شما قضاوت کنید (تفاوت رانندگی در ایران و اروپا)

شما قضاوت کنید (تفاوت رانندگی در ایران و اروپا)
شوخی نیست که یک ملت هر ساله، نزدیک سی هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند، چون دارد به سر کار، مهمانی، خرید و یا مسافرت می‌رود. تنها در دوران پس از انقلاب، دست کم هفتصد هزار قبر برای کشته‌های رانندگی حفر شده و دست کم پانزده میلیون نفر مجروح شده‌اند که شماری از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند...

همه قشرها از وزیر، وکیل و استاد دانشگاه گرفته تا ورزشکار، بازیگر، کارمند و کارگر هر از چندگاهی به سوگ یکی از همکاران خود می‌نشینند. مثل بسیاری از ما، شاید این از دست رفتگان مانند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی، مرحوم کریمی راد وزیر اسبق دادگستری، مرحوم آیدین نیکخواه بهرامی و مرحومه خانم گلدره گمان نمی‌کردند جان خود را در یک تصادف ناگهانی از دست بدهند.
 
 تفاوت رانندگی در ایران و اروپا | www.irannaz.com

به راستی ما را چه شده است که یکی از بی فرهنگ ترین مردم دنیا در رانندگی از آب درآمده ایم، به گونه ای که در کنار معرفی جاذبه‌های گردشگری در ایران، «هشدار جدی نسبت به رانندگی خطرناک ایرانیان» یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر کتابچه‌های راهنمای جهانگردان است؟ مگر ما چگونه رانندگی می‌کنیم که فیلم رانندگی و نیز نحوه عبور عابران در ایران، تبدیل به یکی از انواع کلیپ های پربیننده و خنده‌دار در اینترنت با صدها هزار بیننده شده و آبروی «ایرانی» را یکجا به حراج گذاشته‌ایم؟ هر چه هست ما اصلاح ناشدنی نیستیم، وگرنه ایستادن خودروها در پشت خط عابر پیاده و نیز بستن کمربند ایمنی، امروز در میان ما فراگیر نشده بود... .

به نظر می‌رسد، یک عامل اساسی که چنین ما را گرفتار کرده، این است که در ایران اساسا از آغاز کلمه «رانندگی»، نادرست معنا شده است...

رانندگی در دنیا، یک امر «جمعی» است، ولی در ایران یک امر «فردی» تلقی می‌شود. رانندگی در ایران یعنی «می خواهم خودم را با خودرو به مقصدم برسانم». پس رانندگان دیگر، «رقیب» من هستند و من نباید از رقبا عقب بمانم... هر فضای خالی که پیدا شد باید زودتر از دیگران آن را پر کنم.

چنین است که رانندگی ایرانی، یعنی «چپاندن خودرو یا موتور در اولین فضایی که خالی می‌شود»؛ یعنی «رفتن از هر راه ممکن نه از راه تعیین شده»؛ حاصل این نوع رانندگی چنین تصویری است.
 
 تفاوت رانندگی در ایران و اروپا | www.irannaz.com

هرچند اتومبیل سال‌هاست وارد ایران شده، اما تعریف رانندگی، چه رسد به فرهنگ آن، هنوز وارد کشورمان نشده است.

«رانندگی صحیح»، نوعی مشارکت در یک امر جمعی است. این «جریان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد می‌رساند نه به اصطلاح «زرنگی» او. «رانندگی صحیح» که نوعی مشارکت در یک امر جمعی است، به معنای «هدایت خودرو خود در جای صحیح در بین خودروهای دیگر» است؛ بنابراین، این که خودرو فرد در بین دو خودرو جلویی جا می‌شود یا نه، تأثیری در نحوه رانندگی درست ندارد... وقتی در جامعه‌ای این نگرش به رانندگی حاکم باشد، یعنی هر کس پیش از آنکه به رسیدن به مقصدش بیندیشد، به دنبال مشارکت در حرکت جمعی خودروها باشد، این نظم در عمل چنین خود را نشان می‌دهد:
 
 تفاوت رانندگی در ایران و اروپا | www.irannaz.com

با این روش:
1. سرعت حرکت خودروها چند برابر می‌شود.
2. احتمال برخورد اتومبیل ها به شدت کاهش می‌یابد.
3. در صورت تصادف، با توجه به مسیر خالی در دو طرف، خودروهای پلیس و آمبولانس به سرعت به محل رسیده راه را باز می‌کنند.
4. در صورت پنچر شدن یا خرابی یک ماشین، به دلیل وجود فضای کافی راه بندان پدید نمی‌آید.
5. از همه مهمتر، رانندگان با اعصاب راحت رانندگی می‌کنند. دیگر لازم نیست که آنان در هر لحظه چهار طرف را مراقبت کنند تا مبادا سپر یا آینه اتومبیل کناری به اتومبیلشان برخورد کند یا از عقب کسی به آنها بزند... .

همچنین کسی که می‌خواهد در بزرگراه به راست بپیچد، از صدها متر جلوتر در مسیر تعیین شده قرار می‌گیرد و خالی بودن باند کناری، او را به قانون شکنی نمی‌کشاند. (البته اعمال شدید قانون نقش خود را دارد که محل بحث در اینجا نیست):
 
 تفاوت رانندگی در ایران و اروپا | www.irannaz.com
 
 تفاوت رانندگی در ایران و اروپا | www.irannaz.com

ترافیک در همه شهرهای بزرگ دنیا وجود دارد. وقتی بناست چند صد هزار یا چند میلیون نفر در ساعت معینی به سر کار بروند، خود به خود ازدحام پدید می‌آید؛ اما تفاوت ترافیک شهرهای بزرگ دنیا با ترافیک تهران این است که در کلان شهرها ترافیک باعث «دیرکرد» است اما در شهری مثل تهران چون رانندگی یک امر فردی است نه جمعی، ترافیک فقط موجب تأخیر نیست، موجب «کلافگی» و «خرد شدن اعصاب» هم هست...

اما پرسش مهم این است که برای اصلاح وضع موجود عملا از کجا باید آغاز کرد؟
برای روشن شدن مطلب باید توجه کرد که رانندگی ایرانی، اصطلاحات خاصی هم به دنبال آورده است که در کتاب های آموزش رانندگی هیچ کشوری اصلا «وجود ندارد»؛ اصطلاحاتی مانند «راه گرفتن» و یا «رد کردن». «راه گرفتن» یعنی جلوی دیگری را بگیر تا خودت بتوانی بروی. به دلیل نبود پاره‌ای مقررات در ایران (مثلا قانون حق تقدم هنگام گردش به چپ) مجبوریم تا می‌توانیم وسیله نقلیه خود را جلوتر و جلوتر ببریم تا خودرو مقابل چاره‌ای جز راه دادن به ما نداشته باشد.

همچنین «رد کردن» را وقتی به کار می‌بریم که خودرو خود را از فاصله بسیار نزدیک از کنار اتومبیل های دیگر یا پای یک عابر عبور می‌دهیم. پس در هر دو اصطلاح «راه گرفتن» و «رد کردن» که مختص به رانندگی ماست، معنای «نزدیک شدن شدید به خودروها یا عابران» نهفته است.

حال چرا بدون «راه گرفتن» و «رد کردن» نمی‌توان در ایران رانندگی کرد؟ نکته اصلی اینجاست: اساسا «رعایت فاصله» که عنصری بسیار اساسی در رانندگی است، در کشور ما هیچ جایگاه و تعریف مشخصی ندارد. اگر راننده سپرش را از یک میلیمتری زانوی عابر رد کند، تخلفی مرتکب نشده؛ اگر پشت چراغ قرمز اتومبیل ها پنج سانتیمتر از هم فاصله داشته باشند، قانون رعایت شده؛ وقتی یک موتورسیکلت با فاصله 30 سانتیمتر در پشت سر یک خودرو حرکت می‌کند، خلاف قانون مرتکب نشده و عملا تخلف به شمار نمی رود. باید حتما به اصطلاح «بخورد و صدا بدهد» تا اتفاقی افتاده باشد.

البته بنا بر قانون رانندگان موظفند «فاصله ایمن» را رعایت کنند، ولی این از همان کلی گویی هایی است که مصادیقش نه تعریف و نه به مردم آموزش داده شده است و نه رعایت نکردن آن به چشم کسی می‌آید، زیرا همه عادت کرده ایم چفت در چفت یکدیگر حرکت کنیم...

برای اینکه ببینیم جزییات رعایت فاصله چگونه در دیگر کشورها یک به یک به رانندگان آموزش داده شده و چگونه اعمال قانون می‌شود، مناسب است نمونه‌هایی در اینجا آورده شود.

وقتی سرویس مدرسه برای پیاده و سوار کردن دانش آموزان توقف می‌کند، خودروهای پشت سر موظف به رعایت فاصله 20 متری هستند (عکس زیر از آیین نامه رانندگی یک کشور خارجی است). تخطی از این قانون حتی برای نخستین بار، علاوه بر 400 دلار جریمه، تعلیق گواهینامه برای شش ماه را در پی دارد.
 
