بي ترديد يكي از مهمترين دغدغههاي اصلي نظام مقدس جمهوري اسلامى، بسط و گسترش فرهنگ ناب محمدی(ص) در جامعه بوده و هست. مساله حجاب نیز به عنوان یكی از اركان اصلی حفظ عفت عمومی در جامعه، همواره مورد بحث و نظر كارشناسان مختلف بوده، تا آنجا كه با گذشت 28 سال از پیروزی انقلاب بی بدیل اسلامی در ایران، هنوز یكی از مباحث زنده و جریاندار این نظام محسوب میشود.
آنچه خواهید خواند، نگرشی است كوتاه بر آنچه كه در دوران پیدایش و پس از شكل گیری انقلاب اسلامی در ایران رخ داده است كه تنها هدفش نگاهی به گذشته برای تصمیم گیری برای آیندهای بهتر است.
اگر به وضع ایرانیان تا قبل از دستور كشف حجاب رضاخان مراجعه كنیم، خواهیم دید كه اكثریت قریب به اتفاق ایرانیان از دیرباز، حجاب را به عنوان یكی از اصلیترین نمادهای دینداری و مسلمانی به حساب میآوردند. حتی در برهههایی همچون كشف حجاب، ممانعت از دختران با حجاب برای ورود به مدارس و ادامه تحصیل نیز بسیاری از خانوادهها، عطای تحصیل و پیشرفت را به لقای حفظ اعتقادات خود بخشیدند تا ثابت كنند، حكومتها تنها و تنها بر نوع زندگى، سیاست حاكم و برخی مسائل اجتماعی و اقتصادی آنها حكمرانی میكنند و نه بر اعتقاداتشان. در همان دوره كشف حجاب و حتی قبلتر از آن هم تنها وابستگان دربار و برخی دولتیها ( اعم از دولتمردان و كارمندان دولت) تجدد سوغاتگونه فرنگ را بر خود تافتند، و گرنه اكثریت همچنان با اعتقادات راسخ خود، مبانی اصلی اسلام را حتی در زمان خفقان و ممنوعیت، زنده نگاه میداشتند.
با پیروزی انقلاب اسلامی كه همواره در طول سالهای مبارزه، دغدغههای دین مداری و دینمحوری در حكومت را شعارها و اصول راهبردی خود میدانست، توقع از نظام برای تحقق كامل این اصول بیش از گذشته شد. در این میان پس از گذشت بیش از دو دهه از پیروزی انقلاب، نگاههای متفاوتی وجود دارد و وضعیت كنونی از نظر حجاب زنان با نگاههای متفاوتی تعریف و تحلیل میشود. از میان آنان بهزاد كشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران، در بهمن 84 و در گزارشی تحلیلگونه چنین مینویسد:
«از سال پیش مسئله حجاب و«بدحجابی» به یكی از معضلات اجتماعی بدل شده است. گرچه برای رعایت نكردن «پوشش شرعی» مجازاتهایی پیشبینی شده، اما تعریف ویژگیهای این پوشش هنوز نامشخص است.»
حجاب خوب كدام است و حجاب بد، كدام؟ این پرسشی است كه از سال پیش مطرح شده و هنوز هیچ كس پاسخ روشنی برای آن ندارد. اوایل انقلاب كه تعدادی از زنان برای آزادی پوشش جلوی نخستوزیری تظاهرات میكردند عدهای با شعار «یا روسری یا توسری» ظاهراً پوشاندن موها و بعداً به تن كردن مانتو را حجاب میدانستند اما مسئولان هرجا توانستهاند نشان دادهاند كه چادر و مقنعه را به عنوان حجاب خوب ترجیح میدهند. پوشش زنان از آنجا رنگ یك معضل اجتماعی به خود گرفت كه از طرفی مسئولان بر سر تعریف حجاب خوب و بد با هم به توافق نمیرسند و از سوی دیگر حجاب خوب خیلی وقتها در عمل غیرقابل استفاده است.(!)
گرچه پوشش مسئله هر روز مردم است، موضوع حجاب و بدحجابی هر ازگاهی و به مناسبتی موضوع روز میشود و بحثهای داغی به همراه میآورد كه با گذشت زمان دوباره فراموش شود. تابستان و فصل گرما همواره بازار بحث بدحجابی را داغتر میكند. آنچه در این سالها تقریباً برای همه روشن شده این نكته است كه به گفته عضو كمیسیون اجتماعی مجلس، مرتضي فيضعلى، كارهای مقطعی همیشه با شكست مواجه میشود. و برخوردهایی كه در این سال با مسئله حجاب صورت گرفته اغلب تدابیر و تصمیمهایی مقطعی بودهاند. و این ابتدای ماجرای تمامناشدنی حجاب در ایران است. به عقیده نگارنده، مهمترین علت وجود برخی نابسامانیها درباره حجاب كه آن هم بیشتر در شهرهای بزرگ ایران اسلامی دیده میشود، یك مشكل تاریخی است و آن فراموشی باغبانی انقلاب عزیزمان است. پس از پیروزی انقلاب و در شرایطی كه بیش از 98 درصد مردم جمهوری اسلامی را پذیرفتند، بسیاری به دنبال زیرساختهای اقتصادی و سیاسی حكومت رفتند و پایههای فرهنگی را با توجه به همراهی بینظیر مردم، از این مهندسی بینیاز دانستند. بوستان همیشه سبز سالهای 57 و 58 با آغاز جنگ تحمیلی بیش از پیش مورد غفلت واقع شد. پس از پايان جنگ نيز دوران سازندگى، این غفلت را دو چندان كرد. به هر حال هر باغ و بستان و بوستانآبادی بدون رسیدگی و باغبانی با وجود زمینی مرغوب، از علفهای هرزه و آفات مصون نمیماند و بوستان فرهنگی انقلاب نیز با پیشرفتهای حوزههای مختلف و حضور جدیتر زنان در عرصههای متعدد و متنوع اجتماعی از این آفات بینصیب نماند. به اینها هجمه فرهنگی دشمن و بمباران رسانهای و تبلیغاتی غرب كه بستههای سوغاتگونهاش همچنان ادامه داشت و ادامه دارد، را هم اضافه كنید. پس معضل ضعف باغباني و هدايت خوب فرهنگى، توجیه مسائل اجتماعی برای نسلهای بعد از انقلاب و همچنین غفلت از حضور دشمن باعث شد، آن بوستان سبز دهه شصت كم كم علفهرزها و گیاهان مضری را در خود ببیند.
حجاب چرا؟ مخالفت چرا؟
اصولا در هر جامعه ای و پس از رویش هر انقلاب وظهور ایدئولوژی جدید حكومتی همواره در ابتدا مشكلاتی پیش می آید، از جمله در اوایل انقلاب بسیاری با توجه به حاكمیت جمهوری اسلامی ، تندروی ها و كندروی های بسیاری را در حوزه های فرهنگی انجام دادند. البته با توجه به آنچه كه قبل تر اشاره شد، ساختار بعضی از نهادهای دولتی به شدت نیاز به ترمیم داشت حدود یك ماه پس از پیروزی انقلاب كه بالتبع باید بسیاری از باید و نبایدهای جدید در مجموعه های مختلف و مرتبط با نظام حكمفرما می شد، امام خمینی(ره) رهبر فقید انقلاب در پیامی صراحتا تاكید كردند: زن ها باید با حجاب به وزارتخانه ها بروند[i]. نوع نگاه معمار كبیر انقلاب در این یك جمله هم بسیار هوشمندانه و حساب شده است، این جملات زمانی ادا شد كه عده ای به واسطه پیروزی انقلاب، مانع حضور زنان در ادارات دولتی می شدند و تنها چادر را به عنوان حجاب اسلامی می دانستند. حجت الاسلام اشراقى، داماد حضرت امام (ره) در تاریخ 17 اسفند 57 و شاید در تشریح این جمله حضرت امام به رادیو انقلاب اسلامی این چنین گفت: «باید در نظر داشت كه حجاب به معنی چادر نیست همین قدر كه موها و اندام خانم ها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد حالا به هر شكلی كه باشد مهم نیست چادر چیز متعارفی است و بسیار خوب است. اما به خاطر طرز كار و نوع كار خانم ها شاید گاهی پوشاندن بدن و مو به طریق دیگر هم حجاب باشد حرفی نیست.»
