقیقاتی بالا در حال ساخت یک نمونه مشابه از این صندلی پرتاب پیشرفته برای جایگزینی ان با صندلی های پرتاب اف 22 و اف 35 است ).

وزن این جنگنده حدود 5 تن است که از این لحاظ یک جنگنده سبک بحساب می آید. پیشرانه این جنگنده یک و یا دو دستگاه موتور توربوجت RD-33 کلیموف روسی یعنی همان موتور بکار رفته در جنگنده MiG-29 است برخی منابع آگاه نیز از امکان استفاده از موتور های AL- 31F در این پرنده ساخت ایران خبر دادند . ( البته برخی گمانه زنی ها . بنا به گفته بعضی رسانه ها ایران برنامه هایی نیز برای تولید موتور کلیموف RD-33 و نمایشگر های تحت امتیاز روسیه در ایران دارد.)
از دیگر ویژگی های بارز شفق می توان به طراحی آیرودینامیکی و سرعت فراصوتی آن که دو تا دو ونیم برابر سرعت صوت است اشاره کرد، در طراحی شفق مساحت ریشه بالها بسیار بیشتر از نوک بال است( بالهای قیفی شکل : این نوع شکل بال از پایداری نسبتا خوبی نسبت به باله های دلتا شکل در سرعت های پایین و بالا برخوردار است ) و این امر موجب می شود تا جنگنده شفق در نبرد های هوایی تن به تن (داگ فایت) بتواند به سرعت زاویه حمله را بسوی هدف تغییر دهد، همچنین به واسطه طراحی ویژه بدنه آن توانایی پیچش، غلتش و قابلیت مانور پذیری شفق تا حد زیادی افزایش یافته و آن را به جنگنده ای برای استفاده در موقعیت های خاص تبدیل کرده است. کارشناسان در مورد شفق به گمانه زنی هایی پرداخته اند از جمله اینکه جنگنده شفق از توانایی پرواز در ارتفاع پایین نیز بخوبی برخوردار است و از لحاظ اویونیک یا سیستم های الکترونیک پروازی نیز بسیار پیشرفته می باشد . از پس از سال 2000 طرحی محرمانه در دانشگاههای ایران در حال تهیه است که به موجب آن راداری پیشرفته و بروز برای این جنگنده در حال ساخت است . این رادار که در نحوه عملکرد از رادار AWG-9 تامکت الهام گرفته دارای توانایی فوق العاده و قابل قبولی در بکارگیری در انواع موقعیتهای ضروری است .

اصول استفاده از طراحی مهندسی به خصوص در این جنکنده برای افزایش قابلیت پنهان کاری در این پرنده به خوبی رعایت شده است . حتی بسیاری از کارشناسان ویژگی پنهانکاری شفق را حاصل ترکیب طراحی ویژه و استفاده از مواد جاذب امواج رادار دانسته و توانایی پنهانکاری شفق را با جنگنده آمریکایی F-117 Nighthawk که جنگنده ای بسیار پیشرفته می باشد مقایسه می کنند.
__________________
 تسلیحات نیروی هوایی ایران شامل بازه گسترده ای از تسلیحات غربی و شرقی بعلاوه تسلیحات ساخت ایران است، در این قسمت به بحث در مورد تسلیحات غربی و شرقی می پردازیم، تسلیحات غربی موجود در نیروی هوایی ایران اغلب مربوط به پیش از انقلاب هستند و تسلیحات شرقی نیز اغلب تسلیحاتی هستند که پس از جنگ خریداری شده اند.  
موشک هوا به هوای AIM-9 Sidewinder:
 
موشک سایدوایندر با بیشینه بردی حدود نه کیلومتر، یک موشک حرارت یاب ساخت ایالات متحده است که در جنگ های مختلفی حضور داشته و کارنامه موفقی از خود بجای گذاشته است، در طول جنگ تحمیلی نیز این موشک بوسیله جنگنده های ایرانی استفاده شد و دهها جنگنده عراقی را بکام ****** کشاند، در شمار جنگنده های عراقی که توسط سایدوایندر شکار شدند می توان به یک فروند MiG-25RB (به وسیله F-5E و به خلبانی کاپیتان جوادپور)، و چندین میگ-21، 23 و 27،سوخو-20 و 22 ، چندین میراژ اف-1 و دست کم دو میراژ 5 اجاره شده از نیروی هوایی مصر اشاره کرد، در حال حاضر نیز تعدادی از این موشک ها باقیمانده است، اما تلاش برای نصب موشک روسی R-73 و موشک چینی PL-7 برروی جنگنده های غربی نیروی هوایی و همچنین تلاش برای ساخت موشک فاطر بر پایه موشک سایدوایندر گواهی بر این مدعا است که تعداد کمی از این موشک ها باقیمانده و همچنین آنها به پایان عمر عملیاتی خود رسیده اند.
 
 موشک هوا به هوای AIM-54A Phoenix:
ترکیب جنگنده اف-14 و موشک فونیکس یکی از کشنده ترین ترکیب های جهان است که می تواند برای هر جنگنده ای خطرناک باشد، این موشک که بردی حدود 150 کیلومتر دارد، تنها برروی جنگنده اف-14 تامکت قابل نصب است و هر فروند اف-14 در آن واحد می تواند شش فروند موشک فونیکس را حمل کرده و به کمک آنها بطور همزمان با شش هدف درگیر شود و آنها را از بین ببرد، این موشک در جریان جنگ هشت ساله کارنامه فوق العاده موفقیت آمیزی از خود برجای گذاشت و شکار دهها جنگنده عراقی به مانند بمب افکن های سنگین توپولف Tu-22، انواع مختلفی از میگ ها، سوخوی Su-22، میراژ اف-1 و سوپر اتاندارد و حتی موشک های کروز چینی C-601 را بنام خود ثبت کردند. تعداد کمی از این موشک ها پس از جنگ باقی ماندند که قابل استفاده نیستند، بهمین دلیل نیز نمونه هواپرتاب موشک هاوک تحت عنوان سجیل که گاها بعنوان AIM-23B SkyHawk نیز شناخته می شوند جایگزین آنها شد، از جمله مشکلات موشک سجیل وزن بسیار زیاد آن و همچنین تعداد قابل حمل کم برای هر فروند (هر فروند اف-14 تنها می تواند دو فروند موشک سجیل را بطور همزمان حمل کند) است. 
 