 تفاوت رانندگی در ایران و اروپا | www.irannaz.com

هنگام گردش به راست، حق با عابر است و راننده باید حدود دو متر از خط عابر فاصله بگیرد. به خاطر اعمال قاطعانه این قانون است که این عابر (عکس زیر) چنین آسوده عرض خیابان را طی می‌کند. او به روبه‌رو نگاه می‌کند نه به خودرو، زیرا می‌داند سپر اتومبیل از دو متری به او نزدیکتر نخواهد شد:
 
 تفاوت رانندگی در ایران و اروپا | www.irannaz.com

حال تا اندازه‌ای معلوم می‌شود که چرا در کشور ما این مقدار تصادف رخ می‌دهد و چرا بیشترین کشته‌ها در میان عابران پیاده در ایران یا «سالمند» هستند و یا «کودک»؛ تا کسی حرکات شبه آکروباتیک بلد نباشد، نمی‌تواند خود را از اتومبیل ها و موتورسیکلت هایی که چفت در چفت یکدیگر و با فاصله سانتیمتری و گاهی میلیمتری از کنار عابران می‌گذرند نجات دهد.

بنا بر آنچه گفته شد، نقطه آغاز اصلاح رانندگی در ایران، آموزش فاصله گرفتن از یکدیگر است؛ چه فاصله خودرو از خودرو که با حرکت بین خطوط حاصل می‌شود و چه فاصله گرفتن عابر و خودرو از یکدیگر، و چه فاصله گرفتن از خودروهای امداد... .

نکاتی درباره کاستی‌های رانندگی در ایران بسیار است. از جمله:
ـــ در کشوری که بالاترین کشته را در تصادفات می‌دهد، یک کارخانه خودروسازی اجازه می‌یابد که پرفروشترین و در عین حال آسیب پذیرترین خودرو کشور را بدون کیسه هوا و ABS و لوازم ایمنی دیگر روانه بازار کند. این نشان می‌دهد که رانندگی و کشته هایش هنوز برای برخی سیاستگذاران تبدیل به یک دغدغه اساسی نشده است.

ـــ نباید برخی عجولانه نحوه عجیب رانندگی در ایران را با اموری چون چند برابر ظرفیت بودن شمار خودروها یا تنگ بودن برخی معابر توجیه کنند. البته به دنبال حل این مشکلات هم باید بود اما اینها تنها می‌توانند دلیل «ترافیک» باشند، نه دلیلی برای رانندگی بی‌قانون رانندگان یا عبور بی‌قانون‌تر عابران. از این روست که نحوه رانندگی، در شهرهای کوچک هم یک معضل است.

ـــ از تابلوهای ورود ممنوع و یکطرفه که بگذریم تابلوها نقشی در رانندگی شهری ندارند. مثلا تابلوی «ایست» در ایران کاملا بی معناست و این نقش به سرعت گیرها واگذار شده است در حالی که با توجه به شرایط محیطی هر کوچه و نیز خیابان، تابلوهای حداکثر سرعت باید لااقل در ابتدای آنها نصب شود... ما با تکیه بر ذکر حداکثر سرعت شهری در آیین نامه، همه کوچه‌ها و خیابانها را به امان خدا رها کرده ایم و هر کس زورش رسیده یک سرعت گیر سیخی یا میخی و غیر آن با ارتفاع دلبخواهی در کوچه خودش قرار داده است...

ـــ از چند انیمیشن که بگذریم رسانه ملی آموزش مصداقی رانندگی را مورد توجه قرار نداده است. کاش برنامه‌هایی مانند «سفر به خیر» که غالبا به کلی گویی می‌گذرند طریق درست و نیز خطاهای رایج رانندگی را قدم به قدم به مردم یادآور می‌شدند. گاهی چند آموزش تصویری (مانند مورد زیر) می‌تواند از ده ها توصیه گفتاری در بهبود اوضاع کارسازتر واقع شود:
 
 تفاوت رانندگی در ایران و اروپا | www.irannaz.com

ـــ با وضعی که در آن هستیم، آموزش رانندگی آنقدر اهمیت دارد که اگر رسانه ملی هر روز برنامه‌های شش شبکه تلویزیون را همزمان قطع کرده و چند ثانیه‌ای به این آموزش ها اختصاص دهد کاری عادی انجام داده است.

ـــ تصور بسیاری از ما از تصادف شدید، دو ماشین له شده است و بس. شاید اگر با هشدار قبلی تصویر بانوی بارداری که با صورت خون آلود در میان آهن پاره‌ها گرفتار شده و فریاد می‌زند و یا تصویر کودکی که با کیف مدرسه به گوشه‌ای ازخیابان پرتاب شده نمایش داده شود، کمی از بلای «تعجیل برای هیچ» که در رانندگی و غیر رانندگی مانند بختک به جان ما ایرانیان افتاده، رهایی یابیم... .

نکات جالب روانشناسی در مورد خواب دیدن

نکات جالب روانشناسی در مورد خواب دیدن
در این مقاله با مطالبی مواجه می شوید که بسیاری از سوالات عجیب شما را پاسخ می دهد، مثل : تعبیر خواب،رویا،...

همه ما تقریبا یک‌سوم از زندگی‌مان را در خواب به‌سر می‌بریم. اما این‌قدر که از واقعیت‌های بیداری‌مان آگاهی داریم، از خواب‌مان کمتر می‌دانیم. دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روان‌شناس و مدرس دانشگاه،  با ظرایف و دقایق این دنیای راز آلود ما را بیشتر آشنا می کند ...

آقای دکتر! آیا این درست است که مغز ما در هنگام خواب استراحت می‌کند؟
واقعیت این است که مغز ما در دوره‌هایی از خواب حتی از زمان بیداری هم فعال‌تر است! لذا اینکه گفته شود در هنگام خواب مغز استراحت می‌کند، اصلا باور درستی نیست!
در انسان، هنگام تولد، مدت خواب حداکثر میزان خود را دارد و بین 20 تا 22 ساعت در شبانه‌روز است، سپس به تدریج از میزان آن کاسته می‌شود و در هنگام بلوغ به کمی بیش از 8 ساعت می‌رسد. متوسط مقدار خواب در بزرگسالان 5/7 ساعت است. البته اختلافات انفرادی زیادی نیز در نیاز به خواب و مدت آن مشاهده می‌شود.

مکانیزم عصبی به خواب رفتن چیست؟
در هنگام خواب به تدریج از سطح هوشیاری کاسته می‌شود. سطح هوشیاری با فعالیت‌ نورون‌های کورتکس مخ مربوط است. فعالیت نورون‌های کورتکس هم به نوبه‌ خود تحت تاثیر پیام‌های تحریک کننده و باز دارنده‌ای قرار دارد که از تشکیلات مشبک به کورتکس می‌رسد. ضمنا در هنگام خواب سیناپس‌های بازدارنده‌ای که به خصوص از تشکیلات مشبک، پل مغز و بصل‌النخاع سرچشمه می‌گیرند و انتقال‌دهنده شیمیایی آنها سرتونین است،به کار می‌افتند. به همین جهت است که در هنگام خواب به سروتونین مغز افزوده می‌شود و اگر در مغز جانوران بیدار هم سروتونین تزریق کنیم به خواب می‌روند.

 خواب چه آثاری دارد؟
برای جواب به این سوال اجازه بدهید ابتدا مثالی مطرح کنم. فرض بفرمایید که شما پشت فرمان خودروی خود نشسته و استارت می‌زنید. چه اتفاقی می‌افتد؟ انرژی از باتری برای روشن شدن ماشین بسیج می‌شود و خودرو شما روشن می‌شود.
 
اگر اعمالی از این دست مثل روشن شدن خودرو، استفاده از کولر یا روشن کردن چراغ‌ها و برف‌پاک‌کن را در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که باید خیلی زود باتری خودرو خالی و شارژ شود ولی واقعیت این است که دینام خودرو وظیفه شارژ دوباره باتری را به عهده دارد و تا وقتی دینام سالم است باتری شما به راحتی خالی می‌کند و خودروی شما خوب استارت می‌زند ولی اگر دینام خراب باشد،مشکلات شروع می‌شود.در بدن ما هم خواب نقش همان دینام را بازی می‌کند و باعث می‌شود پرانرژی باشیم.
 
قطعا با کسانی برخورد کرده‌اید که صبح‌ها برای انجام امور انرژی لازم را ندارند یا افراد افسرده‌ای که انگیزه‌ انجام فعالیت را ندارند، معمولا کم انرژی هستند و به طور عمده مشکل خواب دارند یا به عبارتی خوب شارژ نمی‌شوند.

 این شارژی که شما می‌گویید بدنی است یا روانی؟
خب، خواب مراحل متعددی دارد که توضیح آن از حوصله این مقاله خارج است ولی به طور کلی 2 نوع خواب داریم: REM و NonREM. مرحله REM زمانی اتفاق که می‌افتد که همان‌طور که فرد خوابیده و چشم‌ها بسته‌اند ولی چشم در چشم خانه (حدقه) حرکت می‌کند، حتی با چشم غیر مسلح هم می‌توان دید که چشم فردی که خوابیده حرکت می‌کند.
 