حتی مسئولان وقت در مورد اقلیت های مذهبی نیز با احترام كامل برخورد كردند و این گونه عنوان شد كه آنها با هر آئین و مذهبی قابل احترام و مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران هستند، توقع آن است كه برای ظاهر شدن در اجتماع با عرف ایران اسلامی هماهنگ باشند.
از سویی برخی شبه روشنفكران در همان روزهای تولد انقلاب، حجاب را مانعی برای رشد و توسعه كشور(!) می دانستند، شاهد مثالشان هم كشورهای غربی بود. آیت الله طالقانی در تاریخ 20/12/57 طی سخنانی شیوا، این مغاطله را پاسخ دادند: «حجاب در ایران یك مسئله سنتی و تاریخی است كه در عمق تاریخ ما و تاریخ شرق مطرح بوده است. همیشه زن های ما دارای یك فرم حجاب بوده اند، حجاب به معنای عامش نه مخصوص به چادر و وضع خاص یعنی حفظ عفاف، یعنی وقار، حفظ وقار و شخصیت زن همیشه در ایران و كشورهای شرقی اسلامی و غیراسلامی بوده و شما ملاحظه می كنید كه هندی ها، زن های هندوستان با این كه مسلمان نیستند برای حفظ سنت اصیل ملی شان، اكثرا دارای حجابی سرپوشی هستند كه مظهر كامل زنان مترقی و مدیر و سیاستمدار شرق خانم «گاندی» است. باید بدانید كه رضا شاه یا بر اثر برنامه های استعماری خواست زنان ما را خفیف كند و به بی بند و باری بكشاند و همان طوری كه برنامه عمومی استعمار است كه زن و مرد را سرگرم شهوت رانی ها، خوش گذرانی ها و عیاشی ها بكنند تا بتوانند كارشان را پیش ببرند و یا خیال می كرد همین قدر لباس ها را كه كوتاه كرد، مردم ایران كه كت و شلوار پوشیدند، شاپو گذاشتند، زن ها كه بی حجاب شدند دیگر ترقی كرده ایم. كار رضاشاه همین بود، خیال كرد كه دنیای غرب كه مترقی شده و پیشرفت كرده است دلیلش این است كه زنانش بی حجابند و توسعه اقتصاد و علم و قدرت و صنعت نیز به همین دلیل است.»
این در حالی بود كه برخی سیاسیون وجود حجاب را یك مانع جدی برای استقرار دموكراسی می دانستند و معتقد بودند حجاب برای چه؟ در یك كشور آزاد، هر فردی مختار است نوع پوشش خود را خود انتخاب كند. همین جماعت بودند كه در روزهای پایانی سال 57 یك به اصطلاح تظاهرات خودجوش را با شعار یا روسری یا توسری ترتیب دادند.هدف هم چیزی نبود جز نمایش یك جنبه از ترفندهای پنهان استعمار در قالب دموكراسی و آزادی بیان. حتي در شعارهايشان عبارت رهبر ما خمينى/ مرام ما آزادی هم شنیده می شد. یك روز پس از این تجمع كمیته مركزی انقلاب، اطلاعیه ای را مبنی بر برخورد با افرادی كه با عنوان كمیته مزاحم بانوان می شوند را صادر كرد. در آن اطلاعیه تصریح شده بود هیچ كس و یا نهادی حق ندارد به بانوان توهین و یا تعرض كند. به فصله يك روز پس از صدور اين اطلاعيه جمعي از بانوان پايتخت در ميدان توپخانه و سپس موسسه كيهان تجمع كرده و ضمن حمايت از نظر حضرت امام (ره) مبني بر رعايت حجاب اسلامي در ادارات و نهادهاي عمومى، شعار می دادند: ما پیرو قرآنیم/ بی حجاب نمی خواهیم یا رهبر ما خمینی است/ حجاب ما زينبي است و يا مرگ بر ارثيه پهلوى.
در همین روزها رسانه های غربی از جمله خبرگزاری فرانسه اتفاقات پیش آمده را بهترین محمل برای تهیه گزارش و نیل به اهداف خود كه همانا تصویر كردن ناكارآمدی نظام جمهوری اسلامی بود، دانست و طی مصاحبه هایی بابرخی از نهادهای دفاع از حقوق زن، زنان را به تجمعات گوناگون دعوت می كرد.
با گذشت یك سال از این اتفاقات وزارتخانه ها و نهادهای مختلف با صدور اطلاعیه های جداگانه ای رعایت حجاب اسلامی را برای كاركنان و مراجعان خواستار شدند و این اولین اقدام انقلابی آشكار در جهت اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی بود. به هر تقدیر نباید فراموش كرد كه در خارج از مرزهای ایران اسلامی از بدو تولد انقلاب دست های پیدا و پنهانی درصدد تولید شورش های پس از انقلاب بوده و هستند. در تاریخ بسیار مشاهده شده، انقلاب هایی كه در نخستین روزها و یا ماه های پیش، به وسیله اقلیت یا گروهك هایی متزلزل و بعضا فروپاشیده است. مخالفت با حجاب هم در دو بحث جداگانه مطرح بود. يكي تصوير كردن ضعف و ناكارآمدي نظام جمهوري اسلامي در برقراري دموكراسي و ديگري سوق دادن افكار عمومي به جنبه عقب افتادگي ملت با مقايسه كشور با كشورهاي غربى.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب در تاریخ 14 تیر ماه 59 در خطبه های نماز جمعه در توصیه هایی به زنان مسلمان ایرانی این چنین فرمودند:
«حجاب اسلامی وظیفه حفظ عفاف اسلامی است. شخصیت زن مسلمان به او اجازه نمی دهد كه از راه نشان دادن پیكر برهنه خود زینت خود را نشان دهد. ای زن مسلمان ای مادری كه كودك خردسال خود را در آغوش گرفتی و به میدان خطر رفتی و جان خود و كودكت را به خطر انداختس ای خواهران عزیز كه مراعات حجاب اسلامی را نمی كنید شما همان كسانی هستید كه در مبارزه ملت ایران با حجاب شركت كردید و نشان دادید كه به انقلاب و اسلام وفادار هستید امروز هم انقلاب ما محتاج وفاداری شماست. ای خواهران اداری كه هیچ عنادی با جمهوری اسلامی ندارید فضای جامعه انقلابی را فضای عفاف عمومی قرار دهید كاری كنید كه با بی اعتنایی شما به آرایش دشمن یك بار دیگر احساس كند كه زن مسلمان ایران تسلیم ناپذیر است. امروز كه انقلاب مورد تهدید دشمنان ما قرار گرفته با حركت هوشیارانه خود یك بار دیگر بینی دشمن را به خاك بمالید و هوشیار باشید و توطئه دشمن را بشناسید و بدانید كه هم در محیط ادارات و هم در كوچه و خیابان و هم در جامعه سعی كنید عفاف را حفظ كنید. من از سوی تمام ملت مسلمان از شما خواهران مسلمان تشكر می كنم كه در پیروی از فرمان امام با لباس اسلامی در محیط كار حاضر شوید.»
ابوالحسن بنی صدر نیز یك روز بعد، 15 تیرماه 59، ضمن تكذيب اخراج زنان از ادارات دولتى، پوشش اسلامی را به به معنای احترام به شخصیت زن دانست و طی سخنانی خطاب به برخی زنان تجمع كنند در مقابل مجلس گفت:
«آن طور كه دشمنان تبلیغ می كنند در جامعه ما بنا بر تحقیر انسانی نیست چه رسد به زنان كه منتهای ارزش را در جامعه اسلامی دارند.»