موشک هوا به هوای R-73 Archer:
موشک آر-73 ساخت ویمپل با برد 30 کیلومتر، مانور پذیری فوق العاده و زاویه دید بالا نسبت به هدف بعنوان یکی از بهترین موشک های گرمایاب جهان شناخته می شود، آر-73 یکی از بهترین گزینه ها برای نبرد های نزدیک هوایی است و ترکیب جنگنده فوق العاده مانور پذیر میگ-29 و موشک آر-73 می تواند یکی از خطرناک ترین ترکیب ها برای نبرد های هوایی باشد. همچنین در صورت بهسازی جنگنده های Su-24 و Su-25 بمنظور حمل این موشک توانایی آنها در دفاع از خود در حین عملیات تا حد زیادی افزایش می یابد. 
 
 
موشک هوا به سطح Kh-29L Kedge:
این موشک یک موشک هوا به سطح با هدایت لیزری است که بر علیه پلها، خطوط راه آهن، باند های پرواز بتونی، هواپیماهای پارک شده در آشیانه های مقاوم سازی شده بتونی و کشتی هایی با حد اکثر وزن 10000 تن قابل استفاده است، بیشینه برد این موشک 10 کیلومتر و وزن آن 660 کیلوگرم است و وزن کلاهک پرقدرت آن نیز به 320 کیلومتر می رسد، این موشک نیز برروی جنگنده های Su-24 ایران قابل استفاده است.
موشک ضد کشتی C-802 Noor:
موشک نور که همان موشک C-802 چینی می باشد یک موشک ضد کشتی بسیار قدرتمند است که بمنظور شلیک از شناورها و پرتابگر های سطحی ساخته شده و کارشناسان چینی آن را با الهام از موشک ضد کشتی موفق فرانسوی اگزوست طراحی کرده اند، موشک نور که در ایران و تحت لیسانس چین تولید می شود دارای حداکثر برد 120 کیلومتر بوده و امروزه با بمب افکن های سوخوی Su-24 ایران تطبیق داده شده و می تواند توسط این جنگنده ها بر علیه اهداف دریایی بکار گرفته شود، این موشک در فاز اولیه پرواز از هدایت اینرسی و در فاز نهایی از هدایت فعال راداری بهره می برد، ارتفاع پرواز آن در طول مسیر حرکت به سمت هدف 20 تا 30 متر و در فاز نهایی تقرب بسوی هدف 5 تا 7 متر است که توانایی بسیار خوبی به این موشک بمنظور مقابله با پدافند ناوها می دهد. این موشک در چین با نام یینگجی-89 یا Eagle Strike شناخته می شود 
 
قدرت ناو استنیس در جنگ با ایران به ادعای نیروی دریایی آمریکا، ایران در حال افزایش تعداد قایق‌های کوچک جنگی خود است که قادر به حمله به کشتی‌های جنگی و اختلال در جریان نفت تنگه هرمز هستند.

به گزارش سرویس بین‌الملل «بازتاب»، خبرگزاری اقتصادی «بلومبرگ» اعلام کرد: هم‌اکنون سپاه پاسداران ایران دارای هزار فروند قایق سرعتی کوچک در منطقه است و به گفته «رابرت آلتاژ»، سخنگوی سرویس اطلاعاتی نیروی دریایی آمریکا در حال اضافه کردن به تعداد این قایق‌هاست که مجهز به موشک‌های کروز ضدکشتی هستند.

آلتاژ در ایمیلی اعلام کرد: «ایران هنوز هم بر این نظر است که نیروهای سپاه پاسداران در صورت درگیری، از تاکتیک‌های جمعی استفاده می‌کنند».

اطلاعات نیروی دریایی آمریکا در آخرین گزارش خود درباره تهدیدات اعلام کرده که حمله علیه نیروی آمریکا و تانکرهای تجاری، می‌تواند شامل صد قایق در گروه‌های بیست تا سی‌تایی باشد که هم‌زمان از محورهای گوناگون حمله می‌کنند.

دریادار «کوین کاسگریف»، فرمانده دو ناو جنگی آمریکا در خلیج فارس، می‌گوید: این قایق‌ها توانایی رزمی بالایی دارند.
وی از این‌که نیروهای سپاه پاسداران، حمله‌های بدون دستوری را انجام دهند، ابراز نگرانی کرد و گفت: «خیال ما از نیروی دریایی و هوایی ارتش ایران به دلیل سیستم فرماندهی منظم، راحت است و مسئله کلیدی هم کنترل بر نیروهاست، اما این احساس را به نیروهای سپاه پاسداران ندارم».

این قایق‌ها حدود 20 متر طول داشته و سرعتی برابر 91 کیلومتر در ساعت دارند و مسلح به اژدر، خمپاره‌انداز و موشک‌های کروز هستند که توانایی کاشتن مین‌های دریایی را نیز دارند. آمریکا برآورد می‌کند که ایران حدود پنج هزار مین دریایی داشته باشد.
«کاسگریف» و دیگر فرماندهان دریایی آمریکا، بر این باورند که توانایی دفاع در برابر این تهدیدات را دارند.

ایران در اواخر سال‌های 1987 تا اواسط 1988 و پس از حمایت ریگان از عراق، با ناوگانی کوچک‌تر از این قایق‌ها، حملاتی را شکل داده بود. آن قایق‌ها دست‌کم به یک تانکر نفتی که با پرچم آمریکا در رفت‌وآمد بود و ناو جنگی «ساموئل رابرتس» ‌آمریکا، آسیب رسانده بودند.

کاسگریف گفت که آمریکا چهار و انگلیس دو تیم مین‌یاب در خلیج [فارس] دارند و به مشکلاتی نیز که شیوه حملات جمعی این قایق‌ها در بر دارد، اشاره کرد.

قلب دفاعی ناو «استنیس» که چنی از عرشه آن به ایران هشدار داد، یک سیستم خودکار دفاعی است که سال گذشته نصب شده و به تحلیل داده‌های راداری ضدزیردریایی و دفاع هوایی می‌پردازد و توسط کشتی‌های اسکورت نیز جمع‌آوری شده است.

ادعا شده رادارهای استنیس می‌توانند هم‌زمان دویست کشتی و هواپیما را کنترل کنند. صفحه‌های دیجیتالی بزرگ این ناو، نشان می‌داد که آنها در 37 مایلی بوشهر قرار دارند و هیچ نشانی از حضور دریایی یا هوایی ایران نداشتند.