اگر فرد را در این مرحله از خواب بیدار کنیم، به طور عمده گزارش می‌دهد که داشته خواب می‌‌دیده است. این مرحله بیشتر شارژ روانی بدن را در پی دارد. درمرحله دیگر خواب یا NonREM یعنی خوابی که چشم‌ها حرکتی ندارند، فرد کمتر گزارش خواب دیدن را دارد.این مرحله بیشتر شارژ بدنی را بر عهده دارد.

کدام خواب مهم‌تر است؟
البته هر دو مهم هستند ولی پژوهش‌هایی که انجام داده‌ایم نشان داده است که محرومیت از خواب REM تاثیرات و پیامدهای ناگوارتری را در پی داشته است.در آزمایشی روی یک استخر آب جزایر کوچکی درست کردیم که روی هر یک گربه‌ای می‌توانست به صورت ایستاده قرار بگیرد ولی جای کافی برای دراز کشیدن نداشت. لازم به یادآوری است که گربه‌ها می‌توانند به صورت ایستاده در خواب NonREM باشند ولی به محض رفتن به خواب REM به آب افتاده و بیدار ‌شدند.
 
در چنین گربه‌های خانگی که از خواب REM محروم شدند به سرعت نشانه‌های بیماری‌های روان تنی، لاغری، بی‌اشتهایی و تحریک‌پذیری غیرعادی ظاهر شد و این گربه‌های دست‌آموز خانگی به گربه‌های وحشی تبدیل شدند.اگر آزمایش ادامه یابد گربه‌ها بر اثر لاغری شدید می‌میرند. در پژوهش‌ دیگری که روی عده‌ای داوطلب انجام شده با محروم ساختن آنها از خواب REM و مقایسه آنها با افراد دیگری که از خواب NonREM محروم می‌شدند نشان داد که در افرادی که از خواب REM محروم شده بودند

به تدریج نشانه‌های بیماری‌های روان ‌تنی همراه با بی‌اشتهایی، تحریک‌پذیری غیرعادی و اختلالات دستگاه گردش خون و گوارش و نشانه‌های اسکیزویید مانند بی‌توجهی به محیط به وجود آمد، مسلما ادامه آزمایش غیراخلاقی بود!
پس همان ‌طور که می‌بینید حذف یا محرومیت از خواب مخصوصا خواب REM به سرعت اختلالاتی را به وجود می‌آورد و مقاومت کامل در برابر بی‌خوابی کامل، حداکثر 6 روز است! بنابراین مقاومت انسان در برابر بی‌خوابی کمتر از مقاومت در برابر بی‌غذایی است!

 چرا خواب REM این قدر مهم است؟
ببینید؛ در خواب REM ما خواب می‌بینیم و خواب دیدن در روان‌شناسی از اهمیت زیادی برخوردار است. ما معتقدیم که خواب حل تعارض‌های دوران گذشته فرد است.لذا فرد در خواب و با خواب دیدن سعی در تنظیم و تعدیل مسایل فکری، روحی، تعارضات و مشکلات خود دارد.
 
به همین خاطر است که تعبیر خواب در روان‌‌شناسی از اهمیت خاصی برخوردار است. البته تعبیر خواب روان‌شناسی با تعبیر خواب یک معبر خواب‌گذاری، فرق دارد چرا که بعد از خواب‌گذاری قصد پیش‌گویی آینده فرد را از روی خواب او دارد ولی یک روان‌شناس از روی تعبیر خواب به ریشه‌های برخی ناکامی‌ها و تعارض‌های زندگی گذشته فرد پی می‌برد و به عبارتی شخصیت فرد را مورد بررسی قرار می‌دهد.
 
بین خواب دیدن زن و مرد هم تفاوتی وجود دارد؟
بله؛ به عنوان مثال، فرض بفرمایید که بین خواب زن‌ها و مردها تفاوت‌هایی وجود دارد؛ مثلا خانم‌ها بیشتر خواب‌های سریالی می‌بینند! حتی در یک شب چند قسمت خواب و یا در چند شب پشت‌سر هم دنباله‌ خواب‌های قبلی خود را بیشتر می‌بینند و البته از این بابت خوشبخت‌ترند چرا که مردها معمولا خواب‌های یک قسمتی می‌بینند و متاسفانه در این خواب‌های کوتاه عمدتا به ناکامی هم می‌رسند و حتی در خواب هم به خواسته خود دست نمی‌یابند!

آیا می‌توان ادعا کرد که از روی خواب می‌توانیم به شخصیت افراد پی ببریم؟
البته جواب صریح به این سوال کمی سخت است ولی می‌توان گفت که از روی خواب می‌توان به مشکلات و دغدغه‌هایی که فرد با آنها درگیر بوده است پی برد. بالطبع مشکلات فرد، نوع زندگی، سبک شناختی و شیوه کنار آمدن با مسایل را مشخص می‌کند. مثلا فرض بفرمایید عده‌ای از برخی خواب‌های تکراری گله دارند.
 
احتمالا این افراد تعارض حل نشده‌ای دارند که به کرات در خواب خود را نشان می‌دهدیا افراد افسرده بیشتر خواب مرده، قبرستان، تاریکی و... می‌بینند. برعکس افراد شنگول خواب‌هایی با زمینه‌های جنسی یا شهوانی بیشتر می‌بینند. اگر فردی خواب بسیار در هم بر هم و به هم ریخته‌ای ببیند نشان‌دهنده فکر بسیار به هم ریخته و نامنظم اوست. معمولا وسواسی‌ها خواب را با جزییات ریز می‌بینند و با همان جزییات هم تعریف می‌کنند. پس می‌بینند که تا حدی می‌توان به دنیای درونی فرد پی ببرد.

پس تعبیر خواب روان‌شناسی نباید کار سختی باشد؟
دقیقا بر عکس؛ بسیار سخت است، چرا که کار به همین جا ختم نمی‌شود! مثلا از طرفی برخی خواب‌ها معنای سمبولیک یا نمادین دارند. به عبارتی دیدن یک چیز خاص در خواب می‌تواند معنای چیز دیگری را بدهد. مثلا دیدن برگ درخت یا کاغذ می‌تواند نشانه‌ای از زنانگی تلقی شود.
 
برخی خواب‌ها را هم خیلی ارزشمند تلقی نمی‌کنیم. مثلا فرض کنید خواب‌هایی که با شرایط لحظه‌ای و گذرای فرد در ارتباط است؛ مثلا من مراجعی داشتم که تعریف می‌کرد که خواب می‌دیده در سرمای قطب اسیر است و وقتی با لرز و سرما از خواب می‌پرد متوجه می‌شود که در سرمای زمستان پنجره اتاق بازمانده و سرمای سختی وارد اتاق شده است. مسلما این خواب‌ها خیلی ارزش تفسیری ندارند.

چرا در زمان‌های معینی بیداریم و در زمان‌های دیگر، خواب؟
مدلی تحت عنوان مدل پردازش متضاد خواب و بیداری این پدیده را توضیح می‌دهد. مطابق این مدل دو فرآیند متضاد در مغز بر تمایل آن برای به خواب رفتن یا بیدار ماندن زمان می‌رانند.

این دو فرآیند عبارت‌اند از سایق اعتدالی خواب (حالت‌هایی که در جاندار وجود دارد و جاندار را به طرف آن سوق می‌دهد مانند سایق تشنگی) و فرآیند بیدار باش ساعت‌مدار.

سایق (سوق‌دهنده) اعتدالی خواب فرآیندی شناختی است که می‌کوشد مقدار خواب لازم برای داشتن سطح پایداری از بیدار باش در طول روز را تامین کند. این سایق در تمام طول شب فعال است ولی در طول روز هم عمل می‌کند. در سراسر روز نیاز به خوابیدن دم به دم شکل می‌گیرد. اگر شب قبل خیلی کم خوابیده باشیم، در طول روز تمایل قابل‌توجهی برای به خواب رفتن خواهیم داشت.

فرآیند بیدار باش ساعت مدار فرآیندی در مغز است که باعث می‌شود هر روز در زمان معینی از خواب بیدار شویم. این فرآیند تحت کنترل ساعت زیستی است و چرخه‌های شبانه‌روزی 24 ساعته را در کنترل دارد. از تعامل این دو فرآیند متضاد چرخه روزانه خواب و بیداری ما به وجود می‌آید.
 
خواب یا بیدار بودن ما در هر لحظه به قدرت این دو فرآیند نسبت به هم بستگی دارد. در طول روز فرآیند بیدار باش ساعت مدار معمولا بر سایق خواب غلبه دارد ولی از سرشب به بعد با بیشتر شدن قدرت عزم خوابیدن، گوش به زنگی و بیدار باش ما رو به کاهش می‌گذارد. در اواخر شب ساعت زیستی ما را به خواب دعوت می‌کند.

 آیا می‌توانیم محتوای رویاهای خودمان را کنترل کنیم؟
روان‌شناسان نشان داده‌اند که امکان کنترل محتوای رویا تا حدودی وجود دارد. به این صورت که محیط آنها را عوض می‌کردند یا به افراد، پیش از خواب القاهایی می‌کردند و بعد محتوای رویاهایی را که در پی آن به وجود می‌آمد، تحلیل می‌کردند.