انقلاب پیروز شده بود و باید تمام بدنه نظام كه میراث سلطنت 2500ساله شاهنشاهی بود را عوض می كرد آن هم نه با زور و نه بدون برنامه و یك شبه. در این میان بود كه نقش فرهنگ سازی و ایده پردازی بیش از پیش نمایان شد. شهید آیت الله مرتضی مطهری به عنوان طلایه دار تفكر اسلامی معاصر، پرچمدار میدان اطلاع رسانی و تبیین حقایق و معارف اسلام شد. در تریح دو دیدگاه مخالف حجاب و همچنین تبیین لزوم حجاب این گونه فرمود:
حقیقت امر اینست كه در مسأله پوشش - و به اصطلاح عصر اخیر حجاب - سخن در این نیست كه آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن اینست كه آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟ آیا مرد باید حق داشته باشد كه از هر زنی در هر محفلی حداكثر تمتعات را به استثناء زنا ببرد یا نه ؟ اسلام كه به روح مسائل مینگرد جواب میدهد : خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در كادر قانون ازدواج و همراه با یك سلسله تعهدات سنگین میتوانند از زنان به عنوان همسران قانونی كامجوئی كنند ، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. و زنان نیز از اینكه مردان را در خارج از كانون خانوادگی كامیاب سازند به هر صورت و به هر شكل ممنوع میباشند
درست است كه صورت ظاهر مسأله اینست كه زن چه بكند ؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان ؟ یعنی آنكس كه مسأله به نام او عنوان میشود زن است ، و احیانا مسأله با لحن دلسوزانهای طرح میشود كه آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محكوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینكه آیا مرد باید در بهرهكشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادی مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آنكه در این مسأله ذی نفع است مرد است نه زن ، و لااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفعتر است . به قول ویل دورانت : دامنهای كوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است
پس روح مسأله ، محدودیت كامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، یا آزاد بودن كامیابیها و كشیده شدن آنها به محیط اجتماع است . اسلام طرفدار فرضیه اول است.
فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است . بعضي از آنها جنبه رواني دارد و بعضي جنبه خانه و خانوادگى، و بعضی دیگر جنبه اجتماعی ، و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
اما ایرادها؛ ایرادی كه بر حجاب گرفتهاند اینست كه موجب سلب حق آزادی كه یك حق طبیعی بشری است میگردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار میرود. میگویند مجبور ساختن زن به اینكه حجاب داشته باشد بی اعتنائی به حق آزادی او و اهانت به حیثیت انسانی او است و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن . عزت و كرامت انسانی و حق آزادی زن ، و همچنین حكم متطابق عقل و شرع به اینكه هیچكس بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد ، و ظلم به هیچ شكل و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود ، ایجاب میكند كه این امر از میان برود.
پاسخ : یك بار دیگر لازم است تذكر دهیم كه فرق است بین زندانی كردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینكه وقتی میخواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد . در اسلام محبوس ساختن و اسیر كردن زن وجود ندارد . حجاب در اسلام یك وظیفهای است بر عهده زن نهاده شده كه در معاشرت و برخورد با مرد باید كیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات كند . این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است كه با حیثیت و كرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او كه خداوند برایش خلق كرده است محسوب شود
اگر رعایت پارهای مصالح اجتماعی ، زن یا مرد را مقید سازد كه در معاشرت روش خاصی را اتخاذ كنند و طوری راه بروند كه آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را زندانی كردن یا بردگی نمیتوان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل آزادی فرد نمیتوان دانست.
در كشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهائی برای مرد وجود دارد. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت كرده به عنوان اینكه این عمل برخلاف حیثیت اجتماع است او را جلب میكند. هنگامی كه مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم كند كه در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت كنند مثلا با لباس كامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان، و نه ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حكم عقل به شمار میرود
برعكس، پوشیده بودن زن - در همان حدودی كه اسلام تعیین كرده است - موجب كرامت و احترام بیشتر او است، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون میدارد.
مثال می زنم: یك افسر با نشانههای عالی افسری كه گردن میافرازد، قدم ها را محكم به زمین میكوبد، باد به غبغب میاندازد، صدای خود را موقع حرف زدن كلفت میكند. او هم زبان دار عمل میكند، به زبان بی زبانی میگوید: از من بترسید، رعب من را در دل های خود جا دهید. همین طور ممكن است زن یك طرز لباس بپوشد یا راه برود كه اطوار و افعالش حرف بزند، فریاد بزند كه به دنبال من بیا، سر به سر من بگذار، متلك بگو، در مقابل من زانو بزن، اظهار عشق و پرستش كن.
یك ایراد دیگر كه بر حجاب گرفتهاند این است كه ایجاد حریم میان زن و مرد بر اشتیاق ها و التهاب ها میافزاید و طبق اصل الانسان حریص علی ما منع منه ، حرص و ولع نسبت به اعمال جنسی را در زن و مرد بیشتر میكند. به علاوه، سركوب كردن غرائز موجب انواع اختلالهای روانی و بیماریهای روحی میگردد.
در روان شناسی جدید و مخصوصا در مكتب روانكاوی فروید روی محرومیت ها و ناكامی ها بسیار تكیه شده است. فروید میگوید: ناكامی ها معلول قیود اجتماعی است و پیشنهاد میكند كه تا ممكن است باید غریزه را آزاد گذاشت تا ناكامی و عوارض ناشی از آن پیش نیاید.
برتراند راسل در صفحه 69 و 70 ( ترجمه فارسی ) كتاب جهانی كه من میشناسم میگوید: اثر معمولی تحریم ، عبارت از تحریك حس كنجكاوی عمومی است و این تأثیر، هم در مورد ادبیات مستهجن و هم در موارد دیگر مصداق پیدا میكند . . . اكنون برای اثر تحریم مثالی میزنم: فیلسوف یونانی امپد كل جویدن برگهای شجره الغار را خیلی شرمآور و زشت میپنداشت
او همیشه جزع و فزع میكرد از اینكه باید ده هزار سال به علت جویدن برگ درخت غار در ظلمات خارجی ( دوزخ ) به سر برد. هیچوقت مرا از جویدن برگ غار نهی نكردهاند و من هم تاكنون برگ چنین درختی را نجویدهام ولی به امپد كل تلقین شده بود كه نباید این كار را بكند و او هم برگ درخت غار را جوید
سپس در جواب این سؤال كه: آیا شما عقیده دارید انتشار موضوع های منافی عفت علاقه مردم را به آنها زیاد نمیكند؟ جواب میدهد : علاقه مردم نسبت بدانها نقصان مییابد. فرض كنید چاپ و انتشار كارت پستالهای منافی عفت مجاز و آزاد گردد. اگر چنین چیزی بشود این اوراق برای مدت یك سال یا دو سال مورد استقبال واقع شده سپس مردم از آن خسته میشوند و دیگر كسی حتی به آنها نگاه هم نخواهد كرد
پاسخ اين ايراد اين است كه درست است كه ناكامى، به خصوص ناكامی جنسی، عوارض وخیم و ناگواری دارد و مبارزه با اقتضاء غرائز در حدودی كه مورد نیاز طبیعت است غلط است، ولی برداشتن قیود اجتماعی مشكل را حل نمیكند بلكه بر آن میافزاید. در مورد غریزه جنسی و برخی غرائز دیگر، برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را میمیراند ولی طبیعت را هرزه و بیبند و بار میكند. در این مورد هر چه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مییابد.
بدین نكته باید توجه كرد كه آزادی در مسائل جنسی سبب شعلهور شدن شهوات به صورت حرص و آز میگردد، از نوع حرص و آزهائی كه در صاحبان حرمسراهای رومی و ایرانی و عرب سراغ داریم . ولی ممنوعیت و حریم ، نیروی عشق و تغزل و تخیل را به صورت یك احساس عالی و رقیق و لطیف و انسانی تحریك میكند و رشد میدهد و تنها در این هنگام است كه مبدأ و منشأ خلق هنرها و ابداع ها و فلسفهها میگردد. میان آنچه عشق نامیده میشود و به قول ابن سینا عشق عفیف و آنچه به صورت هوس و حرص و آز و حس تملك در میآید - با اینكه هر دو روحی و پایان ناپذیر است - تفاوت بسیار است . عشق، عمیق و متمركز كننده نیروها و یگانه پرست است و اما هوس، سطحی و پخش كننده نیرو و متمایل به تنوع و هرزه صفت است.