«کریس رنت فرو»، فرمانده این سیستم دفاعی خودکار، می‌گوید: ما تمرین‌های زیادی برای مقابله با حملات این قایق‌ها انجام داده‌ایم؛ یکی از آنها، مسلسل‌های کالیبر 50 است که روی عرشه ناو قرار داشته و افق خلیج [فارس] را به دقت زیر نظر دارد. افسران ارشد استنیس در گفت‌وگوهایی در 31 می و یکم ژوئن از روی عرشه ناو اعلام کردند که گروه‌های آنها متخصص مبارزه با ایران نیستند، اما در حال تمرین برای مقابله با زیردریایی‌ها، هواپیماها و حملات موشکی هستند. 
 
تجهیز قریب الوقوع ایران به سامانه روسی s-300 خبرگزاری رویترز به نقل از مقامات ارشد نظامی اسرائیل نوشت: "ایران احتمالا تا پایان سال 2008 به سامانه پیشرفته ضد هوایی S-300 روسیه مجهز خواهد شد."

به گزارش عصر ایران (asriran.com) یک مقام نظامی اسرائیل ادعا کرد: "تهران براساس قرارداد منعقده با مسکو سامانه موشکی S-300 را تا پایان سال جاری میلادی تحویل خواهد گرفت و اولین محموله موشک های S-300 نیز اوایل سپتامبر (شهریورماه) به ایران ارسال خواهد شد."

وی افزود: "عملیات استقرار و راه اندازی سامانه موشکی S-300 در ایران حدود شش ماه تا یک سال به طول خواهد انجامید."

براساس این گزارش پیش بینی می شود با تجهیز ایران به سامانه پیشرفته روسی، توان این کشور برای مقابله با حملات هوایی به ویژه از جانب اسرائیل افزایش یابد.

مقام یاد شده اسرائیلی گفت: "بدون تردید سامانه S-300 حمله هوایی به ایران را بسیار دشوارتر از گذشته خواهد کرد."

S-300 یکی از بهترین سامانه های موشکی ضد هوایی در جهان است که می تواند همزمان 100هدف را ردیابی کرده و جنگنده هایی در فاصله 120 کیلومتری را هدف قرار دهد.

در همین حال گفته می شود این سامانه ها قرار است از طریق بلاروس به ایران تحویل داده شود.

«رابرت هیوسون»، سردبیر مجله دفاعی «جین» ادعا کرد: "قرارداد تحویل S-300 از طریق بلاروس اجرایی می شود چرا که روسیه پیش از این به خاطر کمک به ایران در ساخت یک راکتور اتمی تحت نظر غربی ها قرار گرفته است."

وی افزود: "بلاروس یک مسیر واسطه است، برای زمانی که روسیه بخواهد عمل فروش را تکذیب کند اما مسلما هیچ چیزی بدون خواست روسیه انجام نمی گیرد."

ایران پیش از این موشک های زمین به هوای «تور- ام- یک» را از روسیه خریداری کرده و وزیر دفاع ایران دسامبر گذشته از عقد یک قرارداد جدید با طرف روسی خبر داد و گفت: "تعدادی موشک S-300 قرار است به ایران تحویل داده شود." 
 
ناوچه موشک انداز جوشن1
jovshan1

اخیرا متوجه شدیم که در حضور فرماندهی کل قوا ، ناوچه پیشرفته موشک انداز جوشن که به دست متخصصان داخلی طراحی و ساخته شده است،رسماً به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ملحق شد.این الحاق در سواحل دریای خزر صورت گرفت..
حضور رهبر معظم انقلاب در مراسم الحاق این ناوچه نشان از اهمیت موضوع دارد..
خصوصیات :
ناوچه موشک انداز جوشن از آخرین فن‌آوری روز دنیا در زمینه ساخت بدنه، سامانه‌های تسلیحاتی، الکتریکی و الکترونیکی، قدرت آتش توپخانه‌ای و موشکی سنگین برخوردار است.استفاده از آلیاژهای ضد حرارتی و چند لایه باعث شده است که این ناوچه ، مقاومت بسیار بالایی در برابر انواع موشک و اژدر از خود نشان دهد.خصوصیت فوق العاده این شناور تمام ایرانی ، سرعت ومانور بالا در درگیری های دریایی میباشد.این ناوچه ایرانی مجهز به به انواع تسلیحات استراتژیکی چون تو پ فجر ۲۷ قدرتمند ترین توپ دریایی جهان با نواخت تیر ممتد ۱۲۰ گلوله ******بار در دقیقه، هواپیماهای بدون سرنشین جاسوسی، زیر دریایی های فردی و شناسایی السابحات، و...میباشد.این ناوچه همچنین امکان فرود همزمان ۲ فروند از انواع بالگردهای جنگی و غیره را دارا میباشد.
باید گفت کشوری که سال ۸۲ از نیروی دریایی روسیه درخواست ۳ ناوچه جنگی نمود و با درخواستش مخالفت شد اکنون خود ناوچه ای میسازد که نه تنها از نمونه های غربی یک سرو گردن بالا تر است بلکه موجب وحشت آنها نیز گشته است.
اخیرا در کشورهای منطقه شایع شده است که هیچ شناوری توان نزدیک شدن به جوشن را ندارد وهیچ شناور سطحی و زیر سطحی توان فرار از آتش توپ فجر ۲۷ مستقر در عرشه این ناوچه را ندارد.توپ فجر 27 به دست متخصصان نیروی دریایی و صنایع دفاعی بومی شده و قابلیت نواخت بالا برابر با آخرین استانداردهای جهانی و قابلیت کنترل از راه دور را دارد.... جمهوری اسلامی ایران سومین کشوری است که به فناوری ساخت این توپهای پیشرفته دست پیدا کرده است.
... میرود که نسلهای دوم و سوم جوشن حاکمان بی چون وچرای منطقه خلیج فارس باشند انشاءالله. 
 