در یک مطالعه، پژوهشگران تاثیر زدن عینکی با شیشه‌های قرمز به مدت چند ساعت پیش از خواب را آزمایش کردند. گرچه پژوهشگران هیچ گونه القای واقعی صورت نداده بودند و شرکت‌کنندگان نیز هدف آزمایش را نمی‌دانستند، گزارش بسیاری از شرکت‌کنندگان حاکی از آن بود که محتوای دیداری رویای‌شان ته رنگ قرمزی داشت.

آزمایش هم در مورد تاثیر تلقین آشکار پیش از رویا انجام شد: از شرکت‌کنندگان خواستند تا سعی کنند در مورد آن ویژگی شخصیتی که دوست دارند از آن آنها باشد، رویایی ببینند. بیشتر آنها لااقل یک رویا دیده بودند که می‌شد صفت محبوب‌شان را در آن تشخیص داد. با وجود این یافته‌ها در بیشتر مطالعات شواهد چندانی دال بر اینکه محتوای رویا را بتوان واقعا کنترل کرد، به چشم نمی‌خورد.

تست عیالواری (واقعا خنده داره)

تست عیالواری (واقعا خنده داره)
1 - شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عیالتان را دوست دارید ؟!

الف) به اندازه تعداد سکه های مهریه اش !

ب) به اندازه تعداد قطعات جهیزیه اش !

ج) به اندازه تعداد صفر های جلوی مبلغ موجودی حساب بانکی اش !

د) به اندازه تمام ستاره های آسمان در روز !

2 - چه عاملی سبب شد تا شما به خواستگاری عیالتان بروید ؟!

الف) جوونی کردم !

ب) سادگی کردم !

ج) گول خوردم !

د) من که نرفتم خواستگاری ، اون اومد !

3 - اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید ؟!

الف) اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید !

ب) اول خرما و بعد شاباش می دهید !

ج) اول قبرستان و بعد محضر می روید !

د) انشاا... بقای عمر ? تای دیگر باشه !

4 - ملاک شما در انتخاب عیالتان چه بوده است ؟!

الف) املاک پدرش !

ب) دارایی پدرش !

ج) املاک و دارایی پدرش !

د) همه موارد !

5 - اگر عیالتان از شما بخواهد که برای کادوی تولدش یک گردنبد طلا بخرید چکار می کنید ؟!

الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور می شوید !

ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مریضی می زنید !

ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن می زنید !

د) آدرس یک بدلی فروشی کار درست را از دوستتان می گیرید !

6 - محبت آمیز ترین جمله ایکه به عیالتان گفته اید چه بوده است ؟!

الف) عزیزم ، امروز صبحانه چی داریم ؟!

ب) عزیزم ، امروز ناهار چی داریم ؟!

ج) عزیزم ، امشب شام چی داریم ؟!

د) من واقعا ... من واقعا عاشق .... من واقعا عاشق تو .... من واقعا عاشق تو روبچه با پنیرم !

7 - در کارهای منزل چقدر به عیالتان کمک می کنید ؟!

الف) در خوردن غذا با او همکاری می کنید !

ب) کانال های تلویزیون را شما با کنترل عوض می کنید !

ج) موقعی که عیالتان مشغول تمیز کردن منزل یا شستن ظروف است ، با زدن صوت و دست او را تشویق می کنید !

د) گاهی اوقات کارهای شخصی تان را خودتان انجام می دهید !

8- اگر عیالتان با شما قهر کند برای آشتی کردنش چه کار خواهید کرد ؟!

الف) شما هم با او قهر می کنید تا زمانیکه خودش بیاید منت کشی !

ب) از طریق بکارگیری سیستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتی خواهید داد !

ج) او را تهدید می کنید که اگر تا ?? بشمارید و آشتی نکند سریعا اقدام به اختیار نمودن همسر جدید می نمایید !

د) حاضرید یک چیزی هم بدهید اگر همیشه قهر باشد !

9 - نظرتان در مورد این جمله چیست ؟ ( مهرم حلال ، جونم آزاد ! )

الف) زیبا ترین جمله دنیاست !

ب) با معنا ترین جمله دنیاست !

ج) خوشحال کننده ترین جمله دنیاست !

د) تخیلی ترین جمله عصر کنونی است !

10 - در کل ، از زندگی با عیالتان راضی هستید ؟!

الف) اگر نباشم چیکار کنم ؟!

ب) چاره ای جز این ندارم !

ج) یک جوری داریم می سازیم دیگه !

د) بله که راضی هستم البته تا زمانیکه بتوانم پول مهریه اش را جور کنم !

توجه کنید که همه پاسخها صحیح است و نتیجه گیری از این تستها هم به عهده عیالتان می باشد.

آزمون زن ذلیلی (طنز خیلی با حال

 
آزمون زن ذلیلی (طنز خیلی با حال
1. با خانومت داری از یه مغازه لباس فروشی دیدن می کنی و ایشون از یه لباس 250.000
تومنی خوشش میاد:

الف- زود با هم میرین تو مغازه و تمام حقوق یه ماهتو دو دستی تقدیم صاحب مغازه می کنی و تا آخر اون ماه غذاهای طبیعی از قبیل باد و نور و هوا و ... می خورین!

ب- تا خانوم میاد اون لباسو نشونت بده خودتو به کوچه علی چپ میزنی انگار نه انگار که با تو بوده ! یه جوری مثل برق و باد از اونجا دورش میکنی و تا اون لباس از مد نیفتاده به اون منطقه بر نمیگردی!

2. با خانومت داری میری رستوران، موقعی که به رستوران می رسید:

الف- جلو جلو و دو دستی درو براش باز میکنی که احتمالاً اونایی که از اونجا رد میشن فکر میکنن جنابعالی پادو تشریف دارید!

ب- بهش دستور میدی هر چه زودتر درو باز کنه!

3. خونتون مهمون دارید:

الف- زود پا میشی و واسه خنده مهمونا هم که شده مثل دست و پا چلفتی ها واسشون چایی میریزی و میاری.

ب- با قیافه کاملاً جدی و مردانه (جنم دار) اشاره میکنی به خانومت تا هر چه زودتر واسه شما و مهمونا چایی بیاره.

4. یه روز تعطیل باحال:

الف- با همسرت میری بیرون و اون روز مثل علاف ها تو خیابون ول میگردید و شب گرسنه و تشنه میاین خونه و یه چیز حاضری میخورین تا صبح کله سحر برید سر کار!

ب- بدون توجه به همسرت شب قبل از روز تعطیل با دوستات قرار میزاری تا فردا برید گردش و کلی حال کنید و بعد از ظهرشم برید استخر و اگه زنت هم زیاد حرف زد فوری می فرستیش خونه مامانش اینا!

5. خانومت رفته عروسی و تو با دوستات تو خونت جمع شدید که یه دفعه خانومت مثل جن بسم الله ظاهر میشه:

الف- یهویی خودتو گم میکنی و به دوستات میگی اصلا ًنخندن و زود میری پیش خانومت و التماس میکنی آبروتو جلو دوستات نبره!

ب- اصلاً انگار نه انگار خانومت اومده. با دوستاتون میگید و میخندید و خانومت حتی جرأت نمیکنه بیاد سلام کنه!

6. داری تو تراس سیگار میکشی که یهو خانومت سر میرسه:

الف- خودتو گم میکنی و نمیدونی چیکار کنی. شایدم سیگارو قورت بدی! اونوقت باید پول 100 باکس سیگار رو بدی واسه دوا درمون!

ب- برمیگردی و با قیافه حق به جانب به خانومت دستور میدی یه لیوان چایی واست بیاره (یه چایی دپش بعد از سیگار خیلی حال میده!)

7. امروز قراره مادر زنت با شصتاد تا از فامیلاش مثل قوم تاتار حمله کنن خونتون واسه ناهار:

الف- اون روزو مرخصی میگیری و همش تو خونه میمونی و به همسرت کمک میکنی تا مادر زن و قومش بیان واسه قتل و غارت و چپاول...

ب- ساعت 2 اون روز که خانومت زنگ زد : کجا موندی؟ بهش میگی امروز سرت شلوغه و رییس گفته باید امشب تا ساعت 11 اضافه کار بمونی وگرنه اخراجی!!!

8. تو شرکت نشستی و داری با منشی خوشگلت گل میگی و گل میشنوی که یهو خانومت بدون در زدن وارد اتاقت میشه:

الف- جلو منشیه به تته پته میفتی و رنگت مثل چغندر سرخ میشه

ب- خانومتو از اتاق میفرستی بیرون و بهش گوشزد میکنی وقتی میخواد بیاد تو باید در بزنه (اصل اول تمدن!)

9. ساعت 2.30 نصفه شب صدای بچه 4 ماهتون از خواب بیدارت میکنه و پی میبری که آقا پسر گلت دسته گل به آب داده:

الف- زود پا میشی و در یک حرکت برق آسا بچه رو عوض میکنی طوری که خانم محترمت اصلاً نفهمه و خواب شیرینش قطع نشه و تا صبح بوی خوب آقا پسر تو مشامت بمونه!