غریزه جنسی دو جنبه دارد: جنبه جسماني و جنبه روحى. از جنبه جسمی محدود است. از این نظر یك زن یا دو زن برای اشباع مرد كافی است، ولی از نظر تنوع طلبی و عطش روحیای كه در این ناحیه ممكن است به وجود آید شكل دیگری دارد. حالت روحی مربوط به این موضوع دو نوع است: یكی آن است كه به اصطلاح عشق نامیده میشود، و همان چيزي است كه در ميان فلاسفه و مخصوصا فلاسفه الهي مطرح است كه آيا ريشه و هدف عشق واقعى، جسمی و جنسی است و یا ریشه و هدف دیگری دارد كه صد درصد روحی است و یا شق سومی در كار است و آن این كه از لحاظ ریشه، جنسی است ولی بعد حالت معنوی پیدا میكند و متوجه هدفهای غیر جنسی میگردد؟
نوعی دیگر عطش روحی آن است كه به صورت حرص و آز در میآید كه از شؤون حس تملك است و یا آمیختهای است از دو غریزه پایان ناپذیر: شهوت جنسی و حس تملك، آن همان است كه در صاحبان حرمسراهای قدیم و در اغلب پولداران و غیر پولداران عصر ما وجود دارد. این نوع از عطش تمایل به تنوع دارد. از یكی سیر میشود و متوجه دیگری میگردد. در عین این كه ده ها نفر در اختیار دارد در بند ده ها نفر دیگر است و همین نوع از عطش است كه در زمینه بیبند و باریها و معاشرت های به اصطلاح آزاد به وجود میآید. این نوع از عطش است كه هوس نامیده میشود.
اما اینكه میگویند : الانسان حریص علی ما منع منه مطلب صحیحی است ولی نیازمند به توضیح است. انسان به چیزی حرص میورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوی آن تحریك شود، به اصطلاح تمنای چیزی را در وجود شخصی بیدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند. اما اگر امری اصلا عرضه نشود یا كمتر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود.
فروید كه طرفدار سرسخت آزادی غریزه جنسی بود، خود متوجه شد كه خطا رفته است، لذا پیشنهاد كرد كه باید آن را از راه خاص خودش به مسیر دیگری منحرف كرد و به مسائل علمی و هنری نظیر نقاشی و غیره منعطف ساخت و به اصطلاح طرفدار تصعید شد. زيرا تجربه و آمار نشان داده بود كه با برداشتن قیود اجتماعى، بیماری ها و عوارض روانی ناشی از غریزه جنسی بیشتر شده است. من نمیدانم آقای فروید كه طرفدار تصعید است از چه راه آن را پیشنهاد میكند. آیا جز از طریق محدود كردن است؟ در گذشته افراد بیخبر، به دانشجويان بي خبرتر از خود ميگفتند انحراف جنسى، يعني هم جنس بازى، فقط در میان شرقی ها رایج است و علتش هم دسترسی نداشتن به زن بر اثر قیود زیاد و حجاب است. اما طولی نكشید كه معلوم شد رواج این عمل زشت در میان اروپائی ها صد درجه بیشتر از شرقی ها است.
اگر در مشرق زمین محرومیت ها باعث انحراف جنسی و همجنس بازی شده است، در اروپا شهوترانی های زیاد باعث این انحراف گشته است، تا آنجا كه در بعضی كشورها همان طور كه در روزنامههای خبری خواندیم رسمی و قانونی شد، و گفته شد چون ملت انگلستان عملا این كار را پذیرفته است قوه مقننه باید از ملت پیروی كند. یعنی نوعی رفراندوم قهری صورت گرفته است.[ii]
غفلت از درون
در سال هايي كه جنگ تحميلي را پشت سر گذاشته بوديم و دغدغه هاي فرهنگى، هر روز رنگ تازه ای به خود می گرفت، بحث چادر یا مانتو یك بار دیگر در محافل دانشگاهی كشور مطرح شد و تا آنجا پیش رفت كه حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی –رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد- در یك پرسش و پاسخ دانشجویی با صراحت اعلام كرد: مانتو از نظر ما ایرادی ندارد و برای محیط های دانشگاهی نیز بدون اشكال است.
اگر چه این جملات پیش تر هم از سوی بسیاری از مسئولین مطرح و عنوان شده بود ولیكن بیان آن از زبان رئیس جمهور، خیلی از افكار خاموش و فرصت طلب را بیدار كرد! به طوری كه در سال های بعد و انتصاب برخی مسئولین فرهنگی كه دنبال فرصتی برای مطرح كردن عقاید و اندیشه های غربی خود بودند، این بحث وارد مراحل تازه ای شد. عطاءالله مهاجراني اولين وزير ارشاد كابينه آقاي خاتمى، رسما اعلام كرد، حجاب را باید به نظرخواهی از مردم واگذار كرد و حكومت هیچ وظیفه ای در قبال حجاب مردم ندارد.
این در حالی اتفاق می افتاد كه در سال های قبل حتی برای حضور بانوان در اجتماعات و یا اماكن عمومی هم قوانین خاصی در نظر گرفته شده بود، مثلا آیت الله موسوی اردبیلی در تاریخ 15 اردیبهشت 1361 به عنوان یكی از بالاترین مقامات قضایی آن روز، در مورد حجاب بانوان در تاكسی ها و به طور كلی در سطح جامعه گفت: «حجاب اسلامی باید رعایت شود، اما این كه ما برخی را مجبور كنیم كه حجاب داشته باشند یا نه، صورت خوشی ندارد تنها یك مسئله ای هست، این كه عده ای نمی خواهند در مسیر جمهوری اسلامی قرار بگیرند؛ به هر حال باید عفت عمومی را رعایت كرد. خیابان و بازار و مجالس عمومی نباید به یك مركز فحشا و ترویج ابتذال تبدیل شود. ما امیدواریم خانم ها در حدود حجاب اسلامی لباس مناسب بپوشند، بدن خود را بپوشانند و با یك وضع عادی و ساده بیرون بیایند.»
در چنین شرایطی وارد دهه دوم انقلاب شدیم، دهه ای كه با روی كار آمدن دولت اصلاحات، بسیاری از لغات، تعاریف و حتی استراتژی ها، دست خوش تغییرات بنیادی شد. سوء استفاده از مسئله آزادی بیان و آزادی زنان، بیشترین سهم را در این مثلا اصلاحات و در طول سال های 76 تا 84 به خود اختصاص داد. در طول این سال ها هم مانند سال های گذشته اش و دهه اول عمر انقلاب، بارها و بارها، مسئله حجاب به انواع گوناگون مطرح شد، كنفرانس ها و جلساتی برگزار و مصوباتی تصویب شد، حركت های مقطعی انجام شد اما باز هم معضل حجاب به ویژه در پایتخت، بر قوت خود باقی ماند.
البته در طول همین سال ها بسیاری از افتخارات، مدال آوري ها و قهرماني هاي بانوان در عرصه هاي مختلف با نمايش حجاب اسلامي در ميدان هاي جهانى، تئوری حجاب مساوی است با محدودیت را تحت الشعاع قرار داد. حضور كاروان بانوان ایران اسلامی در مسابقات مختلف، راه اندازی ورزشگاه ها و رشته های تخصصی بانوان در كشور، حضور گسترده بانوان در مراكز علمى- تحقیقاتی و پیشرفت های علمی ایشان بر بسیاری ثابت كرد كه حجاب نه تنها محدودیت نیست بلكه بستری است برای آرامش بیشتر و سهل شدن پیمودن مسیر برای رسیدن به هدف. در اين سال ها تنها و تنها آنچه بيش از هر چيز توانست تاثير شگرفي بر فضاي فرهنگي كشور بگذارد هجوم رسانه هاي غربي و ابتذال برخي رسانه هاي داخلى، از جمله سینما و تئاتر، فضاي هنري مرسوم به موج نو و شكل گيري تشكل هاي مختلف حمايت از زنان در قالب هاي مختلف از جمله ترويج تفكر فمنيستى.