ناوچه 275 تنی سینا که در منابع غربی جوشن نیز نامیده می شود یک ناوچه ی موشک انداز سریع با طول 47 متر و سرعت 85 کیلومتر در ساعت می باشد و با این حساب سینا یکی از سریع ترین شناورهای جهان می باشد این ناوچه 31 خدمه دارد و دارای 4 پرتابگر موشک های C-802 یا نور با برد 120 کیلومتر و یک توپ 76 میلیمتری و یک توپ 40 میلیمتری این کلاس ناوچه موشک انداز برای اولین بار در 22 سپتامبر 2006 معرفی شد و گفته می شود دو فروند از این ناوچه به نام های سینا و پیکان تحویل نیروی دریایی ارتش شده است
زیر دریایی کلاس قدر :  
برای اولین بار وجود آن در 24 نوامبر 2007 اعلام شد و احتمالا از نظر کارایی در کلاس نهنگ می باشد و سرتیپ سیاری فرمانده نیرو دریایی ارتش اعلام کرده که این زیر دریایی از پیشرفته ترین تجهیزات الکترونیکی بهره می برداز این زیر دریایی اطلاعات زیادی در دست نیست ولی به احتمال زیاد این زیر دریایی دارای 4 لول پرتاب اژدر می باشد از آنجایی که در رزمایش ضربت ذوالفقار در سال 2006 یک موشک ضد کشتی C-802 از یک زیر دریایی کلاس کیلو به نمایش گذاشته شد و احتمال دارد قدر نیز این توانایی را داشته باشد 
 
 
زیر دریایی کلاس نهنگ:اولین زیر دریایی ساخت ایران که باعث افزایش چشمگیر وجهه ی صنایع دفاعی ایران در جهان شد این زیر دریایی که کاملا هماهنگ با شرایط محیطی دریای خزر ساخته شده است با درگیر بودن 220 متخصص ساخته شده است و در سال 2006 وارد خدمت شده است این زیر دریایی دارای سونار و یک رادار جستجوی سطحی برای کنترل سطح آب می باشد . منابع غربی معتقدند این زیر دریایی 120 تا 150 تن وزن دارد و 30 متر طول و دارای موتور دیزل است این زیر دریایی دارای 2 تا 4 لول پرتاب اژدر است و احتمال دارد توان شلیک موشک نور را نیز دارا باشد در حال حاضر تنها یک عدد از آن با نام نهنگ 1 در خدمت است

رزم ناو کلاس موج:  
رزم ناو 1400 تنی که در 23 فوریه 2007 در بندر عباس تحویل ارتش شد . البته معلوم نیست که هم اکنون عملیاتی باشد یا در حال گذراندن تست های اولیهع تلویزیون ایران از ساخت موج2 که در همین کلاس است خبر داداین کشتی از سینا بزرگتر است و خود رسانه های دولتی ایران آن را رزم ناو نامیده اند این رزم ناو توان حمل 4 پرتاب گر موشک نور و چهار پرتاب گر موشک کروز رعد را دارا می باشد به همراه یک توپ 73 میلیمتری فجر و همچنین یک توپ 37 میلیمتری و از قرار معلوم توان حمل یک فروند بالگرد را نیز دارا می باشد


ناوشکن کلاس جمران:  
اولین ناوشکن ساخت ایران که توسط نیروی دریایی ارتش در حال ساخت استکه از نیمه ی نخست سال 87 به خدمت در خواهد آمد با تولید این ناوشکن ایران هفتمین کشوری خواهد بود که ناوشکن تولید می کند 
 
قایق اژدر افکن IPS-16
این قایق مجهز به دو لوله پرتاب اژدر 324 میلیمتری است که این قایق هم اکنون در خدمت نیروی دریایی سپاه پاسداران قرار گرفته است گففته می شود این قایق برای هدایت اژدر دارای سامانه ی دستی می باشد

هواپيماهاي كشورمان

منابع نظامی آمریکا و بریتانیا مخصوصاً در صدد آزمایش واکنش ایران نسبت به عملیاتی که می خواستند به انجام برسانند برآمده اند. بر پایه آنچه نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران تا کنون انجام داده است، این دو کشور بر این عقیده اند که ایران آخرین حد قدرت دفاعی خود را به نمایش گذاشته است و به دلیل ضعف شدید شبکه راداری این کشور، تعقیب و گریز های بین هواپیماهای ایرانی و آمریکایی تا کنون برای ایران بدون ثمر بوده است. بیشتر منابع غربی به مثال هایی مانند ورود بی اجازه یک فروند هواپیمای آمریکایی در پاییز سال 2005 به حریم هوایی ایران اشاره می کنند. یک هواپیمای تانکر سوخت رسان KC-135 آمریکایی در نوامبر سال 2005 اشتباهاً وارد مرزهای هوایی ایران شد و حدود چهل دقیقه را نیز در آسمان ایران بدون هیچ مزاحمتی سپری کرT به گفته این منابع این مسئله نشان از ضعف شدید قدرت رهگیری هوایی ایران را دارد؛ البته بهتر است بدانیم که این منابع توافقات شفاهی را که دو طرف را ملزم به عدم شلیک به هواپیماهای یکدیگر می کرد را از یاد برده اند. شاید به سخن دیگر ایران «نخواسته» است که هواپیماهای آمریکایی را که بدون اجازه وارد حریم هوایی این کشور می شدند هدف قرار دهد. البته منابع ایرانی این گفته ها را نه تصدیق می کنند و نه رد می نمایند. آن ها به طور سربسته به این واقعیت ها معترفند که بهترین کنترل را بر حریم هوای خود ندارند، رادارهای زمینی شان به زحمت می تواند برخی مناطق ایران را پوشش دهد، شبکه ارتباطی شان کامل و کافی نیست و فرماندهی