ب- هماهنگ با بچه شروع میکنی به داد زدن و این کارو اینقدر ادامه میدی تا بالاخره خانومت بیدار بشه و همه کارا رو انجام بده، چون هر چی باشه اون مادره و مهارتش تو بچه داری خیلی بیشتره!

10. بابا بی خیال

توضیحات برای اینکه بسنجی چیکاره ای:
برای هر پاسخ الف 0 امتیاز و برای هر پاسخ درست (ب) 2 امتیاز در نظر بگیر.

اگه امتیازت 15 به بالا بود:
آقا تبریک میگم! شما یه مرد نمونه هستی. در عین حال انسانی فهیم، منطقی، تابع نظم، با کمالات، شریف و خانواده دوست هستی! همسرت بهت افتخار میکنه!
ایول بابا تو دیگه کی هستی! تو تمام مراحل زندگیت موفق هستی!

اگه امتیازت بین 15-5 بود:
شما مردی هستی که یه کم به همسرت رو میدی. در عین حال مرد چندان موفقی نیستی و تزلزل شخصیت داری! دلیلش هم گوش کردن به حرف همسرته! باید به خودت بیای و شکوه و اقتدار یه مردو به خاطر بیاری!

اگه امتیازت کمتر از 5 بود:
خاک بر سرت! آخه به تو هم میگن مرد؟! آبروی هر چی مرده بردی... مرده! جسد، خجالت نمیکشی نشستی اینجا واسه من تست هم میدی؟! هیچ فکر کردی که زن ذلیلی چیه و مرد سالاری کدومه؟!
تعداد نمایش ۱۲۵۲ بار

داریوش بزرگ  من دوست دوستان خود بوده ام . من بهترين سوارکار -

داریوش بزرگ

" من دوست دوستان خود بوده ام . من بهترين سوارکار -

ماهرترين تير انداز و پادشاه شکارگر بودم " 

داريوش بزرگ را ميتوان به جرات يکی از نوابغ هوشمند و شايسته برای قدرت و شاهنشاهی آسيا ناميد . در اينجا بر اين هستيم تا گوشه ای از کارهای شگفت انگيز اين فرزند پاک ايران و شاهنشاه 28 کشور آسيا را بررسی کنيم و همچنين با انديشه های اهورايی اين ابر مرد وطن پرست تاريخ ايران و جهان که بدون ترديد وی ادامه دهنده راه کورش بزرگ بوده است آشنايی بيشتری داشته باشيم .

وی در سال 522 پيش از ميلاد بر اريکه شاهنشاهی آسيا نشست و در سال 486 پيش از ميلاد چشم از جهان فرو بست و ايرانی را برای ما به ارث گذاشت که درجهان بی سابقه بود . پس از وی خشيارشا بزرگ بر اريکه شاهنشاهی 28 کشور آسيايی نشست و راه پدر بزرگوار خود را ادامه داد .

داريوش پور( پسر) گشتاسب - پور ارشام - پور آريارمن - پور چيش پش بود که نياکانش در سه نسل به کورش بزرگ بازمي گشت. وی يکی از سرداران نامی ارتش کامبوجيه فرزند کورش بزرگ بود . پس از درگذشت کمبوجيه داريوش بزرگ بر ضد بريای دروغين که خود را فرزند کورش معرفی کرده بود قيام کرد و سلطنت را از وی بازستاند . داريوش با همکاری 6 سردار برجسته از ارتش کمبوجيه که نامشان : وينددفرنه، اوتن، گائوبرووه، ويدرنه، بغ بوخش و اردومنش بود بر ضد شاه دروغين قيام کردند و وی را از مقام شاهی برکنار و مجازات کردند . سپس يکی از 7 تن سردار ايرانی در طی مسابقه ای در ميدان اصلی شهر به مقام پادشاهی رسيد و او کسی نبود جز داريوش بزرگ . به گفته هرودوت 3 سال نخست سلطنت وی برای سرکوب شورشيان و برقراری ايران يکپارچه صرف شد .

يکی از مهم ترين اقدامات داريوش بزرگ قراردادن مصر به عنوان يکی از ولايات ايران بود. اين اقدام برابر با 4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد صورت گرفت. وی قلمرو امپراتوری ايران را به 30 ايالت تقسيم کرد و هر ايالت را ساتراپي (واژه اي مادي است) ناميد و دستور داد که با تاسيس پستخانه ارتباط مردم اين ايالتها با هم تامين شود و داد و ستد با پول انجام شود (سكه هايي که ضرب کرده بود). مصر يكي از ساتراپي هاي ايران آن زمان بود که داريوش توجه خاصي به آن داشت. نظم دادن انسانی به ماليات های کشوری يکی ديگر از مهم ترين اقدامات داريوش بزرگ است. به گفته پلوتارخ مورخ نامی سالهای 46 تا 120 پس از ميلاد همه ساله از کشورهای مختلف هدايايی به دربار شاهنشاهی ايران می آوردند تا اينکه داريوش مقدار ماليات را برای هر ايالت معين کرد. سپس مامورانی را فرستاد به ايالتهای امپراتوری تا ببينند چه مقدارمردم توانايی پرداخت ماليات را دارند؟ آيا مبلغ تعيين شده فشاری را بر مردم تحميل نمی کند؟ سپس ماموران يه حضور شاهنشاه آمدند گفتند همه قادر هستند اين مبلغ را بپردازند. با اين حال داريوش بزرگ دستور داد همان مقدار را هم نصف کنند. که درباريان علت را پرسيدند. وی پاسخ داد ممکن است شهربانان هم برای خود مبلغی از مردم به صورت غير قانونی دريافت کنند پس بايد اين را در نظر گرفت.

ساخت راهی شاهی با زيرسازی اصولی و مستحکم به طول 2700 کيلومتر يکی از شگفت انگيز ترين کارهای وی در 2500 سال پيش به حساب می آيد. اين راه از شوش به سارد در نزديکی مدينترانه بود. زيرسازی مستحکم اين راه که بسيار شبيه به آسفالتهای امروزی است از نبوغ امپراتوری داريوش بزرگ و برگزيدن اصولی ترين شيوه حکومتی و راه سازی به حساب می آيد. ماريژان موله اولين راه شوسه و زير سازي شده در جهان را به داريوش نسبت داده است .

آباد سازی مصر از ديگر اقدامات وی بود. مصر به مدت 121 سال يکی از ايالتهای ايران به حساب می آمد که داريوش آنرا سامان و گسترش داده بود. داريوش نگاهی مثبت به مصرکهن داشت و در نوسازی آنجا تلاشی بسيار کرد. وی هيچگاه معابد آنان را ويران نکرد و به آنان آزادی در گزينش دين داد. وی در مراسم عزای ملی مصريان ( آپيس ) شرکت کرد و هزينه هنگفتی را برای اجرای ان مراسم تعيين نمود. سپس به نزد معابد آنان رفت و به خدای مصريان احترام گذاشت و معبد خدای بزرگ مصر ( آمون ) را به کلی بازسازی کرد. داريوش مدرسه طب مصر را که مدتها بسته بود و استادانش از کار بيکار شده بودن را دوباره گشود و "اودجاهور" را مامور رسيدگی به آنجا کرد. سپس استادان و افراد برجسته علمی جهان را به آنجا دعوت کرد تا در آنجا يک مرکز بين المللی طب راه اندازی کند. اودجاهور در نوشته ای که از خود بر جای گذاشته گفته است : شاهنشاه داريوش فرمان داد که همه چيز خوب به دانش آموزان و استادان داده شود تا پيشيه و کاردانی خود را گسترش دهند. شاهنشاه اين کار را کرد زيرا فضيلت علم و دانش را ميشناخت. روش برجسته مديريت و فرهنگ ايراني داريوش بزرگ سه قرن در مصر باقي بود.

کارول نوشته است: با وجود برچيده شدن حكومت ايرانيان بر مصر در سال 404 پيش از ميلاد، مصريان تا دهها سال پس از آن هم خود را از اتباع امپراتوري ايران مي دانستند. مصر توسط کامبوزيا (کامبيز- کمبوجيه ) دوم پسر کوروش بزرگ بدليل کشتار عده ای ايرانی تصرف شده بود. وي شرق ليبي و شمال سودان را هم برخاك مصر اضافه کرده بود و مصر را که سالها به دو بخش عليا و سفلي تقسيم شده بود و داراي دو حكومت جدا از هم بود به صورت يك آشور واحد درآورده و داريوش بزرگ شهر ممفيس را پايتخت مصر واحد قرار داده بود. داريوش بزرگ طرح تعلميات عمومي و سوادآموزي را اجباري و به صورت کاملا رايگان بنيان گذاشت که به موجب آن همه مردم مي بايست خواندن و نوشتن بداند. وی اينگونه می انديشيد که پادشاه زمانی ميتواند در انديشه آباد ساختن کشور باشد و ويرانی ها را آباد کند که مردمانش از شعور و سواد کافی برخوردار باشند و اقدامات شاهنشاه را برای اقتدار کشور درک کنند. ( پرفسور هرتسفلد )

هنر هخامنشی در زمان داريوش بزرگ به منتهی عظمت خود رسيد و داريوش شاه تمام هنرهای آسيا را برای شاهنشاهی ايران استفاده نمود. از گاوهای بالدار عظيم الجسته در شوش يا کاخهای هنر خاورميانه در پرسپوليس يا کاخهای سلطنتی شوش يا سنگتراشه های بيستون و غیره. وی شاهی مقتدر و هنر دوست ناميده شده بود که ايران را به سبک شگرفی اداره نمود. مورخين يونانی نوشته اند وی هنری را در پارسه اجرا کرد که ديگر بالاتر از آن ممکن نبود و عالی ترين شکل ممکن را وی پيداه کرد .