با تمام این ها و در سال 83 در پی یك نظرسنجی گروهی از مردم تهران، 87درصد مردم پایتخت، رعایت حجاب را در جامعه ضروری عنوان كردند. این در حالی بود كه برخی كشورهای اروپایی رعایت حجاب را برای ادامه تحصیل و اشتغال، ممنوع اعلام كرده بودند و اين نبود جز به خاطر ترس از گسترش اسلام در كشورهاي اروپايى، دیده می شد.
87درصد تهرانی ها رعایت حجاب را ضروری می دانند
نتایج یك نظرسنجی نشان می دهد 87درصد از مردم تهران، رعایت حجاب را در جامعه ضروری می دانند. روابط عمومی شورای فرهنگی و اجتماعی زنان اعلام كرد: براساس طرح نظرسنجی كه در قالب یك پژوهش میدانی در سطح مناطق تهران پیرامون اصل حجاب و با جامعه آماری 1000 نفر از شهروندان انجام شد، آگاهی شهروندان تهرانی نسبت به قانون منع حجاب و میزان آگاهی و مقبولیت حجاب در جامعه مورد سنجش قرار گرفت.
نتایج این تحقیق كه توسط شورای فرهنگی اجتماعی زنان انجام شده نشان داد كه از مجموع 66درصد پاسخ دهندگان زن و 34درصد پاسخ دهندگان مرد، در پاسخ به پرسشی درباره ضرورت رعایت حجاب در جامعه، 26درصد گزینه خیلی زیاد، 29درصد زیاد، 32درصد تا حدودى، 7درصد كم و 4درصد گزينه خيلي كم را انتخاب كرده اند و در مجموع 87درصد پاسخگويان رعایت حجاب را در جامعه ضروری می دانند.
47درصد پاسخگویان متاهل و 56درصد مجرد بوده اند.30درصد كمتر از بیست سال، 44درصد 29-20سال، 20درصد 39-30سال و 11درصد 49-40سال و 30درصد بیش از 50سال داشته اند. 90درصد مسلمان و 10درصد غیرمسلمان بوده اند. 42درصد زیر دیپلم و دیپلم، 41درصد فوق دیپلم و لیسانس، 10درصد فوق لیسانس و دكتری و 4درصد تحصیلات حوزوی داشته اند. 5/43درصد غیرشاغل، 8درصد مشاغل پزشكى، 6/19درصد مشاغل فرهنگى، 17درصد مشاغل ادارى، 2درصد مشاغل تولیدی و 4/8درصد مشاغل آزاد داشته اند.
بر اساس نتایج به دست امده رابطه معناداری بین ضرورت رعایت حجاب و متغیرهای جنس و سن، دین، وضعیت تاهل و اشتغال به دست نیامد و غالبا همه اقشار رعایت حجاب را امری ضروری می دانند.
در پاسخ به دلایل وجوب حجاب در جامعه بیش از 80درصد پاسخگویان عقیده داشتند حجاب برای زنان مصونیت اجتماعی می آورد، حدود 80درصد معتقدند وجوب حجاب به دلیل احترام به مقام زن است. 6/77درصد معتقدند رعایت حجاب موجب سالم سازی جامعه از انحرافات اجتماعی است. 75درصد پاسخگویان عقیده دارند كه حجاب موجب تحكیم بنیان خانواده است. 46درصد پاسخگویان عقیده داشتند حجاب موجب محدود شدن فعالیت های اجتماعی زنان می شود.
در پاسخ به سئوال حدود و پوششی كه اسلام برای زن تعیین كرده است 18درصد اظهار داشتند هر نوع پوششی كه سر و بدن را بپوشاند، 25درصد عقیده داشتند سر و بدن به جز صورت و دست ها و زینت های مورد استفاده، 35درصد معتقدند رعایت پوشش متناسب با عرف جامعه و 20درصد معتقدند پوشش خاصی تعیین نشده صرفا حیا و عفت باید رعایت شود. بر اساس نتایج به دست آمده اطلاع از نوع پوشش پیشنهادی اسلام به شناخت و تعهد فردی افراد برمی گردد و ارتباط معناداری با سن، جنس، تحصیلات و نوع شغل افراد ندارد.
در تبیین هدف دولت ها از تصویب قانون منع حجاب 58درصد معتقدند این قانون با هدف رواج بی بند و باری میان مسلمانان بوده است. 7/57درصد معتقدند هدف، محدود نمودن حضور اجتماعی مسلمانان بوده است. 57درصد معتقدند هدف ناكارآمد نشان دادن احكام اسلامی است و 30درصد معتقدند هدف دفاع از ازادی و حقوق زنان بوده است.
در تبیین جریانات موثر در تصویب قانون منع حجاب 8/53درصد معتقدند جریانات طرفدار جهانی شدن در پشت این قضیه اند، 48درصد جریانات فمنیستی را موثر می دانند، 8/53درصد جريانات صهيونيستي را موثر مي دانند و 40درصد جريانات سكولاريستي و طرفداران تساهل و تسامح دیني را پشتيبان اين رويداد مي دانند. در بررسی پرسشنامه های پر شده از طریق اینترنت با توجه به قشر كاربران اینترنت و عدم كنترل و سهمیه بندی نمونه های آماری نتایج زیر حاصل گردید. در این روش پاسخگویان مرد بیشتر بوده اند به طوری كه 57درصد مردان و 35درصد زنان پاسخ داده اند. همچنین تفاوت نسبت مجردان به متاهلین در این روش بیشتر است. مجردین دو برابر متاهلین بوده اند. تركیب سنی پاسخگویان در روش الكترونیكی جوان تر است به طوری كه نسبت پاسخگویان كمتر از 20سال بیشتر و پاسخگویان بالای 40سال كمتر از گروه مشابه خود به طریق میدانی است. پاسخگویان شركت كننده در نظرسنجی به روش الكترونیكی دارای تحصیلات بالاتری نسبت به روش میدانی بوده اند و افراد دیپلم و زیر دیپلم و حوزوی كمتر شركت كرده اند. از نظر وضعیت اشتغال نتایج در هر دو روش همخوانی دارد تنها مشاغل پزشكی كمتر و مشاغل تولیدی بیشتر شركت كرده اند. براساس اطلاعات به دست آمده در زمینه لزوم رعایت حجاب در جامعه 46درصد پاسخ خیلی زیاد داده اند در حالی كه در روش میدانی تنها 25درصد خیلی زیاد را برگزیده اند. این در حالی است كه درصد پاسخ خیلی كم نیز در این روش 3برابر روش میدانی است و تعداد بسیار كمی گزینه تا حدی را انتخاب كرده اند. می توان گفت چون روش غیرحضوری بوده افراد موضع خود را واضح تر بیان كرده اند و در مجموع میانگین جواب های مبنی بر ضرورت رعایت حجاب در جامعه از این طریق اندكی بیشتر از روش میدانی است. در پاسخ به دلایل وجوب حجاب در جامعه به ترتیب اولویت گزینه های تحكیم بنیان خانواده، احترام به مقام زن، سالم سازی جامعه، مصونیت اجتماعی و محدود كردن فعالیت های زنان انتخاب شده است.
در پاسخ به نوع حجاب مورد قبول مخاطبین به ترتیب چادر 40درصد، مانتو مقنعه 22درصد، مانتو روسری 12درصد، هر نوع لباس با پوشش سر 8درصد و هیچكدام 18درصد انتخاب شده است.
چه باید كرد؟
براي ترويج فرهنگ عفاف و رفع معضل بد حجابى، فرهنگ سازی بیشترین طرفدار را دارد؛ بنابراین باید كار فرهنگی كرد كه صد البته پیشقراولان این حركت، دستگاه های فرهنگی اند و سایر نهادهای اجتماعی هم در این مورد باید كمك كنند؛ از خانواده گرفته تا صدا و سیما. برنامه ريزى، تلاش و صبر راهگشاست و هماهنگي بين دستگاه هاي فرهنگى، یك اصل انكارناپذیر.