طوفان در فنجان چای
منابع نظامی آمریکا و بریتانیا مخصوصاً در صدد آزمایش واکنش ایران نسبت به عملیاتی که می خواستند به انجام برسانند برآمده اند. بر پایه آنچه نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران تا کنون انجام داده است، این دو کشور بر این عقیده اند که ایران آخرین حد قدرت دفاعی خود را به نمایش گذاشته است و به دلیل ضعف شدید شبکه راداری این کشور، تعقیب و گریز های بین هواپیماهای ایرانی و آمریکایی تا کنون برای ایران بدون ثمر بوده است. بیشتر منابع غربی به مثال هایی مانند ورود بی اجازه یک فروند هواپیمای آمریکایی در پاییز سال 2005 به حریم هوایی ایران اشاره می کنند. یک هواپیمای تانکر سوخت رسان KC-135 آمریکایی در نوامبر سال 2005 اشتباهاً وارد مرزهای هوایی ایران شد و حدود چهل دقیقه را نیز در آسمان ایران بدون هیچ مزاحمتی سپری کرT به گفته این منابع این مسئله نشان از ضعف شدید قدرت رهگیری هوایی ایران را دارد؛ البته بهتر است بدانیم که این منابع توافقات شفاهی را که دو طرف را ملزم به عدم شلیک به هواپیماهای یکدیگر می کرد را از یاد برده اند. شاید به سخن دیگر ایران «نخواسته» است که هواپیماهای آمریکایی را که بدون اجازه وارد حریم هوایی این کشور می شدند هدف قرار دهد. البته منابع ایرانی این گفته ها را نه تصدیق می کنند و نه رد می نمایند. آن ها به طور سربسته به این واقعیت ها معترفند که بهترین کنترل را بر حریم هوای خود ندارند، رادارهای زمینی شان به زحمت می تواند برخی مناطق ایران را پوشش دهد، شبکه ارتباطی شان کامل و کافی نیست و فرماندهی آن ها در برخی نقاط حساس به بهترین وجه ممکن صورت نمی پذیرد؛ اما همین منابع به شدت بر این مسئله پافشاری می کنند که جنگنده های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران-IRIAF اخیراً به طور کامل ارتقا یافته و اورهال شده و از بهترین سرویس های ممکن گذشته اند و در حال حاضر در بهترین شرایط موجود عملیاتی به سر می برند. یکی از جالبترین مسئله های قابل توجه این است که IRIAF گشت های مکرر هواپیماهای آمریکایی را در مرزهای خود را یک تمرین به موقع و البته منبع مطئمنی برای جمع آوری اطلاعات در مورد هواپیماهای آمریکایی و توانایی های آن ها قلمداد کرده است!


هواپیمای F-14 Tomcat ایرانی در حال سوختگیری بر فراز رشته کوه های البرز

بر خلاف سال 2003 که گزارش های متعددی از روئیت تامکت های ایرانی توسط خلبان های آمریکایی رسیده بود، آن دسته از خلبانان نیروی دریایی آمریکا که بیشتر در خلیج فارس به گشت می پردازند به ندرت درباره وجود تامکت در آن منطقه سخن گفته اند. در عوض، بیشتر همین خلبانان با هواپیماهای F-4E ،Su-24MK و میراژ F1EQ متعلق به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران ملاقات هایی مکرر داشته اند. گزارشهای معدودی هم از روئیت تامکت های ایرانی در آن منطقه ثبت شده است، اما بیشتر این تامکت ها هنگامی سر راه سبز شده اند که خلبانان آمریکایی به خود جرات نفوذ عمیق تر در حریم هوایی ایران را داده اند. به نظر می رسد همین مسئله یکی از دلایلی بوده است که ارتش آمریکا تامکت های ایرانی را بلااستفاده دانسته است. اما از سوی دیگر ایرانیان اعلام می کنند که غیاب تامکت ها، به علت حفظ این قدرت بزرگ رهگیری هوایی ایران برای مواقع ضروری تر و البته حفظ اسرار مربوط به آنان است.


بازدید مقام رهبری از پایگاه شکاری چابهار و فانتوم F-4D پشت سر ایشان

در شرایطی که تامکت های آماده در آشیانه هایشان خفته اند، دیگر جنگنده های IRIAF مرتباً در مرزهای ایران دیده می شوند. در تابستان سال 2005 سوخو Su-24 های بسیاری در حال عملیات بر فراز خلیج فارس مشاهده شدند که عمده این هواپیماهای بمب افکن مجهز به موشک های ضد کشتی چینی C802K-2 بودند. موشک C802K-2 یک موشک ضد کشتی مجهز به موتور توربوجت و دارای بردی معادل 120 کیلومتر می باشد که در شرایط کنونی تحت لیسانس چین در ایران با نام موشک «نور» تولید می شود. موشک نور و هواپیماهای Su-24 از بالقوه ترین و تهدیدآمیز ترین خطرات برای ناوها و ناوچه های آمریکایی و بریتانیایی در خلیج فارس به شمار می آیند. فانتوم های ایرانی هم که در آن ناحیه مشاهده شده اند بیشتر مسلح به موشک های AIM-7 Sparrow و AIM-9 Sidewinder بوده اند.


هواپیمای F-4 Phantom II متعلق به IRIAF در حال حمل موشک های اسپارو

موشک اسپارو سوار بر فانتوم های ایرانی گواه این حقیقت است که رادارهای AN/APQ-120 هواپیماهای فانتوم ایرانی هنوز هم مشکلی برای شلیک این موشک ها ندارند و مشکل قطعات یدکی این رادارها ظاهراً حل شده است. این مسئله مهر تاییدی بر توانایی های بومی ایرانی است، چرا که بیشتر منابع غربی بر این باور بودند که فانتوم های ایرانی دیگر به دلیل مشکل قطعات یدکی رادار قادر به شلیک موشک های اسپارو نیستند. اگر وجود موشک های اسپارو زیر بال های فانتوم های ایرانی حقیقت داشته است، پس پرواز تامکت های ایرانی مسلح به موشک های کشنده فینیکس نیز نمی تواند دور از انتظار باشد. رویارویی بین هواپیماهای دو طرف اگرچه در بیشتر دفعات شامل مانورهای تهاجمی و جسورانه از هر دو طرف بوده است، اما همیشه با صلح و آرامش پایان یافته است. از یکی از این مواجه ها می توان به رویارویی یک فروند F-4E نیروی هوایی ایران که به وسیله یکی از جوانترین و جسورترین خلبانان ایرانی هدایت می شد و یک فروند F/A-18 نیروی دریایی آمریکا اشاره کرد که در طی این درگیری بدون قربانی، فانتوم ایرانی سعی کرد هواپیمای آمریکایی را به داخل خاک ایران کشانده و به یکی از سایت های پرتاب موشک های زمین به هوای SAM ایران نزدیک کند که البته این تلاش برای هواپیمای ایرانی ناموفق بود.


سرلشگر منصور ستاری در حال دست دادن با خلبان F-5

تربیت خلبانان ایرانی در روسیه
خلبانان ایرانی و آمریکایی، هر دو از چنین درگیری هایی ظاهری با اعتماد به نفص صحبت می کنند. اما آن دسته خلبانان ایرانی مسن تر نیروی هوایی که در آمریکا تحصیلات خلبانیشان را به پایان رسانده اند و دارند به دوران بازنشستگی نزدیک می شوند، با غرور و افتخار بیشتری از توانایی ها، مهارت ها و جسارت بیشتر نسل جدید خلبان های ایرانی سخن می گویند. هر واحد جنگنده-بمب افکن و جنگنده-رهگیر ایرانی سالانه حداقل در پنج تمرین عمده هوایی شرکت می جویند. به علاوه در تابستان سال 2003 و بار دیگر در سال 2004 گروهی متشکل از 31 خلبان ایرانی هواپیماهای میگ MiG-29 و Su-24 و تکنسین های زمینی به منظور شرکت در تمرینات زنده شلیک موشک به پایگاه هوایی کوبینکا در روسیه فرستاده شدند و در همین سال دو گروه دیگر نیز به پایگاه های دیگری سفر کردند.