داريوش بزرگ در پايئز و زمستان 518 - 519 قبل از ميلاد نقشه ساخت ابنيه های شگفت انگيز پرسپوليس را  طراحي کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر و ديگر هنرهای آسيايی که همگی زير مجوعه ای از ايران بودند نقشه آن را با کمک چندين تن از معماران مصري بروي کاغذ آورد و يادگاری خارق العاده به نام کاخهای پرسپوليس بنا کرد که ساخت آن 65 سال به طول انجاميد، ولی زندگی اهورايی وی کفای ديدن پايان کاخ را نداد. وی با اين انديشه که ايران با تمدنی کهن و شاهنشاهی قدرتمندی همچون ايران که مناطق زيادی از آسيا را به زير پرچم ايران در آورده است شايسته يک مرکز قدرتمند با طراحی فوق العاده است که تا هزاران سال برای آيندگان بماند و آنان درس عبرت بگيرند و راه نياکان خود را ادامه دهند.

می بينيم که بعد از گذشت 2500 سال از ساخت پرسپوليس با وجود ويران شدنش توسط اسکندر گجستک و آتش کشيدن آن هنوز با قدم نهاندن در اين يادگار داريوش شاه ابهت اين مکان انسان را تحت تاثير قرار ميدهند و همگان اين وطن پرستی آنان را ستايش ميکنند. نکته مهم اين ساختمانها بزرگ رعايت حقوق انسانی کارگران و معماران است که داريوش شاه تمام مزايا و حقوق روزانه آنان را بر کتيبه ها نوشته است. داريوش بزرگ در هر سال براي ساخت کاخ به کارگران بيش از نيم ميليون طلا مزد مي داده است که به گفته مورخان گران ترين کاخ دنيا محسوب ميشده. اين در حالي است که در همان زمان در مصر کارگران به بيگاري مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق همراه بوده است.

داريوش بزرگ براي ساخت کاخ پرسپوليس که نمايشگاه هنر آسيا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز يكبار يك سكه طلا ( داريك ) مي داده و به هر خانواده از کارگران به غير از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن، کره، عسل و پنير ميداده است و هر 10 روز يكبار استراحت داشتند. (جای بسی تاسف است که ما ابداع کننده این قوانین را ملل غرب بدانیم، حال آنکه خود وضع کننده این قوانین بوده ایم. بنجامین فرانکلین یکی از اولین رئیس جمهورهای آمریکا کتابی در رابطه با کورش کبیر داشته که همیشه با خود حمل می کرده - رجوع شود به برنامه ای از نشنال جئوگرافیک در رابطه با بنجامین فرانکلین)

حس ملی گرايی و وطن پرستی داريوش بزرگ در برابر کشوری مقدس همچون ايران از ديگر سرمشق های اين ابر مرد تاريخ است. هرودوت ميگويد هرگز يک پارسی از خدای خود برای شخص خويشتن آروزی سلامتی و نيکی نميکند بلکه او درخواست سعادت برای تمام ملت پارس - برای کشور پارس و سپس برای شاه پارس ميکند آنگاه خود را مشمول اين دعا ميداند. به گفته پرفسور گيريشمن حس وطن پرستی داريوش بزرگ در درجه عالی و به شکل بی سابقه ای نمايان است و همه هم و غم او آرزوی ايرانی بود بدون شورش، با اقتدار شاهنشاهی بزرگ، مردمانی که در صلح زندگی کنند، برده داری و غلامی در آنجا نباشد، کشور در قحطی به سر نبرد و مردمان آزادی انتخاب دين داشته باشند. اين گفته در کتيبه های وی به روشنی ديده ميشود و می بينيم که تلاش وی برای اين امر مهم به حقيقت پيوست و شاهنشاهی وی در تاريخ به صورت بی سابقه به ثبت رسید.

برجسته ترين اقدام داريوش بزرگ بنيانگذاری نيروی دريايی ارتش ايران برای نخستين بار در تاريخ آريا بوده است. به گفته هرودوت داريوش 2 گروه اکتشافی به دريا گسيل داشت. يکی از هند به دريای عمان و دريای سرخ و سپس از رود نيل روانه دريای مدينترانه نمود. گروهی را تا دريای اژه در کنار ايتاليا و از طرف ديگر گروهی را تا نزديکی آفريقا فرستاد. اين اقدام داريوش بزرگ به حدی به سرعت پيشرفت کرد که در زمان لشگر کشی تاريخی خشيارشا به اروپا به گفته هرودوت 4000 تا 5000 هزار ناوگان دريايی ارتش شاهنشاهی ايران روانه اروپا شده بود. (هرودوت به طور کلی به ایرانیان خصومت بسیار می ورزید و این را می توان از کتابهایش پیدا کرد. او برای بزرگ کردن شکست یونانیان از ایرانیان اینگونه نوشته که تعداد ایرانیان به بالای یک میلیون نفر می رسید. حال آنکه در دنیای آن زمان گردآوری ارتشی به آن بزرگی، خرجی بسیار داشته - برای اطلاع بیشتر لطفاً رجوع شود به کتاب سرزمین جاوید جلد اول - ترجمه زنده یاد ذبیح الله منصوری) که خشيارشا آنان را به 4 دسته تقسيم کرده بود : " ناوگان جنگی" برای پرتاب گوی های آتشين، ناوگان سرگور برای دنبال کردن دشمن و تعقيب آنان، ناوگان بارکش برای جابجايی ارتش و سربازان، و ناوگان مهندسی برای جابجايی وسايل مهندسی برای پل سازی و کانال زدن و اقدامات مهندسی نظامی.

تقويم آنوني ( ماه 30 روز ) به دستور داريوش بزرگ پايه گذاري شد و او هياتي را براي اصلاح تقويم ايران به رياست دانشمند بابلي دني تونبسيج کرده بود. بر طبق تقويم جديد داريوش روز اول و پانزدهم ماه تعطيل بوده، و در طول سال داراي 5 عيد مذهبي و 31 روز تعطيلي رسمي که يكي از آنها نوروز و ديگري سوگ سياوش بوده است ( ماريژان موله و پرفسور هرتزفلد ).

از ديگر اقدامات مهم داريوش شاه ابداع خط ميخی پارسی باستان است. وی خطوط بين المللی ( ايلامی - بابلی ) را در ايران رواج داد و يک خط مشترک برای قلمرو شاهنشاهی ايران توسط انديشمندان ايرانی ساخت که نام آنرا ميخی پارسی نام نهاد که به زودی در 28 کشور جهان رونق يافت. ( هرودوت )

داريوش بزرگ پادگان و نظام وظيفه را در ايران پايه گذاري کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزير بايد به خدمت بروند و تعليمات نظامي ببينند تا بتوانند از سرزمين پارس دفاع کنند.

داريوش بزرگ براي اولين بار در ايران وزارت راه، وزارت آب، سازمان املاك، سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنيان نهاد که اين اقدام وی نخستين وزارت پست سريع جهانی شناخته شده است. علاقه به آبادی، رونق کشاورزی و سرسبزی از ديگر خصوصيات برجسته داريوش بزرگ بود. وی شهربان ( ساتراپ ) ايالت های خود را به موظف به کاشت درختان و رونق کشاورزی ميکرد. در نامه ای که باستان شناسان آنرا پيدا کرده اند و پرفسور ايران شناس گيريشمن آنرا به چاپ رساند داريوش بزرگ به حاکمان روسيه و آسيای صغير چنين فرمان ميدهد: من نيت شما را در بهبود بخشيدن کشورم به وسيله انتقال و کاشت درختان ميوه در آن سوی فرات و در بخش عليای آسيا تقدير و سپاس ميگويم. داريوش بزرگ براي جلوگيري از قحطي آب در هندوستان که جزوي از ايران بوده سدي عظيم بروي رود سند بنا
نهاد و مرمان آنجا را از خود خشنود نمود و جلوی قحطی را گرفت.