در این میان وظیفه چند نهاد و دستگاه از بقیه سنگین تر است اما به نظر می رسد مهمترین نهاد در میان همه اینها، «نهاد مردم» است. در واقع ما باید مراقب باشیم و به خود و یكدیگر تذكر دهیم. به این ترتیب اولین جایی كه باید حجاب نهادینه شود، خانواده است؛ به شرطي كه دليل پوشيده بودن را براي نونهال و نوجوانمان توضيح دهيم آن هم به زبان روز و با منطق قوى.
عضو كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به این كه خانواده، اولین جایی است كه شخصیت انسان شكل می گیرد می افزاید: «اولين الگوي حجاب يا بدحجابى، والدین هستند. اگر والدین به پوشش مناسب اهمیت بدهند و خود را به گوهر حجاب و حیا آراسته نمایند، فرزند نیز از آنها نمونه برداری خواهد كرد.» «لاله افتخاری» ادامه می دهد: «اگر والدین، آموزش صحیح فرهنگ حجاب را سرلوحه تعامل خود با فرزندان قرار دهند و محجبه و باحیا بودن را در درون او نهادینه كنند، او در جوانی تحت تاثیر بدحجاب ها، پوشش خود را تغییر نمی دهد.»
مدير يك موسسه علمى- كاربردی نیز می گوید: «نحوه رفتار پدر و مادر در ملاقات با دیگران، نوع پوشش مادر، زماني كه با نامحرمان گفت وگو مي كند و تقيد والدين به حيا و پاكدامنى، در فرزند تاثیر می گذارد؛ ضمن این كه بعضی اقدامات همچون جداسازی اتاق خواب كودك و رعایت اخلاق در محیط خانواده، در بروز روحیه عفاف طلبی فرزند موثر است.»
كودك با ورود به محیط مدرسه، اولین تجربه دوری از والدین را لمس می كند و تأثیر و تأثر در رفتار و كردار و پوشش و خلقیات را می آزماید و 12 سال از عمر خود را در مقاطع تحصیلی این نهاد سپری می كند. «سیدمحمدرضا میرتاج الدینی» عضو كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی دراین زمینه می گوید: «یكی از راه های مؤثر در ترویج فرهنگ عفاف، قراردادن مطالبی در زمینه حجاب در كتاب های درسی دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی و دادن آموزش های جذاب و مشوق امر پوشش اسلامی است.»
نماینده مردم تبریز می افزاید: «معرفی الگوهای مناسب و در پاره ای مواقع، تذكرهای بخشنامه ای در كنار همان آموزش ها، می تواند در ترویج فرهنگ حجاب بسیار مؤثر باشد.»
نماینده مردم تهران نیز با اشاره به تشكیل جلسات پرسش و پاسخ در زمینه حجاب در مدارس می گوید: «باید به سؤالات و شبهات دانش آموزان و حتی والدین آنها درباره حجاب، پاسخ صحیح و منطقی داده شود تا به تدریج زمینه های بدحجابی از میان رفته و فرهنگ عفاف جا بیفتد.» لاله افتخاری دادن كتاب هایی به غیر از كتب درسی درباره حجاب و طرح مسابقه در این زمینه از محتوای همان كتاب ها را یكی دیگر از راه های رواج پوشش اسلامی در مدارس عنوان می كند.
همانطور كه قبلاً هم گفتیم متأسفانه گاه تغییر پوشش از وضع مطلوب به نامطلوب در برخی دانشگاه ها اتفاق می افتد و دلیل آن حساسیت جوان ها در سنین 18 تا 22 سالگی نسبت به یكدیگر و افزایش میل خودنمایی به ویژه در خانم هاست.
«عفت شریعتی كوهبنانی»، عضو كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در این زمینه می گوید: « در دانشگاه هاي معتبر خارجى، سلامت پوشش رعایت می شود و بین محیط علمی و خیابان تفكیك وجود دارد.» «لاله افتخاری» سخن همكار مشهدی اش را تكمیل می كند: «در كشورهاي لائيك هم دانشجويان در محيط علمى، لباس ساده می پوشند و برای این مكان، شأن و منزلت قائلند و كسی آرایش نمی كند. ما هم باید این فرهنگ را كه دانشگاه از خیابان جداست با روش های ایجابی و هنرمندانه جا بیندازیم.» نماینده مردم تهران در ادامه اضافه می كند: «تشكیل جلسات پرسش و پاسخ و رفع شبهات در زمینه حجاب برای دانشجویان و دادن آموزش های لازم در این باب، راهكار مؤثری است.»
«میر تاج الدینی» هم، رواج فرهنگ عفاف در میان جوانان را از راه ارشاد و اهنمایی مشفقانه مؤثر ارزیابی می كند و نشان دادن الگوهای برتر حجاب كه موفقیت های علمی و از این قبیل كسب می كنند را یك راهكار تأثیرگذار عنوان می نماید.
تمامی مسئولانی كه با آنها صحبت شد، دادن تذكرهای مؤدبانه و مشفقانه در محیط دانشگاه توسط دست اندركاران این محیط ها را در كنار دیگر طرح ها مؤثر دانسته اند كه نگارنده خود شاهد اعمال این روش منطقی در مجتمع ولی عصر«عج» دانشگاه آزاداسلامی تهران مركزی بوده است و امید آن می رود كه در دیگر دانشگاه های دولتی و غیردولتی نیز اعمال شود. در مجتمع ولي عصر ضمن جلوگيري از ورود افراد متفرقه به دانشگاه از طريق كنترل دقيق كارت هاي دانشجويى، با روشی مشفقانه از دانشجویان خانم خواسته می شود كه مانتوهایی با پوشش بهتر بر تن كنند.
نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی از «ساماندهی مد و لباس» به عنوان یكی از طرح های قوه مقننه برای رفع معضل بدحجابی سخن می گوید و می افزاید: «مجلس، خواسته به حق مردم در مهار بدحجابی را در قالب طرح مد و لباس برآورده می كند.»
نماینده مردم تهران نیز از طرح «لباس ملی» برای رواج فرهنگ عفاف می گوید: «از همه رسانه ها برای تبلیغ این طرح استفاده خواهد شد و لباسی متناسب با فرهنگ و ذائقه ایرانی و با تنوع محلی و بومی به بازار عرضه می شود و تلاش داریم كه با برپایی نمایشگاه و از طریق صدا و سیما این لباس را جا بیندازیم و حتی آن را به خارج صادر كنیم.»
وقتی این دو طرح را با برخی از خانم ها مطرح می كنم، واكنش های متفاوتی نشان می دهند. عده ای موافقند و گروهی مخالف. بعضی ها هم كه تكلیفشان با این مسئله روشن نیست، غرولند می كنند. خانم های محجبه اعم از مانتویی و چادری این طرح ها را به شرط آن كه لباس هایی متنوع و منطبق بر سلایق متفاوت باشد، مطلوب می دانند.
دكتر علی مطهری در طرحی كه برای پوشش اسلامی به كیهان عرضه كرده، در باره نوع تعیین پوشش مردم، می نویسد: «اعمال نظر در نوع پوشش مردم از طرف حكومت ها چیزی نیست كه منحصر به ایران باشد. در اكثر كشورهای جهان قانونی در این زمینه وجود دارد منتها حدود آن متفاوت است.»
رسانه تصويرى، اثرگذارترین وسیله ارتباطی است. سیما و سینما می توانند محملی باشند برای ترویج عفاف در جامعه. اینترنت نیز یكی دیگر از رسانه های پرمخاطب و موثر قلمداد می شود. «لاله افتخاری» با اشاره به این كه باید از همه عوامل برای رفع بدحجابی استفاده كرد، می گوید: «فیلم و سریال در زمینه ترویج عفاف باید ساخته شود و در عوض اگر اثری تصویری موجب رواج بی عفتی می شود، نباید به نمایش درآید.»