هواپیمای تامکت ایرانی در حال سوختگیری هوا به هوا

مسکو بارها تلاش کرده است که از روابط در حال رشد ایران و روسیه به نفع خود بهره بجوید، اما ظاهراً در اثر مسائلی چون بحران چچن و مشکلاتی که در اثر ساخت نیروگاه اتمی بوشهر به وجود آمده است کمی به زحمت افتاده است. در سال 2003 روسها تعداد 22 فروند رهگیر میگ MiG-31 Foxhound دست دوم را همراه با ضمانت تامین قطعات یدکی این هواپیماها به مدت پنج سال و سرجمع به قیمت 470 میلیون دلار آمریکا برای فروش به ایران پیشنهاد دادند. به زودی سازمان سیا CIA نیروی هوایی آمریکا USAF را از خطر تصاحب رهگیر قدرتمند MiG-31BM آگاه کرد، چرا که زوج تامکت و فاکس هاوند می توانست برای هر کشوری کابوسی دهشتناک باشد. بنابراین قبل از اینکه ایران به پیشنهاد روسیه پاسخی بدهد، نیروی هوایی آمریکا درخواست خرید این تعداد رهگیر مدرن را به قیمتی بالاتر از آنچه که مسکو به تهران پیشنهاد کرده بود تسلیم روسیه کرد. جالب اینجاست که پنتاگون نمی خواست فقط مانع خرید میگ MiG-31 ها توسط ایران شود، بلکه خود نیز مایل بود که نگاهی به تکنولوژی این رهگیر توانمند بیندازد. خرید فاکس هاوند ها توسط آمریکا علی رغم آن بود که در سال های 1980 توسط جاسوسی به نام مستعار «دونالد» به اطلاعات ذیقیمتی از این جنگنده دست یافته بود و یک بار دیگر در سال 1997 که یک خلبان روسی به کشوری از جمهوری های استقلال یافته از شوروی سابق که دوست آمریکا به شما می آمد پناهنده شده و هواپیمای خود را نیز در اختیار آن ها قرار داده بود دانستنی های دیگری را درباره این جنگنده کشف کرده بود.


هواپیمای Su-24 متعلق به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران

چندین بار دیگر روسیه درصدد فروش میگ MiG-29 های دیگر نیز به ایران شده بود اما ظاهراً غیر از تحویل سال 1990 هیچ میگ MiG-29 دیگری به ایران تحویل نشده است. با استناد بر گزارشات البته تایید نشده رسانه های روسی، 14 فروند هواپیمای میگ MiG-29 در سال 1990 توسط ایران خریداری شد، تعداد 20 فروند دیگر در سال 1991 به این مجوعه اضافه گردید و در بین سال های 1994-1993 هم 6 فروند دیگر به ایران تحویل شد. اگرچه نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران می کوشد که تعداد میگ 29 های فعال این نیرو را بیشتر از سال های قبل نشان دهد، اما ظاهراً هیچ مدرک تصویری که دال بر فعالیت و خدمت این چهل فروند میگ روسی باشد در دسترس نیست. به جرات می توان گفت که روابط ایران و روسیه در سال های اخیر به قدری گسترش یافته است که خرید تجهیزات نظامی روسی مانند موشک های پدافندی S-300 SA-10 Grumble و هلیکوپتر های میل Mi-8/17 توسط ایران دیگر از کشورهای استقلال یافته از شوروی انجام نمی پذیرد بلکه خریدها به طور بی واسطه از روسیه انجام می پذیرد. برای مثال ایران از سال 2003 سفارش خرید هلیکوپترهای میل Mi-17 را مسقیماً به شرکت Kazan Helicopters داده است و در دسامبر سال 2005 برای نخستین بار پس از سال 1990 سفارش تحویل تسلیحاتی چون سی دستگاه سامانه های پدافندی Tor-M1 SA-15 Gauntlet را تسلیم مسکو کرده است. با این وضع رشد نرخ خرید تسلیحات از روسیه توسط ایران تعداد افراد و کارشناسان روسی که احتمال خرید اسکادران های بزرگ Su-27 فلانکر و Su-30 را می دهند بسیار اندکند. اگر چه برخی مقامات نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران نسبت به خرید این جنگنده های مدرن از خود تمایل بسیاری نشان داده اند، اما حکومت اسلامی ایران ظاهراً علاقه چندانی به هرچه قدرتمندتر کردن IRIAF ندارد، چرا که هنوز هم وفاداری این نیرو نسبت به حکومت ایران ثابت نشده است. شاید اینکه به همراه هر تکنسین و خلبان ایرانی که به روسیه می رفت یک محافظ شخصی یا یک مامور امنیتی نیز فرستاده می شد تا از پناهندگی احتمالی یا ارتباطات ناخواسته جلوگیری کند، دلیلی بر همین تصور بود. در کنار این مسائل، به نظر می رسد ایران تمایل خود را برای خرید تسلیحاتی که احتمالاً در آینده نخواهد توانست در داخل کشور مونتاژ کند از دست داده است. مثال این موضوع عدم موفقیت در بدست آوردن لیسانس تولید موتورهای جنگنده های روسی است. همچنین، روسها نسبت به تحویل مدارک و راهنماهای کامل فنی تسلیحاتی که قبلاً به ایران فروخته اند بی میل عمل می کنند، و این چیزیست که شاید به مزاج ایرانیان خوش نیاید چرا که آن ها همیشه همراه تجهیزات نظامی آمریکایی که در دهه 1970 می خریدند راهنماهای کامل فنی را دریافت می داشتند.