در طول سلطنت داريوش بزرگ 242 حكمران بر عليه او شورش کرده بودند و او پادشاهي بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جاي خود نشاند و مانع از تجزيه ايران توسط حکمرانان خائن شد و عدالت و يکپارچگی ايرانی را در سرتاسر کشور بسط داد. او در سال آخر پادشاهي به اندازه 10 ميليون ليره انگلستان ذخيره مالي در خزانه دولتي بر جاي گذاشت. احترام داريوش شاه به زنان و حفظ حقوق آنان از ديگر اقدامات برجسته وی به حساب می آيد. طبق گفته پرفسور گيل استاين - دکتر ديويد استروناخ - پرفسور ريچای فرای و پرفسور عليرضا شاپور شهبازی ( موسسه شرق شناسی شيکاگو و موزه ايران باستان ) داريوش بزرگ برای بنا نهادن ساخت کاخهای پارسه از زنان به عنوان يکی از مهم ترين نيروهای کاری استفاده می کرد. به شکلی که در چندين مورد کتيبه بدست آمده نوشته شده است که زنی در اينجا مسئول بيش از 100 نفر کارگر مرد بود و يا زنی ديگر به دليل مهارت شغلی اش حقوقی معادل 3 مرد دريافت ميکرد. يا در کتيبه ای ديگر آمده زنان کارگر باردار در ساختن پارسه از حقوق شاهنشاهی برای استراحت و بارداری استفاده کردند.

از ديگر اقدامات داريوش بزرگ دادن پناهندگی سياسی به فيثاغورث بود که بدلايل مذهبي از کشور خود گريخته بود و به ايران پناه آورده بوده است و سپس توسط داريوش بزرگ داراي يك زندگي خوب همراه با مستمري دائم شده بود.

داريوش براي سهولت رفت و آمد ميان ايران وايالت مصر دستور داد که ميان درياي سرخ و رود نيل آبراهي ( کانال سوئز کنونی ) بسازند که آثار آن و کتیبه مربوط به اتمام اين آبراه که صدها سال داير بود و بر اثر توفان شن پر شده است به دست آمده و موجود است. (رجوع شود به برنامه ای از نشنال جئوگرافیک در رابه با کانال سوئز) در طول اين کانال تخته سنگهاي تراشيده شده به دست آمده که در آنها تاريخ اتمام هر قطعه از آبراه حك شده است و اين سنگها در دست است. در يك سنگ نبشته آمده است که روز افتتاح آبراه، 26 آشتي از آن عبور کردند و اين نوشته به چهار زبان و دو خط است (ميخي و هيروگليف). از همين دوران اثري به دست آمده که عبارت است از مخلوطي از علامت ايران (بالهاي باز شده مرغ با سرانسان و کلاه پارسي) و علائم قديم مصر عليا و مصر سفلي که نشانه وحدت مصر واحد با امپراتوري ايران است. لوح در قرن 20 به دست آمده است. وي در سنگنبشته هايش در « درياي سرخ - نيل » داريوش به مناسبت پايان آبراه مصر خود را داريوش پسر ويشتاسپ هخامنش (ويشتاسپ در فارسي امروز به گشتاسپ تبديل شده است) خوانده که از همان زمان احترام عميق به پدر و بكار رفتن نام او پس از نام فرد در جهان رواج يافته است. معبدي که داريوش در مصر ساخت، هنوز تقريبا به طور کامل درمنطقه واحه موجود است. وی به اديان مصر احترام گذاشت و هيچگاه دين مزديسنای ايرانی ( زرتشت ) را در آنجا تبليغ نکرد.

از ديگر يادگارهای داريوش بزرگ ستايش مصريان از وی بود. زيرا داريوش شاه - مردمان و کارگران و بردگان مصر را رهايی بخشيد و خود در راس فرعونهای مصر شاه آنجا شد. کتيبه ای از کاهنان مصری باقی است که استاد پيرنيا در کتاب تاريخ ايران باستان آنرا اينگونه ترجمه کرده است :

داريوش زاده نيت و متولی سائيس شهر خدايان مصر است. کارهايی که خدا به اراده خويش آغاز کرده بود داريوش به اتمام رساند. وقتی داريوش در شکم مادرش بود نيت ( خدايان مصر ) او را فرزند خود دانست. داريوش دست در کمان به سويش برد تا دشمنان خدای را بر اندازد. او نيرومند است و دشمنانش را در همه سرزمينها نابود خواهد کرد. شاه مصر داريوش است که تا ابد جاويد بماند. شاه بزرگ پسر ويشتاسب هخامنشی. او فرزند خدايان است که نيرومند و جهانگير است پس مردمان سرزمينهای دور برايش هدايا می آوردند و برايش خدمت ميکنند.

داريوش بزرگ ايران را به ايالتهای بسياری تقسيم کرد و در راس همه ايالتهای دولت مقتدر شاهنشاهی ايران را قرار داد. برای هر ايالت شهربان مقرر فرمود. برای هر شهربان دبيری گذاشت. در پايان در کل امپراتوری اشخاصی را گمارد تا وظع کشور را بررسی کنند و خطاها و کارهای غير قانونی شهربانان را گزارش دهند. اين افرار گوشهای شاه ناميده ميشدند. به گفته پرفسور گيريشمن در کتاب ايران از آغاز تا اسلام اين کار وی مورد ستايش همگان شده بود. زيرا دولت مردان از ترس اين افراد که با لباسهای شخصی در جامعه بودند از هر اقدام غير قانونی سرباز ميزدند. پاداش به نيکو کاران و وطن پرستان و کيفر دادن به خائين از ديگر اقدامات داريوش بزرک بود. زوپير سردار برجسته ايرانی يک نمونه از اين صداق ها بود. زوپير پسر مگابيز يود. هرودوت مينويسد به داريوش خبر رسيد که بابل شهر متمدن جهان آن روز که جزوی از ايران کورش بود سر به شورش نهاده است و مردان بابلی زنان خودشان را در منطقه ای گرد آورده اند و همگی را خفه کرده اند. چون اين خبر به داريوش بزرگ رسيد وی لشگری بزرگ روانه بابل کرد. ولی شهر بابل ديوارهای بسيار بلندی داشت و نتوانستند وارد شوند. ماهها ارتش شاهنشاهی ايران در کنار ديوارها منتظر ماند ولی نتوانست وارد بابل شود. تا اينکه زوپير نقشه ای کشيد و گوشها و بينی خود را بريد و خود را با ضربات شلاق آغشته به خون کرد و به پيش داريوش شاه رفت. شاهنشاه از ديدن اين منظره سردار خود تاسف خورد و گفت چه کسی تو را چنين کرد؟ وی پاسخ داد من اين کار را برای گشودن درب بروی سپاه ايران زمين کرده ام و هم اکنون به سوی بابل می روم و خود را فراری خطاب ميکنم که داريوش من را چنين کرده است. داريوش شاه پاسخ داد به خدای که من راضی به اين نبودم که تو با خود چنين کنی و حاضر بودم از بابل صرفه نظر کنم. نقشه زوپير عملی شد و بابلی ها وی را به درون شهر راه دادن و به وی لشگری برای مبارزه با داريوش دادند که در 2 نوبت وی 2000 نفر از ارتش شاهنشاهی را کشت تا شک ها به يقين تبديل شود. زوپير در سومين نبرد با ايرانيان دروازه شهر را گشود و بابل توسط سپاه وطن پرست داريوش فتح شد. داريوش در فرمانی تاريخی زوپير را بالاترين وطن پرست ( بعد از کورش بزرگ ) ناميد و خاندان وی را برای هميشه مورد حمايت دولت قرار داد و هر ساله هزاران سکه به خاندان وی عطا نمود. با تمامی اين اقدامات شگفت انگيز و قدرت جهانی داريوش بزرگ او هيچگاه خود را در کتيبه هايش - خدا يا فرزند خدا نخواند و در سنگ نبشته هايش هميشه اين قدرت جهانی ايران را مديون خداوند ( اهورامزدا ) دانسته است. در حالی که شاهان سامی آنروزگار يا فرعونهای مصر و شاهان بابل با جلوس بر تخت بدون وقفه ای خود را فرزند خدايان ميخواندند. نمونه بارز اين مهم اسکندر گجستک است که به گفته مورخين يونانی پس از تصرف ايران وی خود را خدا ناميد و فرزند پدر بودنش را رد کرد و گفت که خدايان با مادر من همبستر شدند و من زائيده شدم و همگی بايد مرا ستايش و پرستش کنيد.

يکی ديگر از لشگر کشی های وطن پرستانه داريوش عظيمت به سرزمين سکاها بود. سکاها به گفته هردوت پدر تاريخ جهان يکی از خونخوارين اقوام بشريت بودند. زن در بين اين اقوام مشترک بود. سکاها از پيش از به قدرت رسيدن کورش بزرگ همه ساله به ايران تجاوز ميکردند و سرمايه های ايران را به يغما می بردند. ولی کورش توانست تا مقدار زيادی دست آنان را از ايران کوتاه کند. داريوش در ادامه سرکوب وحشيگری های آنان و انتقام از سکاها لشگری به اروپا مرکز سکاها کرد. داريوش پلی عظيم بين قاره آسيا و اروپا بنا کرد و در کنار آن پل کتيبه ای نوشت به اين مضمون:

داريوش شاه ايرانيان و آسيايی ها اين پل را بروی رود تايی بنا کرد. رودی بسيار زيبا و بزرگ.

ولی ارتش داریوش بدليل موقعيت سوق الجيشی سرزمين سکاها نتوانست مستيقم با آنان روبرو شود و در نهايت به کشور بازگشتند.