«سیدمحمدرضا میرتاج الدینی» نیز با اشاره به این كه باید جلوی پخش آثار هنجارشكن گرفته شود، می افزاید: «سریال هایی كه متلك و شوخی بین زن و مرد را رواج می دهند، نباید پخش شوند.» همچنین بر فیلم های سینمایی باید نظارت شود تا ترویج ضداخلاق نكنند. بر ویدئو كلوپ ها هم با توجه به این كه تعداد بیشتری از مردم را جذب فیلم ها می كنند، باید نظارت دقیق تری صورت گیرد.» نماینده مردم تبریز ادامه می دهد: «با ساخت سریال ها و فیلم های خوب و آموزنده می توان مردم را به طرف رعایت حجاب تشویق كرد.»
يك روزنامه نگار با اشاره به اثرگذاري سريال ها بر مردم می افزاید: «در اوایل دهه 70 شمسی سریالی تحت عنوان «در پناه تو» پخش شد كه بسیاری از دختران و زنان مانتویی و حتی بدحجاب تحت تاثیر شخصیت اول آن سریال، چادری شدند. اگر ساخت اينگونه سريال ها ادامه مي يافت و با ترتيب دادن ميزگردهاي نقد و بررسى، درباره حجاب تبلیغ و صحبت بیشتری می شد، وضعیت خیلی بهتر از حال حاضر بود.»
این نویسنده ادامه می دهد: «طرح هایی چون مد و لباس یا لباس ملی اگر به صورت ابلاغیه و دستورالعمل یا مثل تبلیغ عروسك های دارا و سارا باشد جواب نمی دهد، بلكه باید با تبلیغ نامحسوس از طریق پوشاندن آن به تن سوپر استارهای سینما و تلویزیون در فیلم ها و سریال ها و مجریان سیما و همچنین هدیه دادن در ادارات و دانشگاه ها و ارزان فروشی آنها در بوتیك ها و فروشگاه ها بین زنان و دختران مدبشود.»
يك دانشجو می گوید: «در هالیوود گاه برای فروش یك كفش یا لباس، فیلم یكصد دقیقه ای می سازند تا یك كالا را به مردم معرفی كنند اما در كشور ما كمتر كسی برای ترویج حجاب فیلم و سریال می سازد.» او ادامه می دهد: «نشان دادن مضرات بدحجابي و مواهب حجاب و نماياندن الگوهاي جذاب در پوشش اسلامى، به ویژه از نوع برتر آن یعنی چادر كه در قاموس شخصیت های آرمانی فیلم ها و سریال ها پدیدار می شود، بهترین راه ترویج و تبلیغ عفاف است.»
از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و به منظور ایجاد هماهنگی بین دستگاههای مرتبط با ترویج فرهنگ حجاب، «كمیته ترویج و گسترش فرهنگ عفاف» تشكیل شد. این كمیته 22عضو دارد كه رئیس آن، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و نمایندگانی از مجلس، صداوسيما و وزارت خانه هاي بازرگانى، كشور، اطلاعات، مسكن و شهرسازى، اقتصاد و دارايى، آموزش و پرورش، علوم، بهداشت و یازده نهاد دیگر در آن عضویت دارند. جلسات این كمیته در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشكیل می شود و گزارش عملكرد آن هر 6ماه یكبار به شورای عالی انقلاب فرهنگی كه ریاست آن به عهده رئیس جمهوری است، ارائه خواهد شد.
همچنین «لاله افتخاری»، عضو كمیسیون فرهنگی مجلس از تشكیل كمیته ای برای ساماندهی مد و لباس خبر داد و افزود: «این كمیته متشكل از نمایندگانی از صداوسیما، تولیدكنندگان و فروشندگان لباس، اصناف، كمیسیون فرهنگی مجلس و غیره است كه وظیفه تولید، عرضه، برگزاری نمایشگاه های مربوطه و نظارت بر امور یاد شده را در طرح ساماندهی مد و لباس برعهده دارد.» نماینده مردم تهران اضافه كرد: «در این كمیته بررسی می كنیم كه اگر طرح، نیاز به بودجه، سوبسید و دیگر موارد دارد، اقدام شود تا لباس هایی زیبا، متنوع و پوشیده به مردم عرضه شود. ضمن اینكه در این طرح به لباس های محلی ارزش و اهمیت خاصی داده خواهد شد.»
زن برتر، حجاب برتر
از روایات و احادیث چنین برمی آید كه حضرت فاطمه زهرا(س) وقتی قدم در اجتماع می گذاشتند، خود را در جامه ای فراگیر- چادر- می پوشاندند و در جمع زنان بنی هاشم باابهت و متانت قدم برمی داشتند. در قیامت نیز وقتی بانوی دو عالم وارد شوند، فریادی برخواهد آمد كه: «ای مردم چشم هایتان را ببندید تا فاطمه(س) دختر رسول اكرم(ص) عبور نماید.» و این پاداش عفاف است.
زن مسلمان ایرانی همواره مفتخر به داشتن حجاب برتر بوده است. حجاب از آن رو واجب شد كه زن بتواند در اجتماع آزادانه و آسوده حاضر شود و برخلاف آنچه غافلان و مغرضان می گویند، حجاب، وسیله نگه داشتن زن ها در پستوی خانه ها نیست. امروزه زنان محجبه ايرانى، در تمام عرصه ها به موفقیت های بزرگی دست می یابند و آنانی كه حجاب برتر- یعنی چادر- را انتخاب كرده اند موفق ترند[iii].
فرهنگسازی و دیگر هیچ...
بررسي و نگرش به وضعيت زنان قبل و بعد از انقلاب اسلامى، و مقايسه آن دو مقطع زمانى، خیزش بی نظیر زنان به سوی متعالی شدن و انتخاب پوشش مناسب را در ربع قرن گذشته نشان می دهد.
دستاوردهاي مهم علمى، اجتماعى، فرهنگي و هنري زنان طي سال هاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامى، نشانگر رشد و بلوغ و شعور فكری آنهاست.
زنان مسلمان با حضور در عرصه هاي مختلف سياسي اجتماعى به خصوص هشت سال دفاع مقدس، ثابت كردند كه توانمندی های زیادی در همه زمینه ها دارند و در صورت داشتن فرصت های مساوی با بروز آنها مدارج مهمی را كسب خواهند كرد.
امروزه دیگر به اثبات رسیده كه حجاب در واقع هرگز مانعی جهت حضور زنان در اجتماع و كاركردن آنها نبوده و نخواهد بود. در ایران زنان محجبه در شهرها و روستاها در كنار مردان در مزارع و كارخانه ها و ادارات در حال فعالیت هستند و چون زن و مادر كانون اصلی مهر و عاطفه در جامعه ما هستند، همچنان قوام و محوریت خانواده نیز با آنهاست.
گرایش زنان و دختران در غرب و اروپای به ظاهر متمدن به سوی حجاب هر روز فزونی می یابد و هر روز در خبرها شاهد اخراج دختران محجبه از دانشگاهها و جلوگیری از ورود زنان با حجاب به مراكز علمی هستیم. خداوند در قرآن كریم همان گونه كه به اهمیت نماز و دستورات شرعی اشاره فرموده است به همان محكمی در خصوص حفظ حجاب آیاتی را نازل كرده است.
هر از چند گاهی كشور ما شاهد بحث داغ و جنجال برانگیز حجاب است و قبل از این كه با این معضل برخورد شود بایستی نهادهای فرهنگی و تربیتی و عقیدتی كه با استفاده از بیت المال و بودجه های كلان نتوانسته اند در این بیست و چند سال گذشته به رسالت خود در زمینه فرهنگ عفاف و حجاب عمل كنند، مواخذه و بازخواست شوند.
بايد ريشه يابي كرد كه چرا بعد از 27 سال حكومت دیني در ايران هنوز مي بايد احكام بديهي اسلام را با نيروي پليس اعمال كرد.
چرا باید صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران كه امام بزرگوار آن را دانشگاه نامید، به جای پرداختن به موضوعات اصیل در حوزه فرهنگ، به ترویج فرهنگ های بی هویت و انحرافی و سریال هایی كه عملا تبلیغ بدحجابی و بی قید و بندی می كند بپردازد و از ارزش های اسلامی هر روز فاصله بگیردو با ساختن فیلم هایی كه در آن زنان با آرایش و پوشش نامناسب حضور دارند موجب اشاعه فرهنگ بی حجابی در جامعه شود؟
همانطور كه گفته شد حجاب مقوله ای فرهنگی است و راهكارهای فرهنگی می طلبد و برخورد با معضل بدحجابی در جامعه باید سنجیده و عالمانه باشد و از شعارها و كارهای غیرمعقول پرهیز كرد. پرداختن به این موضوع برای یك هفته و حتی یك ماه، ما را به آنجا خواهد برد كه در حال حاضر قرار داریم.
در خصوص حجاب و بدحجابی و بی حجابی در جامعه اسلامی لازمه كار، فرهنگ سازي است و در اين راستا بايد به آگاه سازي جوانان و نسل جوان پرداخت و به جاي برخورد با معلول به علت ها توجه كرد و در برخورد با اين ناهنجاري اجتماعى تا حد ممكن نبايد از قوه قهريه استفاده كرد چون با نيروهاي انتظامي و امنيتي نمي توان به مقابله با پديده فرهنگي رفت.
متاسفانه در جامعه كنونی ما در میان جوانان و نوجوانان و برخی از بزرگترها به فرم و پوششی برمی خوریم كه حتی در خود اروپا و آمریكا نیز پوششی زننده محسوب می شود و این نوع پوشش به گروههای پست و منزوی جامعه غرب تعلق دارد كه متاسفانه برخی جوانان ما از طریق كانال های ماهواره ای الگوهای خود را انتخاب می كنند، الگوهايي كه با دین و فرهنگ و عرف جامعه ما فاصله بسيار دارد.
رئيس شوراي فرهنگي اجتماعى زنان اخيرا اظهار داشته كه بايد به نيازهاي جوانان اهميت داد، حرف درستی است، جوان عاشق رنگ های شاد و متنوع است و این حس معقول و طبیعی اوست و ما باید این حس را در پوششی مناسب به آنها ارائه كنیم تا او اغنا شود و به دنبال الگوهای نامناسب نرود.
نتایج بسیاری از بررسی ها و نظرسنجی ها حاكی از آن است كه نیمی از زنان جامعه به رعایت حجاب اسلامی اعتقاد عمیق دارند و در موارد دیگر سهل انگاری و عدم آگاهی و نبود الگوی مناسب، موجب بدحجابی دختران و زنان می شود.
گسترش فرهنگ عفاف، قادر است ضمن حفظ احترام و حرمت زنان، قوانيني را جهت تامين حقوق اجتماعى و شرعي آنان ارائه دهد.
باید بدانیم كه امروزه پوشش نامناسب فقط مختص خانم ها نیست بلكه برخی از آقایان هم از لباس های نامناسب و مغایر با فرهنگ وعرف جامعه اسلامی استفاده می كنند كه عمدتا از مرزها وارد كشور می شود كه باید مسئولان مربوطه، با واردات بی رویه و غیرقانونی كالاهای خارجی كه با فرهنگ ما سازگاری ندارند مقابله كنند.
بایدها و نبایدها در این مقوله بسیار است، اگر جامعه ای سالم و عاری از بی عفتی می خواهیم، باید برنامه داشته باشیم و به روزمرگی نیفتیم و مسئولان حتما توجه ویژه ای به بودجه های فرهنگی داشته باشند و برای حل این معضل برنامه های كوتاه مدت و بلند مدت ارائه كنند تا ان شاء الله همچون گذشته نسلی آگاه، پویا و محجوب داشته باشیم[iv].
شاید برای خاتمه این مقاله و ذكر این نكته كه هنوز هم مساله حجاب و گسترش بدحجابی برای مسئولان جدی نشده است، سخنان نایب رییس سابق مجلس خبرگان رهبری تلنگری محسوب شود، چرا كه گفته میشود نیروی انتظامی قصد دارد از اردیبهشت ماه امسال طرح برخورد با بدحجابی را اجرایی كند.
آيت الله اميني در خطبه هاي نماز جمعه قم و در تاريخ 22 ارديبهشت 85 يكبار ديگر و با صراحتي مثال زدنى، غفلت از موضوع بدحجابی در جامعه را یادآور شد و از دستگاههای مسئول به شدت انتقاد كرد:«درست است كه بی حجابی نداریم،اما این بدحجابی هایی كه در شهرها داریم،نگران كننده است ! خانم های ایرانی شریفند، بزرگند،گرامیند. به حجاب علاقه دارند،ولی متاسفانه مساله بدحجابی و توسعه آن نگران كننده است ! چه در قم باشد،چه در شهرهای دیگر و چه در تهران. من نمی گویم كسانی كه بدحجاب اند. دین ندارند! نه ! بسیاری از آنها متدین هستند؛ واقعا متدینند،اما نسبت به این مساله توجیه نیستند. خیلی از آن ها اصلا نمی دانند حجاب از مسائل ضروری اسلام است.»
نایب رییس سابق مجلس خبرگان افزوده است:«من هم واقعا نمی دانم چرا ! خوب، زنان در كشور ما كه حجاب دارند , اما چرا این گونه بدحجابی رایج شده و همین طور، روز به روز هم توسعه پیدا می كند مراجع ما از این وضعیت شدیدا ناراضی هستند! مردم هم به مراجع تقلید فشار می آورند كه چرا سخنی نمی گویید ! بارها و بارها به خود من گفته اند، چرا در این باره در خطبه ها حرفی نمی زنی ! به من اعتراض كرده اند! من هم می دانم حق با آن ها است . به آنها دلداری می دهم و می گویم ان شاالله درست می شود؛ این مشكلی است كه از مدت ها قبل گرفتار آن بوده ایم ! ولی به هر حال , باید برای حل این مساله فكری كرد!»
...ایشان در ادامه با تأكید بر ضرورت كار فرهنگی در این زمینه گفته اند:«حداقل باید یك مقداری كار فرهنگی كرد یا نه انجام كار فرهنگی در توان كیست ! چه كسی باید این كار را به سامان برساند ! نیروی انتظامی در اختیار دولت است ! وزارت ارشاد در اختیار دولت است ! صدا و سیما در اختیار دولت است ! خوب، همه این ها در اختیار دولت است ! براي انجام كار فرهنگى، چه نهاد دیگری باید در اختیار دولت باشد ! پس چرا كاری نمی كنید ! چرا اقدامی در این راه صورت نمی دهید ! چرا مساله را جدی نمی گیرید !
اولین اقدامی كه می توانید كنید، این كار را از ادارات و زیر مجموعه دولت شروع كنید! ادارات كه دیگر در اختیار دولت است مگر دانشگاه ها در اختیار دولت نیست دانشگاه ها هم در اختیار دولت است ! چرا از این ها شروع نمی كنید اگر عموم مردم كوچه و بازار نمی خواهند كاری كنند، اما مگر نمی توان از آن مراكزی كه زیر نظر دولت است، شروع كنند ! آیا درست است كه كسی بیاید در دانشگاه های ما و این بدحجابی ها را ببیند !
درست است كه بی حجابی نیست، ولی بدحجابی هم كمتر از بی حجابی نیست ! در بسیاری از كشورهایی كه من به آنها سفر كرده ام مردم یا حجاب دارند و یا بی حجاب هستند! ولی خدا می داند , بدحجابی نیست ! اگر بود،می گفتم . یا حجاب دارند , يا بي حجاب هستند اما بدحجابی نیست ! آخر این چه پدیده زشتی است كه به وسیله ماهواره ها و اینترنت و امثال آن، ترویج می شود و جلوی آنها گرفته نمی شود.ما از دولت محترم انتظار داريم به طور جدى، فكری كرده و برای حل این معضل اقدام كند!»
پی نوشت ها
1- 16/12/57
2- مسئله حجاب شهيد مرتضي مطهرى
3- روزنامه كیهان اردیبهشت85
4- بخشي از مقاله عباس صالحي با عنوان گسترش حجاب و فرهنگ سازى. |