هواپیماهای سوخو Su-24 ایرانی در حال پرواز بر ناحیه خلیج فارس

نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر از زیربنایی نسبتاً توسعه یافته با توانایی پشتیبانی کامل فنی هواپیماهای ساخت آمریکا که در خدمت دارد برخوردار است. این زیربنای جدید زیرساخت قدیمی را که برپایه تکنولوژی کاملاً متفاوت و البته با هزینه های سرسام آور بنا شده بود تقریباً بی استفاده می سازد. در مورد هواپیماهای فلانکر هم باید گفت که هم فرمانده نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران و هم دولت حاکم می دانند که سال ها طول خواهد کشید که روسیه جنگنده ی Su-27 ی مطابق شرایط آن ها بسازد و آن را با زیرساخت هوایی ایران هماهنگ سازد و خلبانانی را برای پرواز دادن این جنگنده ها تربیت کند. حتی اگر این امکانات همه و همه فراهم آیند باز هم هیچ تضمینی برای دفاع کامل از حریم هوایی ایران در برابر یک حمله شدید نیروی هوایی و نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا نیست. پایان قسمت دوم-ادامه دارد
مقدمه مترجم: تام کوپر نویسنده و محقق اتریشی یکی از معدود صاحب نظران هوانوردی نظامی غرب است که در مورد نیروی هوایی ایران و هواپیماهای در حال خدمت در این نیرو تا کنون مقالات و حتی کتاب های زیادی را به رشته تحریر در آورده است. در وضعیت فعلی منطقه و بحران های اخیر که خاورمیانه با آن روبروست، نگاه تمام جهانیان به کشور ایران دوخته شده است زیرا کشور دیگری موقعیت ژئوپلیتیکی و اهمیت اقتصادی و نظامی را که کشور ما در منطقه داراست ندارد. مسئله قدرت اتمی ایران و پافشاری سران کشورمان بر احقاق حقوق مسلم ایران در دارا بودن فناوری هسته ای برای مقاصد صلح آمیز موجب شده است تا توجه کشورهای مختلف دنیا به قوای نظامی ایران و بررسی امکان درگیری نظامی بین ایران و کشورهایی نظیر آمریکا و دولت های اروپایی معطوف شود. مقاله ای که در ادامه خواهید خواند، به تحلیل توانایی های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران می پردازد و اهمیت وجود این نیرو در دفاع از کشورمان به عنوان تنها عامل بازدارنده و دفاعی در مقابل دشمن احتمالی را بررسی می نماید. لازم به ذکر است که ترجمه این اثر نماینده مطابقت عقاید نویسنده با نظر مترجم و تایید یا رد مسائل نیست و این مقاله صرفاً بازتاب افکار و ایده های نویسنده این مطلب می باشد.
مقدمه مترجم: تام کوپر نویسنده و محقق اتریشی یکی از معدود صاحب نظران هوانوردی نظامی غرب است که در مورد نیروی هوایی ایران و هواپیماهای در حال خدمت در این نیرو تا کنون مقالات و حتی کتاب های زیادی را به رشته تحریر در آورده است. در وضعیت فعلی منطقه و بحران های اخیر که خاورمیانه با آن روبروست، نگاه تمام جهانیان به کشور ایران دوخته شده است زیرا کشور دیگری موقعیت ژئوپلیتیکی و اهمیت اقتصادی و نظامی را که کشور ما در منطقه داراست ندارد. مسئله قدرت اتمی ایران و پافشاری سران کشورمان بر احقاق حقوق مسلم ایران در دارا بودن فناوری هسته ای برای مقاصد صلح آمیز موجب شده است تا توجه کشورهای مختلف دنیا به قوای نظامی ایران و بررسی امکان درگیری نظامی بین ایران و کشورهایی نظیر آمریکا و دولت های اروپایی معطوف شود. مقاله ای که در ادامه خواهید خواند، به تحلیل توانایی های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران می پردازد و اهمیت وجود این نیرو در دفاع از کشورمان به عنوان تنها عامل بازدارنده و دفاعی در مقابل دشمن احتمالی را بررسی می نماید. لازم به ذکر است که ترجمه این اثر نماینده مطابقت عقاید نویسنده با نظر مترجم و تایید یا رد مسائل نیست و این مقاله صرفاً بازتاب افکار و ایده های نویسنده این مطلب می باشد.

رویارویی های اخیر ایران و غرب
آیا آمریکا و متحدانش هیچ گاه وارد مواجهه نظامی با ایران خواهند شد؟ این سوالی است که در ذهن بسیاری افراد شکل گرفته است. کاری به درستی یا نادرستی این امکان نداریم، ولی ظاهراً شواهد گواه بر این مدعاست که توانایی های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران - IRIAF بسیار بیشتر از آن است که کارشناسان نظامی غربی پیش بینی کرده اند. در حالی که توجه عموم در دنیا به سمت وقایع خشونت آمیز در عراق و جنبه های مختلف «جنگ علیه تروریسم» جلب شده است، تنش های مرتبط با ایران نیز در حال افزایش است. به دنبال اشغال عراق در تابستان سال 2003، عملیات هوایی بسیاری اطراف ایران صورت گرفته است. بخش بزرگی از رویارویی های هواپیماهای ایرانی با جنگنده های آمریکایی بر فراز خلیج فارس صورت گرفته، در حالی که جنگنده های دو طرف به دفعات در طول مرزهای عراق و افغانستان با هم ملاقات کرده اند.


هواپیمای F-14 تامکت متعلق به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در حال گشت در جزیره خارک

موقعیتی سخت و پیچیده برای هر دو سو
در زمان تهاجم به عراق در مارس و آوریل سال 2003، جنگنده های فانتوم II نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران دائماً به انجام ماموریت های گشت هوایی CAP در مناطق نزدیک به دزفول و سنندج در منطقه کردستان می پرداختند به طوری که این گشت ها در تمام طول روز ادامه داشت. تا پاییز سال 2003 که به تدریج تنش ها میان ایران و آمریکا رو به افزایش می گذاشت، کم کم بر تعداد و اندازه فرمیشن های هواپیماهای پروازی ایران نیز افزوده شد. در نوامبر سال 2003 یک فروند هواپیمای آواکس E-3 Sentry متعلق به نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا که در حال انجام گشت هوایی نزدیک مرز عراق بود تعداد شانزده فروند هواپیمای F-14 Tomcat نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران را در حال پرواز در ارتفاع سی هزار پایی و در داخل حریم هوایی ایران نزدیک شهر دزفول در یک آرایش پروازی واحد شناسایی کرد. همین فرمیشن تامکت های ایرانی تا زمانی که تامکت ها نواحی مرزی را به مقصد شرق کشور ترک گفتند، به مدت بیست دقیقه تعقیب شد. از سال 1997 که یک فرمیشن نه فروندی تامکت ها بر فراز خلیج فارس توسط نیروی دریایی آمریکا شناسایی شد، این بزرگترین و پر تعداد ترین گروه پروازی F-14 های ایرانی بود که توسط ارتش آمریکا ردیابی می شد.