مردم فريبکار دروغ ميگويند به اين انديشه که از فريب ديگران بهره مند شوند و سود مادی نصيب شان شود. مردمان فريبکار راست ميگوند زيرا در انتظار پاداش راستگويی خويش هستند تا ديگران را از خود خشنود سازند تا آنان را مورد اعتماد بدانند. پس در همه حال هشيار باشيد و با خرد و شعور و منطق گفته ها را بررسی کيند.

برگرفته از:
تاريخ هرودوت - اوانس - ترجمه وحيد مازندرانی

ايران از آغاز تا اسلام - پرفسور گيريشمن
سرزمين جاويد - پرفسور هرتزفلد - ماريژان موله - ترجمه زنده یاد ذبیح الله منصوری
آرمانهاي شهرياران ايران باستان - دلفگانگ گنادت - ترجمه سيف الدين دولتشاه
اايران باستان - استاد پيرنيا

دعای داريوش بزرگ
خداوند اين کشور را از گزند دشمن دروغ و خشکسالی به دور نگهدارد

فناوری اطلاعات چهره جهان ما را تغییر داده است،

فناوری اطلاعات چهره جهان ما را تغییر داده است،

 در جهان امروز حتی لحظه‌ای را نمی‌توان بدون

استفاده از جلوه‌ای از آی‌تی به سر برد.

اما همین فناوری وقتی به علت خطای انسانی، نقص‌هایی داشته باشد، می‌تواند به فاجعه منجر شود. در این پست ۱۰ مورد از این حوادث مخاطره‌آمیز را لیست می‌کنم:

۱- سال ۱۹۸۳- سیستم اخطار پیش‌هنگام روس‌ها نزدیک بود باعث جنگ جهانی سوم شود: در آثار علمی-تخیلی زیادی صحبت ازخطاهای تصادفی کامپیوترها شده که منجر به فاجعه‌های انسانی می‌شوند. به علت سری بودن این مسائل نظامی، کمتر این گونه حوادث فاش شده‌اند.

اما یکی از این خطاها مه فاش شده است: در سال ۱۹۸۳ یک باگ نرم افزاری در سیستم هشدار‌دهنده روس‌ها رخ داد. سیستم هشدار می‌داد که پنج موشک بالستیک به سمت روسیه شلیک شده‌اند. تنها نیروی غریزه یک افسر روس به نام استانیسلاو پتروف باعث شد که روسیه جواب متقابل ندهد و یک جنگ اتمی شروع نشود. تنها استدلال پتروف این بود که آمریکایی‌ها در صورت یک حمله واقعی از تعداد بیشتری موشک استفاده می‌کنند!

 

۲- سال ۱۹۹۰ - مشکلی در شرکت ارتباطی AT&T، باعث مشکل در ارتباط تلفنی خدود ۷۵ میلیون نفر شد: ابتدا مشکل به وجود آمده به گردن هکرها انداخته شد ولی بعد معلوم شد که مشکل در یکی از ۱۱۴ مرکز سوئیچ شرکت، باعث این حادثه شده است. در هنگام ارتقای نرم‌افزاری تنها در یک خط کدنویسی خطایی رخ داده بود.

۳- سال ۱۹۹۶ - انفجار آریان ۵: در سال ۱۹۹۶ راکت حاوی ماهواره آریان ۵ لحظاتی بعد از پرتاب منفجر شد. آژانس فضایی اروپا برای طراحی و ساخت این موشک، ۸ میلیارد دلار خرج کرده بود. به علاوه موشک یک ماهواره ۵۰۰ میلیون دلاری را حمل می‌کرد که دانشمندان قصد داشتند به کمک آن تأثیر بادهای خورشیدی را بر میدان مغناطیسی زمین بررسی کنند.اما چرا موشک منفجر شد؟ هنگامی که کامپیوتر موشک می‌خواست اطلاعات مربوط به سرعت جانبی موشک را از یک فرمت ۶۴ بیتی به یک فرمت ۱۶ بیتی تبدیل کند، دچار مشکل و سرریز اطلاعات شد. موشک یک کامپیوتر رزرو هم داشت. اما این کامپیوتر هم چند میلی‌ثانیه دیگر دچار مشکل مشابه شد، چون کامپیوتر دوم دقیقا از همان نرم‌افزار کامپیوتر اول استفاده می‌کرد!

 

ویدئوی این حادثه

 

۴- سال ۲۰۰۶ - ایرباس A۳۸۰ به خاطر نرم‌افزار ناسازگار دچار مشکل شد: نرم‌افزاری به نام CATIA که برای طراحی و مونتاژ هواپیما به کار می‌رود باعث این مشکل شد. شرکت‌های آلمانی و فرانسوی که قطعات مختلف هواپیما را می‌ساختند از دو نسخه متفاوت این نرم‌افزار استفاده می‌کردند و همین عدم تطابق و سازگاری باعث مشکل در هواپیماهای ایرباس A۳۸۰ می‌شد.

 مشکل سرانجام شناسایی و برطرف شد ولی ضرر و زیان ناشی از ان را نمی توان تخمین زد. این مشکل پروژه ایرباس را یک سال و حتی بیشتر با تأخیر مواجه کرد.

۵- سال ۱۹۹۸ - فضاپیماهای مریخ‌نورد: دو فضاپیما راهی مریخ شدند. یکی قرار بود در مدار مریخ بچرخد و دیگری در یکی از قطب‌های مریخ بنشیند. هدف از پرتاب این فضاپیماها این بود که ، آب و هوا و میزان دی‌اکسید کربن جو مریخ و همچنین وجود آب در این سیاره بررسی شود.

 اما سیستم راهبری این فضاپیماها دچار مشکل شد. مشکل این بود که یکی از پیمانکارهای ناسا که در ساخت سیستم راهبری سهیم بود، از سیستم اندازه‌گیری متریک استفاده نمی‌کرد! یک سفر ۱۸۶ روزه که ۱۲۵ میلیون دلار برای آن خرج شده بود، به فاجعه منتهی شد و فضاپیمای مدارگرد گم شد!

۶- مشکل آژانس حمایت از کودکان: آژانس حمایت از کودکان: مشکل در نرم‌افزارهای این کامپیوتر باعث شد، پرداخت‌هایی بیش از اندازه به ۱.۹ میلیون نفر و پرداخت‌هایی کمتر به ۸۰۰ هزار نفر انجام شود.

۷- باگ ملینیوم یا مشکل سال ۲۰۰۰: به احتمال زیاد درباره این مشکل خوانده‌اید و شنیده‌اید. طراحان نرم‌افزارها هنگام ثبت‌ تاریخ تنها دو رقم سمت چپ را در نظر می‌گرفتند، در نتیجه قوتی سیستم‌های کامپیوتری وارد سال ۲۰۰۰ می‌شدند، ناخواسته با مشکل مواجه می شدندو هزینه زیادی برای رفع این مشکل انجام شد، تقریبا ۴۰۰ میلیارد دلار!

۸- سال ۲۰۰۶ - وقتی لپ‌تاپ‌های آتش می‌گرفتند: موضوع وقتی شروع شد که در یک شوی تجاری در ژاپن یکی از لپ‌تاپ‌های Dell ، آتش گرفت. البته موضوه منحصر به لپ‌تاپ های دل نبود و شایعاتی در مورد آتش گرفتن لپ‌ِتاپ‌های شرکت‌های دیگر هم وجود داشت ولی از بدشانسی دل، محترق شدن لپ‌تاپش در مقابل دیده‌های عموم مردم اتفاق افتاده بود.

 مشکل پیدا شد. اشکال در قسمت باطری و پاور لپ‌تاپ بود. دل مجبور شد باطری ۴.۱ میلیون لپ‌تاپ را تعویض کند. رئیس شرکت دل، مایکل دل تقصیر را به گردن باطری‌های تولید شده سونی برای این شکرت انداخت.

اما موضوع، به لپ‌تاپ‌های دل محدود نشد، اپل هم با آی‌پاد و Macbook و رایانه‌های شخصی خود مشکل پیدا کرد. شرکت سونی درگیر برنامه تعویض باطری شد و بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار زیان دید.

۹- زیمنس و مشکل سیستم صدور گذرنامه: تابستان سال ۹۹ نیم‌میلیون شهروند بریتانیایی در گرفتن گذرنامه دچار مشکل شدند. قوانین عوض شده بود و آنها مجبور شده بودند قبل از رفتن به تعطیلات برای اطفال کمتر از ۱۶ سال خود هم گذرنامه بگیرند. در همین زمان اداره گذرنامه سیستم کامپیوتری‌اش را به سیستم کنترل‌نشده زیمنس تغییر داده بود.

نتیجه این عدم هماهنگی این شد که صدها انگلیسی تعطیلات خود را از دست دادند و اداره گذرنامه مجبور شد مبالغ زیادی برای پرداخت غرامت و همچنین اضافه‌کاری کارکنان پربداخت کند.

۱۰- سال ۲۰۰۷ - مشکل فرودگاه لوس‌آنجلسبه خاطر مشکلی در یک کارت شبکه ، به مدت ۸ ساعت هیچ هواپیمایی نمی توانست بر زمین بنشیند.