خط تولید F-14 های ایران در کنار F-14 های آمریکایی در کارخانه شرکت گرومن

در سال 2005 نیز نه فقط F-4 فانتوم II های ایرانی، بلکه تعدادی سوخوهای Su-24MK فنسر و میراژهای F1BQ و F1EQ و حتی میگ های MiG-29A نیز در محدوده خلیج فارس توسط F-14 ها و F/A-18 های نیروی دریایی آمریکا دیده شدند. گشت های هوایی مکرر ایران در مرزهای عراق و پرواز هواپیماهای آمریکایی در حاشیه حریم هوایی ایران و حتی گاهی در داخل آن باعث بروز تنش هایی شد. با بروز این مشکلات سرانجام در ژانویه 2004 توافق هایی شفاهی و تنها در حد گفته هایی بین دو طرف صورت گرفت. به موجب این توافقات، دو طرف متعهد شدند که تحت هیچ شرایطی به هواپیماهای یکدیگر شلیک ننمایند. بنا بر گزارشات از آن زمان به بعد ارتش آمریکا از تعقیب و ردیابی سایه به سایه هواپیماهای گشتی ایرانی دست کشید، اما آن پرواز ها به همان منوال ادامه یافت و هواپیماهای ایرانی پس آن زمان نیز گاه و بیگاه بر روی رادارهای هوایی و زمینی آمریکا ظاهر می شدند. در ابتدای سال 2005، موقعیت باز هم تغییر کرد، و این تغییر اساساً به دلیل تردیدهای غرب در تحلیل توانایی های نظامی ایران صورت پذیرفت. در سال های 1980 و 1990 آمریکایی ها به اطلاعاتی که از سوی تعداد بسیاری از پرسنل ایرانی نیروهای مختلف که از زمان رخداد انقلاب در ایران به کشورهای غربی و خصوصاً آمریکا مهاجرت کرده بودند، دلخوش بودند، اما حالا شرایط تغییر کرده بود چرا که نه تجهیزات نظامی حال ایران با زمان قبل از انقلاب مطابقت داشت و نه افراد مشابهی زمام امور را در دست داشتند. همین مسئله باعث شد که آمریکا از جمع آوری اطلاعات در مورد قوای نظامی ایران از طریق منابع و مراجع انسانی دست کشیده و به نیروهای «ماشینی» رو بیاورد. امروزه جمع آوری اطلاعات و خبرگیری آمریکا شدیداً به رادارهای تجسسی، ماهواره ها و هواپیماهای جاسوسی بلند پرواز بستگی دارد. این مسئله موجب شد تا انبوه اطلاعات جدید به دست آمریکا بیفتد اما در عین حال به همان اندازه ارزیابی اهداف دولت ایران و توانایی های نیروهای نظامی ایران نیز برای آمریکا مشکل گردید.


هواپیمای F-14 تامکت ایرانی در حال تاکسی به سمت باند برخاست

اما مشکلات به همین پایان نیافت، چرا که غرب به شدت در پی بردن به چگونگی توسعه بخش نظامی و دفاعی کشور ایران ناتوان می نمود. بیشتر کارشناسان غربی هنوز هم پیش بینی ها و تحقیقات خود را در مورد قوای نظامی ایران بر پایه ی اطلاعات بیست سال قبل قرار داده اند که همین مسئله باعث به وجود آمدن تصورات غلط و پیش بینی های نابجایی شده است. برای مثال بیشتر غربی ها بر این باورند که تجهیزات نظامی که در سال های 1970 از آمریکا توسط رژیم قبلی حاکم بر ایران خریداری شده بود امروزه غیر قابل استفاده هستند در حالی که حقیقت چیز دیگریست. تصویری که از قوای نظامی ایران در ذهن غرب نقش بسته است به آرامی در حال تغییر است، بدین معنی که آمریکا و کشورهای عضو پیمان ناتو هنوز هم F-14 های ایران را در لیست تهدید های بالقوه قرار داده اند، هر چند که بسیاری از آنان بر این باورند که تعداد F-14 های قابل پرواز ایران از تعداد انگشتان دست فراتر نمی رود. بسیاری از آنان متقاعد شده اند که رادارهای AN/AWG-9 هواپیماهای تامکت ایرانی به دلیل عدم تامین قطعه های یدکی از کار افتاده اند و کلیه موشک های فینیکس موجود در انبارهای نظامی ایران نیز از همین نظر غیر قابل استفاده می نمایند. با همه این مسائل، غرب هنوز هم در مورد اینکه آیا ایران می تواند در صورت وقوع یک جنگ واقعی تجهیزات نظامی آمریکایی را به طور موثر به خدمت بگیرد یا خیر در شک و تردید است، به خصوص در مورد رادارهای AN/AWG-9 نگرانی های بسیاری وجود دارد. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که کارشناسان نظامی غرب در مورد ایران مرتکب شده اند این است که آنان در طی چند سال گذشته نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران-IRIAF را یک نیروی «مرده» فرض کرده اند و به طور کلی قابلیت های این نیرو را نادیده گرفته اند. با این وصف نه تنها نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران-IRIAF یک نیروی کاملاً فعال است، بلکه باید اعتراف کرد که ابعاد تمرینی و تربیتی نیروهای انسانی این بخش نیز بسیار گسترده است. موج بزرگ فعالیت های اخیر نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران این واکنشهای شدیدی را در غرب برانگیخته است و به تدریج این ذهنیت که نیروی هوایی ایران به دلیل ناتوانی در نگهداری جنگنده هایش در حال بازنشسته و اوراق کردن هواپیماهای نیروی هوایی است را از بین برده است.

فرماندهان ارتش در تاریخ معاصر ایران

 

فرماندهان ارتش در تاریخ معاصر ایران

 فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران

 فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران

فرماندهان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران

فرماندهان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

 فرماندهان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران


 فرماندهان ارتش شاهنشاهی

 فرماندهان ارتش شاهنشاهی

 فرماندهان نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی


 فرماندهان نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی


 فرماندهان نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی